عصر ایران؛ جمشید گیل - اینکه روبرتو مانچینی کمتر از 9 ماه مانده به آغاز جام ملتهای اروپا، از مربیگری تیم ملی ایتالیا استعفا کرد تا هدایت تیم ملی عربستان را بر عهده گیرد، قاعدتا اقدامی است که بیش از هر چیز انگیزۀ مالی دارد.
مانچینی دستیارانش در تیم ملی ایتالیا را نیز با خود به عربستان برده و به مدت سه سال سرمربی عربستان خواهد بود و 77 میلیون پوند دریافت خواهد کرد. او اکنون گرانقیمتترین سرمربی تاریخ فوتبال است. اگر پای چنین پولی در میان نبود، و مثلا فدراسیون فوتبال نیجریه نیمکت تیم ملی این کشور را به مانچینی تعارف کرده بود، بعید بود او ایتالیا را رها کند و به نیجریه برود.
مانچینی در تیم ملی ایتالیا کاری را که باید انجام میداد، انجام داد. او موفق شد ایتالیاییها را دوباره قهرمان جام ملتهای اروپا کند. آنها دو بار در سالهای 2000 و 2012 به فینال یورو رسیده بودند ولی مقابل فرانسه و اسپانیا شکست خورده بودند. مانچینی پس از 51 سال آرزوی ایتالیاییها را برآورده کرد.
اگر او میتوانست ایتالیا را به جام جهانی برساند و آنجا مثلا عنوان سومی را کسب کند و یا حتی فقط به جمع چهار تیم نیمهنهایی میرسید و یا کمی بدتر، مثلا در یکچهارم نهایی مقابل آرژانتین یا فرانسه مغلوب میشد، کارنامهاش در تیم ملی ایتالیا خوب بود: یک قهرمانی در یورو و یک ناکامی محترمانه در جام جهانی.
اما مانچینی نتوانست ایتالیا را به جام جهانی ببرد و این در کارنامۀ هر مربیای در حکم لکۀ ننگ است. بویژه اینکه تیم مانچینی قهرمان اروپا هم شده بود. به همین دلیل مانچینی از مقامش استعفا نکرد تا بتواند دوباره با ایتالیا در جام ملتهای اروپا قهرمان شود.
اما حالا در حالی که فقط 9 ماه به یورو 2024 باقی مانده، مانچینی تیم ملی ایتالیا را رها کرده است. در واقع او بابت ناکامی در رسیدن به جام جهانی از مقامش کنارهگیری نکرد ولی برای دریافت پول کلان عربستانیها، قید تیم ملی ایتالیا را زد. رو و پوستکنده، او تیم ملی ایتالیا را به پول عربستانیها فروخت.
اما شاید کنارهگیری مانچینی از هدایت تیم ملی ایتالیا، دلایل زیرپوستیتری هم داشته باشد. او احتمالا میدانست که تکرار موفقیت یورو 2020 چندان محتمل نیست. نخست به این دلیل اساسی که بازیکنان تیم ملی ایتالیا اگرچه در سال 2021 قهرمان اروپا شدند، ولی چندان باکیفیت نبودند.
در تیم دو سال قبل ایتالیا، چند بازیکن عالی وجود داشت و باقی متوسطینی بودند که از سال 2014 به بعد، شالودۀ تیم ملی ایتالیا بودهاند. ایتالیا در سال 2016 با مربی بینظیرش، کونته، گرفتار فقدان خلاقیت بازیکنان متوسطش شد. پس از کونته هم با همان بازیکنان از رسیدن به جام جهانی 2018 بازماند.
سپس مانچینی از راه رسید و بازیکنان معمولیای چون پله و زارا و ... را کنار گذاشت و تیمی جوان و باانگیزه ساخت؛ ولی واقعیت این بود که تیم مانچینی هم از حیث کیفیت انفرادی بازیکنانش، چنگی به دل نمیزد. در واقع مانچینی هم مثل کونته موفق شده بود یک "تیم" خوب درست کند؛ تیمی که البته متشکل از بازیکنانی نه چندان درخشان بود.
در تیم مانچینی، دوناروما و بونوچی و اسپیناتزولا و اینسینیه و کیهزا عالی بودند. چیلینی که دچار آسیبدیدگی شد و چند بازی مهم را از دست داد. وراتی و جورجینیو هم خوب بودند ولی جورجینیو مثل جیانینی سال 1990 چیزی از بزرگی کم داشت. هر چقدر هم که در تجزیه و تحلیلهای کارشناسان، نمرات خوبی در پایان بازی نصیبش میشد.
به هر حال پس از ناکامی در رسیدن به جام جهانی، بونوچی و چیلینی از قلب خط دفاعی ایتالیا کنار رفتند. جورجینیو به عنوان عامل اصلی ناکامی ایتالیا در رسیدن به جام جهانی، و کیهزا و اسپیناتزولا به دلیل آسیبدیدگی، افت کرده بودند.
تیم مانچینی خوب بازی نمیکرد ولی مشکل فقط در بازیکنان تیم نبود. چنانکه قبلا هم نوشتهایم، ایتالیای مانچینی فاقد غنای تاکتیکی بود. هر چه بود، مانچینی برای اینکه خودش را از مشکلات پدیدآمده مبرا کند، به جوانگرایی روی آورد. در حالی که تیمش کلا تیم جوانی بود.
جوانگرایی مانچینی نوعی ژستِ "من مقصر نیستم" بود! تیم پس از جوانگرایی مضاعف مانچینی، البته کیفیتش تا حدی بهتر شد ولی دوباره در لیگ ملتهای اروپا مغلوب اسپانیا شد. مانچینی طی سالهای اخیر دو بار در لیگ ملتهای اروپا مغلوب اسپانیا شد، یکبار هم در جام ملتهای اروپا جنگ تاکتیکی را آشکارا به اسپانیاییها باخت و اگر دوناروما را نداشت، به فینال اروپا نمیرسید.
در واقع مانچینی از پس اسپانیا برنمیآمد. انگلیس و کرواسی هم مدعی فتح یورو 2024 هستند. فرانسه که شانس اول قهرمانی است، میزبان هم که آلمان است. هر طور که حساب و کتاب کنیم، ایتالیای مانچینی شانس بالایی برای فتح مجدد جام ملتهای اروپا نداشت.
در سال 2021، تیم مانچینی برای حریفان چندان آشنا نبود. یعنی اکثر تیمها با تیم او بازی نکرده بودند. تیم جوان و باانگیزه بود. ولی انگیزۀ آنها پس از فتح جام ملتهای اروپا بعد از 51 سال، آشکارا فروکش کرد؛ چراکه آنها "کار بزرگ" را انجام داده بودند.
خود مانچینی هم کار بزرگ را انجام داده بود و چشمانداز امیدبخشی هم در برابرش نمیدید. بنابراین ترجیح داد که 77 میلیون پوند عربستانیها را به جیب بزند تا اینکه، در بهترین حالت، در نیمهنهایی جام ملتهای اروپا طعم شکستی تلخ را بچشد.
شاید اگر تیم مانچینی در حد اسپانیا یا فرانسه شانس قهرمانی داشت، او قید آن همه پول را میزد و از روی نیمکت ایتالیا برنمیخاست. اما او ترجیح داد به عنوان مربی ایتالیا طعم دو بار ناکامی را نچشد. نرسیدن به جام جهانی، کافی بود. شکست در یورو 2024 و سپس عزل از مقام سرمربیگری تیم ملی ایتالیا، هیچ خوشایند نبود. به ویژه اینکه آن 77 میلیون پوند هم نصیب کسی به غیر از مانچینی میشد.