کاظم سیاحی از بازیگران حرفهای و فعال تئاتر است که تجربه همکاری با دو کارگردان آثار پرمخاطب تلویزیون یعنی ایرج طهماسب و سروش صحت را در کارنامه هنری خود دارد.
صداپیشگی عروسک جیگر در مجموعه کلاه قرمزی، سیاحی را در جمع اسامی شناختهشده برای مخاطبان تلویزیون قرار داد اما پس از آن بود که بازی در نقش پدر معتاد مازیار در سریال لیسانسهها، او را به عنوان بازیگری توانمند به خانههای عموم مردم و بینندگان تلویزیون برد.
سیاحی اگر چه در آثار کمدی بسیاری ایفای نقش کرده اما خودش را کمدین نمیداند و ترجیح میدهد هم در آثار جدی و هم کمدی یک بازیگر خوب باشد. حالا او در مجموعه جدید سروش صحت با عنوان «مگه تموم عمر چند تا بهاره» در پلتفرم فیلیمو در نقش شهرام ظاهر شده که به همین بهانه فاطمه حامدیخواه از ایران آنلاین با گفتگو کرده است:
شما تقریباً بازیگر ثابت سریالهای سروش صحت شدهاید. ویژگی آثار او چیست که این همراهی را تضمین کرده است؟
سروش یک خصیصه بارز و خوب دارد که من همیشه از اینکه با او کار کردهام، خوشحال بودهام. او یک دنیای مختص به خودش را دارد که این دنیای او، نگاهش به طنز، شخصیتپردازی و حسی را که میخواهد به مخاطب القا کند، بسیار دوست دارم. اگرچه ممکن است که لحظات، موقعیتها و اتفاقاتی که در آثارش دارد، برای نخستینبار نباشد که در دنیای سریالسازی و سینما تجربه میشود اما اطمینان دارم که او این دنیای مخصوص به خودش را زندگی میکند و از جایی کپی نمیکند، بهطوری که با دیدن یک پلان از کارهای او هم میتوان فهمید که کارش اصالت دارد.
نقش شهرام به شما پیشنهاد شد یا خودتان انتخاب کردید و به نظرتان چگونه شخصیتی است؟
نقش شهرام به من پیشنهاد شد که آن زمان من درگیر کار دیگری هم بودم و سروش نگران بود که به خاطر حجم حضور این شخصیت در سریال با مشکل روبهرو شویم که خوشبختانه این مشکل پیش نیامد. کاراکتر شهرام برایم آشنا بود و نظیر او در جامعه هست. او ازجمله کسانی است که استعدادی دارند ولی آنقدر خوششانس نبودهاند که دیده شوند و از این بابت خشم و ناراحتی در وجودشان دارند که بخشی از آن به خودشان برمیگردد و بخشی به دنیایی که میخواهند در آن کار کنند.
به نظرم شهرام شخصیت مستقلی است که سعی میکند زندگی را طوری که خودش دوست دارد، جلو ببرد. این آدمها هم حتماً در جایی اشتباه میکنند. فکر میکنم ویژگی شهرام این است که با خودش و اطرافیانش صادق است که خصیصه خوبی است و شاید در کار نمود نداشته باشد اما نکتهای بود که برای ایفای نقش این کاراکتر به آن فکر کرده و سعی کردم آدم ویژهای نسبت به آدمهای اطرافش بشود.
برخی بازیگران معتقدند که بازی در نقشهای کمدی کار سختتری است؛ به نظر شما این طور است؟
واقعیت این است که اصولاً بازیگری کار سختی است و هر کاری هم حال و هوای خودش را دارد. بازیگر حرفهای باید انعطافپذیر باشد و بتواند خودش را در موقعیتها و فضاهای مختلف قرار دهد. نمیتوانم بگویم بازی در نقشهای کمدی سختتر است یا جدی اما چیزی که کار بازیگر را در ایران سختتر میکند، این است که گاهی خنده آوردن بر لب تماشاگر ایرانی که لحظات و شرایط سختی را میگذراند، دشوار است. کار بازیگر بسیار تحت تأثیر جامعه خودش است و اگر فضای جامعه سرشار از تلخی و ناامیدی باشد، کار طنز و کمدی کردن قطعاً کار بسیار سختی است.
