عصر ایران؛ جمشید گیل - این روزها احتمالا همۀ فوتبالدوستان ششآتشۀ جهان، بازیهای ضعیفترین تیم لیگ فوتبال آمریکا (MLS) را تماشا میکنند. اینترمیامی در لیگ آمریکا در انتهای جدول قرار دارد ولی فعلا درگیر مسابقاتی خارج از لیگ است.
این تیم تهجدولی تا کنون هشت بار با مسی به میدان رفته و در هشت مسابقه پیروز شده است. شش برد در جریان بازی، دو برد هم در ضربات پنالتی.
در آخرین بازی، بامداد امروز، اینترمیامی در نیمهنهایی جام حذفی فوتبال آمریکا موفق شد تیم سینسیناتی را در ضربات پنالتی شکست دهد. این پیروزی در حالی حاصل شد که سینسیناتی تیم صدرنشین لیگ فوتبال آمریکا است و در دقایق 18 و 53 دو گل زده بود و به نظر میرسید بردش قطعی شده.
اما دو پاس گل مسی به لئوناردو کامپانا، بازی را به تساوی کشاند. اولی در دقیقۀ 68، دومی در دقیقۀ 97. یعنی هفتمین دقیقه از وقتهای تلفشدۀ نیمۀ دوم. در وقت اضافی نیز دو تیم هر کدام یک گل دیگر زدند و بازی 3 بر 3 مساوی شد و اینترمیامی در ضربات پنالتی 5 بر 4 از سد حریف قدر خود گذشت.
احتمال پیروزی این تیم در فینال جام حذفی آمریکا هم طبیعتا کم نیست. اگر چنین شود، مسی در همین اوایل حضورش در اینترمیامی، دومین جام را با این تیم کسب کرده است.
پاس گل اول مسی
اینکه تیم تهجدولی لیگ آمریکا، که فقط 18 امتیاز دارد، با مسی موفق شد تیم صدرنشین MLS را شکست دهد، فینفسه جالب است اما چندان عجیب نیست. به هر حال میتوان انتظار داشت ضعیفترین تیم لیگ آمریکا، با مسی به قویترین تیم باشگاهی در این کشور تبدیل شود.
نکتۀ مهم این است که مسی روزهای درخشان و باطراوتی را در آمریکا سپری میکند. او در اینترمیامی، برخلاف پاری سن ژرمن، از فوتبال بازی کردن لذت میبرد. تیم ستارهزدۀ پاری سن ژرمن، جایی برای لذت بردن از فوتبال نبود. نه تنها مسی و نیمار، بلکه خود امباپه هم از حضور در پاری سن ژرمن راضی نبود. که اگر بود، اخیرا این همه کشمکش برای جداییاش از پیاسجی راه نمیافتاد.
امباپه 24 ساله است و اگر یکسال را هم هدر بدهد، شاید چندان خسارتبار نباشد. ولی مسی 36 ساله است و در سالهای پایانی فوتبالش قرار دارد. او البته دراوج آمادگی است و بسیاری امیدوارند دو سال و 9 ماه دیگر مجددا شاهد حضورش در جام جهانی باشند. بویژه اینکه میزبان جام جهانی بعدی هم آمریکا است.
ولی فارغ از اینکه مسی را دوباره در جام جهانی میبینیم یا نه، او را این روزها و در سالهای آتی، باید جور دیگری تماشا کنیم؛ چراکه بازیکنی مثل مسی، اگر تاریخ فوتبال ملاک باشد، تقریبا هر 25 سال یکبار ظهور میکند.
پله در 1958 بهترین بازیکن جهان فوتبال شد. مارادونا در 1986. مسی در 2010. فاصلهای 25 ساله بین اوج شکوفایی هر سه ستاره مشاهده میشود. سه ستارهای که قطعا برترین بازیکنان تاریخ فوتبال هستند. اگرچه در اینکه چه کسی در این میان در رتبۀ اول است و چه کسانی در رتبههای دوم و سوم، بین کارشناسان فوتبال اختلاف نظر وجود دارد.
پاس گل دوم مسی
به هر حال اگر این روند 25 ساله را در نظر بگیریم، شاید در دهۀ 2030، بازیکنی مثل مسی در دنیای فوتبال ظهور کند. اما این شاید چندان پررنگ نیست. احتمالا چیزی در دل یکایک ما گواهی میدهد که نابغهای مثل مسی، کمی دیرتر از این حرفها ظهور میکند.
کسانی که بازیهای پله را در دهههای 1960 و 1970 شنیده یا دیدهاند، طبیعتا در سالهای پایانی عمرشان قرار دارند. بنابراین در این واپسین سالها، قدر تماشای مسی را بیشتر میدانند.
کسانی هم که بازیهای مارادونا را در دهههای 1980 و 1990 دیدهاند، دست کم درحوالی پنجاه سالگیاند. این افراد هم شاید عمرشان وفا نکند که دوباره لذت تماشای فوتبال را با نگریستن به نبوغ بازیکنی مثل مسی تجربه کنند.
بنابراین، دست کم این دو گروه، این روزها و این سالها باید بیشتر قدر حضور مسی در میادین فوتبال را بدانند. بویژه اینکه مسی در آمریکا شاداب و بانشاط توپ میزند و گرفتار فضای کسالتبار فوتبال فرانسه نیست.
او زیبا بازی میکند. حتی زیباتر از جامهای جهانی 2014 و 2018. و تماشاگر فوتبال جز تماشای زیبایی، چه انتظاری دارد؟ دست کم در اینترمیامی، زیباییِ بازیِ مسی برای فوتبالدوستان دنیا مهمتر از نتیجهای است که تیم او در پایان بازی کسب میکند.
البته قطعا همۀ دوستداران مسی برای اینترمیامی آرزوی پیروزی دارند ولی باخت این تیم با درخشش مسی، احتمالا راضیکنندهتر از بردش در روز کمفروغیِ مسی است. بامداد امروز اگر اینترمیامی میباخت، باز آن دو پاس گل استادانۀ مسی، دلیلی بود برای هدر نرفتن وقت کسانی که تماشاگر بازی اینترمیامی و سینسیناتی بودند.
مسی اگر با این دستفرمان پیش برود، ممکن است دوران حضورش در فوتبال آمریکا، درخشانتر از دوران حضور پله در کاسموس نیویورک شود. قبلا بکنبائر و کرایف هم مدتی در فوتبال آمریکا حضور داشتند. بعید است که مسی در آمریکا به اندازۀ آنها درخشان نباشد. ولی 10 گل مسی در 8 بازی آغازینش در آمریکا، نویدبخش فراتر رفتن او از پله در آمریکا است.
اما این جزئیات هم مهم نیست. مهم این است که دست کم تا دو سال و نیم دیگر میتوانیم بازیهای مسی را در فوتبال آمریکا تماشا کنیم. چه فرقی میکند که نابغۀ آرژانتینی اروپاییها را دریبل میزند یا آمریکاییها را؟ به اروپاییها گل میزند یا به آمریکاییها. مهم این است که او بدرخشد و ما همچنان مجذوب درخشش او باشیم و با نبوغش شگفتی کنیم.