جمهوری اسلامی در یادداشتی نسبت به بحران مهاجران افغانستانی هشدار داد.
در این مطلب آمده است: پیروزی انقلاب اسلامی همزمان با حمله شوروی سابق به کشور افغانستان اتفاق افتاد. در آن مقطع و با توجه به شعارهای ارزشی انقلاب ، کمک به مستضعفین جهان پررنگ بود آن هم در کشور همسایه. به همین دلیل مسئولان نظام تصمیم به پذیرش مردم گرفتند. به موازات پذیرش آوارگان و پناهندگان به صورت قانونی، به دلائل متعدد از جمله مرز هزار کیلومتری ایران با آن کشور و عدم توانایی در کنترل این خط طولانی صعبالعبور، ورود غیرقانونی افغانها نیز انجام میشد و طولی نکشید که باندهای قاچاق انسان وارد این چرخه فاسد شدند و با درآمدهایی کلان، افراد غیرمجاز را به نقاط مختلف کشور میرساندند.
در چند نوبت وزارت کشور اقدام به شناسایی و سازماندهی آنان کرد تا حداقل ناشناسی در مملکت نباشند. ولی این روال به دلیل اینکه از سرچشمه دچار نقص بود همچنان ادامه یافت تا به روزگار اسفبار کنونی رسیده که معضلات آن بتدریج ظاهر میشود و موجب نگرانی مردم و نخبگان جامعه شده است.
هرچند نباید در قبال وضعیت اسفبار مردم افغانستان زیر سلطه طالبان بیتفاوت بود ولی این به معنای باز گذاشتن مرزهای کشور و عدم برخورد جدی و برنامهریزی شده نظام نیست. حتی باید مسئولین مربوطه در داخل افغانستان با استانداران مرزی مذاکره کنند و برای مهار این هجوم چارهاندیشی نمایند و امکانات لازم را آن سوی مرز ارائه دهند، کاری که تجربه آن در جریان جنگ آذربایجان و ارمنستان صورت گرفت و مسئولان اتباع خارجی، با احداث اردوگاههایی در داخل کشور آذربایجان مانع ورود صدها هزار آواره شدند.
آنچه که به این مشکلات دامن میزند، عدم یکپارچگی در سیاستهای نظام راجع به این مشکل و معضل است که درحال تبدیل شدن به بحران است.
باید بهگونهای سیاستگزاری کرد و درباره افغانها گفت و نوشت که مرز میان آنان که در شرایط سخت به ایران مهاجرت کردند و منشأ خدماتی حتی در جنگ با عراق بودند با افرادغیرمجازی که بدلیل اقتصادی و عدم توجه و مراقبت کافی در کلانشهرها و روستاها و شهرستانها به حال خود رها هستند، رعایت گردد و این تفاوت اساسی را درنظر گرفت.
با افغانهای قانونمند و مورد تأیید و شناسایی ارگانهای مسئول همان سیاست گذشته ادامه یابد و برنامه بازگشت داوطلبانه به افغانستان در دستور کار باشد و در مورد آنان که در داخل کشورشان با فقر و گرسنگی درگیرند با هماهنگی وزارت خارجه دو کشور در همان موطن خود کمک دریافت کنند و البته مشارکت جدی و غیرشعاری سازمان ملل متحد و سازمانهای خیریه غیردولتی. و نهایتاً با قانونشکنان و متجاوزین مرزی هم در قالب یک سیاست واحد نهادهای امنیتی، انتظامی، سیاسی و قضایی، و برنامه مدون برخورد جدی صورت پذیرد.
از مرزها مراقبت و با باندهای قاچاق انسان بدون هیچ ملاحظهای مقابله شود. باشد که در پرتو عقل و تدبیر، این مسئله تبدیل به بحران نگردد.