تا به حال اتفاق افتاده که نقشی را بر خلاف حس و حال روحی خودتان بازی کنید؛ مثلاً خیلی غمگین باشید اما در یک اثر کمدی و پرشور و نشاط بازی کنید؟
بازیگر از جامعه و مخاطب انرژی میگیرد و به همین دلیل در چند سال اخیر کار کردن در فضای کمدی کار سختی بوده است. گاهی وقتها بازیگر با توجه به شرایط جامعه و مردمش حال خوبی ندارد اما این حرفه اوست و ناچار است کاری را که قبول کرده تا پایان به درستی انجام دهد.
سروش صحت معمولاً در سریالهایش بازیگران تئاتری ناشناخته اما بااستعداد و توانمند را به مخاطبان و به جامعه هنری معرفی میکند و این بار هم مجید یوسفی به عنوان نقش اول این سریال انتخاب تازه ایشان است. درباره این ویژگی آقای صحت نظرتان چیست و فکر میکنید انتخاب این بازیگران یک شانس بزرگ است که ممکن است برای هر بازیگر خوبی اتفاق نیفتد یا فکر میکنید برای یک بازیگر خوب همیشه مسیر رشد در دنیای سینما باز است؟
به نظرم بازیگر خوب اگر صبر داشته باشد و جامعه هم در شرایط نرمال و عادی باشد، میتواند برنامهای برای مسیر رشد خودش پیاده کند.
این ویژگی سروش صحت برای استفاده از بازیگران توانمند، جوان و کمتر دیدهشده بسیار جذاب است و باعث میشود که این جوانان مستعد امیدوار باشند به اینکه کسی آنها را انتخاب میکند که بتوانند استعداد خودشان را نشان بدهند و این نردبانی برای مسیر رشد آنهاست. سروش در چند سال گذشته بازیگران بسیار خوب و بااستعدادی را معرفی کرده که همگی موفق بودهاند.
این در حالی است که همه ما میدانیم در فضای تولید حرفهای به طور کلی تهیهکنندگان و کارگردانان دست به ریسک نمیزنند و بازیگری را انتخاب نمیکنند که کمتر دیده شده چرا که از نظر تولیدی مقرون بهصرفه نیست و از این بابت کار سروش قابل تقدیر است. همه بازیگرانی که تاکنون معرفی کرده، ماندگار بودهاند، مخاطب آنها را دوست دارد و برایشان سرودست میشکنند. همین مسیر توفیق پیش روی دو بازیگر جدید سریال یعنی گیلدا ویشکی و مجید یوسفی هم هست.
آقای صحت چقدر دست بازیگران را برای اجرا باز میگذارد و به پیشنهادها و بداههگوییهای بازیگران در جهت پیشبرد قصه و شخصیتپردازی توجه دارد؟
سروش همیشه اول کار میگوید که هر کسی هر پیشنهادی دارد، بگوید ولی 99 درصد پیشنهادتان پذیرفته نمیشود! آقای صحت همه نظرات و پیشنهادها را خوب گوش میکند و اگر در چهارچوب فضای ذهنیاش باشد، آن را قبول میکند اما معمولاً طول میکشد که بازیگران بتوانند فضای ذهنی او را بشناسند و بر اساس آن پیشنهادهای خوبی مطرح کنند؛ بنابراین سروش معمولاً پیشنهادها را خوب گوش میکند ولی همانطور که خودش میگوید، معمولاً پذیرفته نمیشود چون در راستای فضای ذهنی او نیست.
بهیادماندنیترین یا سختترین سکانسی که در این سریال بازی کردید، کدام سکانس بود؟
خیلی از سکانسها به دلیل موقعیتهایی مثل شرایط آب و هوایی، فشار کاری یا طولانی شدن فیلمبرداری ممکن است سختتر به نظر برسد ولی اینها بخشی از کار ما به عنوان بازیگر است. در این سریال هم سکانسهایی بود که به نظرم بهیادماندنی بود اما چون هنوز پخش نشده بهتر است درباره آن چیزی نگویم.
شما با وجود سابقه بسیاری که در تئاتر دارید اما عموم مخاطبان شما را با سریال لیسانسهها و به عنوان یک بازیگر آثار کمدی میشناسند. خودتان هم دوست دارید به عنوان یک بازیگر آثار کمدی شناخته شوید؟
من خودم را کمدین نمیدانم هر چند کار کمدی زیاد بازی کردهام و با این ویژگی بیشتر شناخته شدهام. خودم را بازیگر میدانم و میخواهم که بازیگر باشم؛ حالا فرقی نمیکند که در آثار جدی بازی کنم یا کمدی. برایم مهم است که هر دو را در کنار هم پیش ببرم و در هر دو زمینه بازیگر خوبی باشم.
