روزنامه هم میهن در گزارشی ضمن تحلیل چند سخنرانی اخیر سیدمحمد خاتمی و به حملات اخیر برخی رسانه های تندرو علیه رئیس دولت اصلاحات پرداخته است.
در بخشی از این گزارش آمده است؛
رئیس دولت اصلاحات در ماههای اخیر در بازههای زمانی مختلف، بیانیهها و اظهارنظرهایی را مطرح کرده است که برخی از آن تعبیر به تغییر گفتمان او و عبور از اصلاحطلبی کردند و در این بین اصولگرایان و جریان تندروی مخالف او واکنش بسیاری نشان دادهاند تا جایی که روزنامه جوان از حربه رو در رویی جریان متبوع خود استفاده کرده و بیانیه ۱۵ مادهای را در برابر بیانیه میرحسین موسوی گذاشت تا این دو جریان را از هم منفک کند اما این بار با اصطلاح ضربه «هوک چپ چریک» تلاش کرد که مسیر او را از طیف دیگری از اصلاحطلبان به پرچمداری بهزاد نبوی جدا نشان دهد.
این تغییر گفتمان مطرح شده درباره خاتمی اما در شرایطی که بسیاری بر تحلیل «نه اصلاحطلب، نه اصولگرا» تاکید دارند؛ موجب تامل جدید در کنار هجمههای جدید اصولگرایان شده است. معمولا خاتمی را با تاکیداتش بر عملکرد ساختار سیاسی پیشنهاد به آن حداقل طی یکسال گذشته میتوان به یاد آورد؛ آنجا که در یکی از نخستین اظهارنظرهای خود پس از حادثه شیراز، در پیامی گفته بود: «حکومت باید ضمن شنیدن صدای انتقاد و اعتراض -حتی اگر ناحق باشد- زمینه را برای فراهم آوردن رضایت مادی و معنوی مردم فراهم آورد. حکومت باید موازین حکمرانی خوب را رعایت کند»،
یا پس از حادثه سیستان گفته بود: «چنانکه بارها گفتهام و گفتهاند ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستوجو کرد و آن را ناشی از سازوکار و شیوه پراشتباه دانست و چاره کار نیز شناخت ویژگیهای حکمرانی خوب و تن دادن به آن است.»
اما اینگونه به نظر میرسد که مواضع خاتمی با ادامه روندهای سابق پس از اعتراضات سال گذشته از حالت پیشنهاد خارج شده و حالت دستوری پیدا کرده است. نخستین تغییر محسوس در گفتمان خاتمی، در پیامی که به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر کرد، مشاهده شد.
او در ابتدای این بیانیه میگوید، این روند و روال حکمرانی که وجود دارد، نه به نفع مردم است و نه در درازمدت قابل دوام و در ادامه به اشتباه بزرگ نظام حکمرانی کشور اشاره میکند که جلب رضایت بخش کوچکی از جامعه را که به خود وفادار میداند به قیمت افزایش نارضایتی اکثریت جامعه مدّنظر قرار داده است و به «اصلاح خود» تاکید میکند.
او که در بیانیههای سال ۸۸ مواضعی ملایمتر گرفته بود، در این بیانیه با صراحت به کشته شدن جوانها و انبوهی از نیروها بعد از سال ۸۸ اشاره میکند. «خوداصلاحی» و «خودبراندازی» دو واژهای است که خاتمی در این مدت به دفعات در سخنان خود از آن استفاده کرده و تاکید میکند که هم با براندازی مخالف است (خاتمی در دیدار با اعضای جبهه اصلاحات، مرداد ۱۴۰۲).
او در آخرین اظهارات خود در دیدار با شورای مرکزی کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب باز هم تاکید میکند که نه از انقلاب پشیمان است و نه جمهوری اسلامی را رد میکند، اما آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله زیادی دارد. خطاب خاتمی که دیگر نیازی به رمزگشایی از آن نیست، باعث شد تا مورد حمله تند اصولگراها و جریان تندرو و رادیکال قرار گیرد. حملاتی که در سالهای اخیر متوقف نشده بود اما حالا ادبیات تندتری به خود گرفته است. آنها که از صحبتهای خاتمی در ماههای نخست اعتراضات سال گذشته ابراز رضایت میکردند (تسنیم، نشریه صبح صادق) اما حالا زبان تند و تیز خود را تیزتر کردهاند.
کیهان و روزنامه جوان سردمدار القاب ناروا به او هستند، روزنامه جوان در آخرین مطلب خود سعی کرد تا خاتمی و بهزاد نبوی را روبهروی هم قرار دهد و شاید شگرد جدیدی را برای سرکوب لیدر جریان اصلاحات باب کند. این روزنامه تلاش کرد تا خاتمی را بدون توجه به وجود تفاوت نگاه، روبهروی قشر اصلاحطلبها قرار دهد. اما آنچه که واضح است، گفتمان خاتمی متناسب با حوادث کشور پیش رفته و او اصلاحطلبی است که صرفاً تعارفهای معهود خود را کنار گذاشته است.