نیوشا طبیبی، روزنامهنگار و پادکستر در هم میهن نوشت: هر بار فشارهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر میشود، موج مهاجرت هم بالا میگیرد. اینروزها در هیچ محفلی نیست که بنشینید و بلند شوید و خبر رفتن دوستان، خویشان و اقوام دور و نزدیک را نشنوید. مهاجرت عده زیادی از مردم و بهتبعآن فرار سرمایههای ملی، داراییهای معنوی و ایرانیانی که در شرایط عادی باید میماندند و ایران را میساختند، پدیدهای واقعی است؛ حتی اگر آن را دوست نداشته باشیم یا ترجیح بدهیم درباره آن سکوت کنیم.
عده زیادی با استفاده از قوانین مهاجرپذیری کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و از راه سرمایهگذاری یا براساس دانش و مهارتشان توسط کشور میزبان جذب میشوند. عدهای هم شرایطی سخت و غیرقابلباور را از سر میگذرانند، تن به رنجی خردکننده میدهند و خود را به اروپای غربی یا کشورهای دیگر میرسانند و درخواست پناهندگی میکنند.
وضعیت خوراک و بهداشت در بسیاری از اینکمپها اسفبار است و هیچ نسبتی با ادعاهای حقوقبشری کشورهای غربی ندارند. پناهندگان ایرانی بی هیچ پشتوپناهی در اینکمپها مورد مظالم و مضایق فراوانی قرار میگیرند. غالب اینپناهندگان برای دستیابی به کیفیتی بهتر در زندگی و بهدلیل ناامیدی از آینده، سختی روند پناهندگی را بهجان خریدهاند.
حمایت دولت از پناهندگان ایرانی به اعتبار اینکه او صرفنظر از عقیده و گرایشی «ایرانی» است و دولت وظیفه دارد در استیفای حقوق او یاریاش کند، امری لازم و غیرقابل چشمپوشی است. دولت ایران بهدلیل خدمات گستردهای که به پناهندگان داده است، روابط مهمی با کمیساریایی پناهندگان سازمانملل دارد و میتواند از رابطه و نفوذ خود برای بهبود شرایط پناهندگان ایرانی استفاده کند.
پناهندهها، آسیبپذیرترین و مظلومترین مهاجران ایرانی هستند. حتی اگر به آنها انتقادی داریم، روا نیست که دست از حمایت برادران و خواهرانمان برداریم و تنهایشان بگذاریم.