اینکه بیشتر در آثار طنز و کمدی ایفای نقش کردهاید، یک انتخاب و علاقه شخصی بوده یا پیشنهادهایی که به شما شده، صرفاً در حیطه آثار کمدی بوده و امکان انتخابهای متفاوت نداشتهاید؟
من از میان پیشنهادهایی که داشتهام همیشه بهترین را انتخاب کردهام. ابتدا درباره سروش صحت بگویم که هر وقت سروش صحت من را دعوت به کار میکند، من چشمبسته قبول میکنم حتی اگر در آن زمان خاص، علاقهای به کار طنز و کمدی نداشته باشم اما برای کارهای دیگر بستگی به پیشنهاد دارد که چه کسی و برای چه کاری پیشنهاد میکند.
گاهی بازیگر برای مسیر پیشرفت حرفهای خودش برنامههایی را در نظر دارد اما ممکن است این موقعیتها پیش نیاید و پیشنهادی که در راستای این برنامهریزیها باشد، صورت نگیرد. گاهی من دوست داشتهام در موقعیتهایی بازی کنم و برای آن آمادگی هم داشتهام ولی به من پیشنهاد نشده و این در حرفه ما امری طبیعی است. بازیگر همیشه باید از میان پیشنهادهایی که به او میشود، بهترین را که به آن بیشتر علاقه دارد، انتخاب کند. هم سوپراستارها و هم بازیگرانی که کمتر دیده شدهاند همین شرایط را دارند.
این سریال فضای متفاوتی نسبت به سایر سریالهای کمدی دارد و میان رئال و فانتزی حرکت میکند، چیزی شبیه به سریال لیسانسهها که کار بسیار موفقی بود و مخاطبان بسیاری داشت. فکر میکنید این سریال هم میتواند در شبکه نمایش خانگی پرمخاطب باشد؟
حتماً میتواند. مهم این است که چگونه معرفی شود. پیشنهادی هم برای فیلیمو و دیگر پلتفرمها دارم که خیلی تخصصی نیست و بیشتر حسی است. ممکن است این پیشنهاد به لحاظ تبلیغی یا جذب مخاطب چندان به کار نیاید اما من فکر میکنم که کارهای طنز و کمدی باید تعداد پخش بیشتری در طول هفته داشته باشند چون مخاطب میخواهد لحظاتی را فارغ از دنیای اطرافش کار کمدی ببیند و بنابراین درگیر داستانهای کار کمدی نیست که بخواهد مثل کارهای معماگونه برای کشف معمای آن یک هفته صبر کند.
مخاطب آثار کمدی معمولاً علاقهمند به کاراکترها و فضای کمدی آن است و دوست دارد ببیند چه اتفاقی در زندگی آنها میافتد و در چه موقعیتهایی قرار میگیرند تا لحظاتی را شاد باشد. بنابراین فکر میکنم بهتر است دفعات پخش این آثار در طول هفته بیشتر باشد.
یکی از نقدهایی که به این سریال وارد شده ریتم کند است. نظر شما چیست؟
فضایی که مخاطب در یک سریال میبیند، همان چیزی است که کارگردان دوست داشته به او نشان بدهد و همان فرمی است که برای این اثر انتخاب کرده است. ریتم یک اثر هنری ممکن است برای عدهای کند و برای عده دیگری از مخاطبان ایدهآل باشد و بنابراین نمیتوان گفت که این ریتم اشتباه است.
مخاطب باید زاویهدید خودش را به زاویهدید کارگردان اثر نزدیک کند و از این زاویه به ماجرا نگاه کند و در این شرایط است که میتوان گفت ریتم یک اثر درست است یا اشتباه. اگر نتوانستیم این کار را بکنیم اتفاق خوبی نیست. ضمن اینکه آثار مختلف را نمیتوان به لحاظ ریتم با هم مقایسه کرد. هر اثر هنری باید بر اساس فضای کاری خودش قضاوت شود و این سریال از صفر تا صد همان چیزی است که مورد نظر سروش صحت بوده است.