عصر ایران؛ امیر حسن خدیر- هر چند شور و شوق فراوان در استقبال از کریستیانو رونالدو فوقستارۀ فوتبال جهان که به عنوان بازیکن تیم النصر عربستانسعودی برای بازی مقابل پرسپولیس به تهران آمده مورد توجه رسانههای دنیا قرار گرفته اما برخی در داخل و در فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی آن را به ذوقزدگی تعبیر کرده و مایۀ شرمساری دانسته و بعضی حتی لفظ «ندید بَدید» را هم برای مشتاقان به کار بردهاند.
البته این آرزو که کاش ما ایرانیان کمی منظمتر باشیم و از شلختگی و بینظمی در همه امور مِنجمله استقبال بکاهیم نه نکوهیده که نکوست ولی برخی انتقادها وارد نیست.
یادمان باشد جماعت دنبال اتوبوس «رونالدو»یی دویدند که صفحه او 600 میلیون دنبالکننده دارد! شوخی نیست: 600 میلیون! وقتی در فضای مجازی آن قدر دنبالکننده دارد در عرصه واقعی هم اگریک ده هزارم آن واقعا دنبال کنند و بدوند چه عجب؟! آن دنبال، مجازی است این هم دنبال واقعی! تازه یک دههزارم میشود 60 هزار نفر و 60 هزار نفر نبودند که! پس بگو یک صدهزارم!
نکته دیگر این که اگر ما شلخته و ذوقزده و اصطلاحا "ندید بَدید"یم پس چرا در چین و ژاپن هم اتفاقات مشابه رخ میدهد؟ تازه ارتباط ما با دنیا در وضعیت تحریم بسیار محدودتر شده و طبیعی است که تا دریچهای رو به جهان باز میشود مردم استقبال کنند. ضمن این که وقتی امکان حضور در ورزشگاه برای تماشای بازی نیست و نه باشگاه نه وزارت ورزش و نه این همه نهاد بودجه بگیر مدعی دیگر هیچ برنامهای برای دیدار علاقهمندان تدارک ندیده و پیش بینی نکردهاند مگر گزینهای جز مراجعه مستقیم و دویدن به دنبال اتوبوس و بالارفتن از تپههای کنار هتل باقی مانده بود؟!
انتقاد دیگر به مدیر عامل باشگاه پرسپولیس است که خود او نباید هدیه میداد چون شأن مدیر عامل بالاتر است خاصه این که النصر رقیب پرسپولیس است اما اتفاقا چون بازی رسمی است از کادر فنی کسی نمیتوانست استقبال کند. در نظر داشته باشیم رونالدو یک بازیکن عادی نیست و اگر به النصر نپیوسته بود استقبالی چنین اساسا ضرورت نداشت ومیتوان 51 سال هم به عقب بازگشت. زمانی که اکثر قریب به اتفاق استقبالکنندگان کنونی به دنیا نیامده بودند. ( شرح آن را قبلا در عصر ایران نوشتهام). بله، پله برای بازی دوستانه آمده بود و بازی سهشنبه 28 شهریور دوستانه نیست. اما خصمانه هم نیست. آن هم وقتی به یاد آوریم چند سال امکان دیدار با تیمهای سعودی در آزادی فراهم نبود ولی حالا آمدهاند آن هم با رونالدو!
در آن زمان «پله» فوقستارۀ برزیلی به تهران آمد. او میهمان باشگاه تاج بود و تیمسار خسروانی مالک باشگاه یک تخته قالیچه نفیس به او اهدا کرد. تیم سانتوس در جریان یک تور آسیاگردی به تهران آمده بود و قرار بود با تاج (استقلال) بازی کند اما چون 7 بازیکن تاج (استقلال) عضو تیم ملی و درگیر جام ملتهای آسیا بودند منتخبی از بازیکنان تاج و پاس در مقابل سانتوس و یاران پله قرار گرفتند.
نتیجه قابل حدس است و امیدواریم در بازی فردای النصر و پرسپولیس تکرار نشود! هر چند که حالا فاصلهها کمتر است. سانتوس در حالی 5 بر یک منتخب تاج و پاس را برد که داور (عبدالرضا موزون) 4 گل پله را مردود اعلام کرد وگرنه در واقع 9 بر یک برده بودند!
تک گل ما را هم پرویز میرزاحسن به ثمر رساند و دروازهبان هم کیوان نیکنفس بود که متأسفانه چندی پیش در همهگیری بعد از کرونا بیمار شد و در پی ابتلا به کووید درگذشت. این اشاره هم خالی از لطف نیست که وقتی پرویز خسروانی به پله قالیچه اهدا کرد او با شوخی نیمه جدی گفت: چرا به من هدیه میدهید؟ به داورتان بدهید که چهار گل را قبول نکرد!
البته چون تور آسیاگردی بود و مردم آن قدر استقبال کرده بودند پله هم کامها را تلخ و بیش از آن گله نکرد و بعد از بازی هم در کلوپ تنیس (همین باشگاه تنیس فعلی رو به روی خیابان میرداماد) جشن گرفتند و بعد هم در هتل شرایتون به آواز خانم خوانندۀ ایرانی گوش سپردند.
با این اوصاف میتوان گفت این نوع استقبال و اهدا سابقه دارد مضافا به این که در زمان ورود پله جمعیت ایران کمتر از 33 میلیون و حالا بالای 85 میلیون است و رسانههای اجتماعی فضا را کاملا تغییر داده و دنیایی دیگر شکل گرفته است و دیدار با رونالدو برای بچه های امروز تلاقی دو فضای واقعی و مجازی و مغتنم است. همچنین یادمان باشد 21 سال پیش در تهران از «هابرماس» فیلسوف شهیر هم چنان استقبالی شد که روزنامهنگار ایرانی سرمقالهای نوشت با عنوان «فیلسوفها شومن میشوند» و همین عنوان را هم بر کتاب خود نهاد.
در واقع شگفتی از این بود که چگونه از یک فیلسوف مثل یک شومن یا بازیگر یا بازیکن استقبال شده است. حالا این که دیگر خود، فوق ستاره فوتبال است و فیلسوف نیست. یعنی رونالدو خیلی هم ذوق نکند و بداند خارجی مشهور اگر بیاید ایران همین وضع است حتی اگر فیلسوف باشد که قاعدتا عامه مردم با او آشنا نیستند چه رسد به بازیکنی در حد کریس رونالدو که نام او بر سر زبان بچه مدرسهایها هم هست.
جدای اینها به لحاظ شخصیتی نیز رونالدو خونگرم است (بر خلاف همتای نابغه و اعجوبۀ آرژانتینی) و شاید همین ویژگی در محبوبیت فوقالعاده او بیتأثیر نبوده باشد. پس زیاد سخت نگیریم و آرزو کنیم خدا به همه ما عمر دهد تا 51 سال بعد این خاطره را برای فرزندان و نوادگانمان تعریف کنیم!