حسن لطفی در روزنامه اعتماد نوشت: علی بیغم (با بازی زنده نام و یاد محمدعلی فردین) شخصیت فیلم گنج قارون اگرچه فرزند مرد متمول و ثروتمندی به نام قارون است، اما در کل فیلم آدم به قول معروف یک لاقبایی است که درآمد چندانی ندارد.
اما همین آدم یک لاقبا و بیچیز به راحتی برای میهمان ناخواندهاش (قارون متمول با بازی زندهیاد آرمان) آبگوشت بار میگذارد و سر سفره با آواز و شادی میخورند. اینکه آبگوشت در آن زمان غذای فقرا بوده را از رفتار علی بیغم، قارون و تقی جغجغه (زندهیاد تقی ظهوری) میتوان دریافت.
البته آبگوشت برای مخالفان فیلمهای عامهپسند ایرانی (به قول هوشنگ کاووسی فیلمفارسی) نماد سطحینگری و سینمای بیدر و پیکر بوده است. تصوری که هنوز هم برخی بر آن تاکید میکنند. اینکه درست میگویند یا غلط! اینکه وجود آن سینما تا چه حد طبیعی و ضروری بوده است، موضوع این نوشته نیست. فقط بگویم هنوز هم افراد بسیاری هستند که بهرغم ممنوعیت چهل و اندی ساله این فیلم تماشاگر آن هستند.
تماشاگرانی وفادار که برخیشان سن و سالی هم ندارند و مانند سفید مویانی نیستند که آنقدر دلبسته محمدعلی فردین بودند که رفقایشان آنها را فردین صدا میکردند یا تعدادیشان بعد از عدم نمایش فیلمهای فردین پای درون سالن تاریک سینما نگذاشتند (مدتها قبل هنگام ساخت فیلم مستندی درباره سینما آریایی قزوین متوجه وجود چنین افرادی شدم).
البته گسترش سینمای خانگی و امکان تماشای فیلمهای قدیمی ایرانی به صورت اختیاری باعث شده تا این افراد هنوز بتوانند گنج قارون را بارها و بارها تماشا کنند، آنهم رنگی کامل!
در اینکه خاطره بازی و حس نوستالژیک در این لذت بردن مداوم نقش مهمی دارد، شکی نیست. شاید در یک چیز دیگر هم شکی نباشد. منظورم برخورد با صحنه آبگوشتخوری معروف فیلم است. صحنهای در فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما (ساخته محسن مخملباف) نیز به صورت طنز مورد استفاده قرار گرفته است. صحنهای که میتواند خبر از تغییر اجباری برنامه غذایی فقرا داشته باشد.
حالا دیگر آبگوشت نمیتواند غذای در دسترس آدمهای مفلس و فقیر و بیپولی مثل علی بیغم باشد. قیمتش آنقدر بالا رفته که دیدنش سر سفره قارون یا به تعبیر امروزیها آقازادهها طبیعیتر است. البته اگر علی بیغم را هم در زمانه خودش نوعی آقازاده گمنام بدانیم، منظورم آقازادههایی مثل او نیست. علی بیغم با نپذیرفتن مال دنیا بیغم بود، اما همه غم آقازادههای طماع زمانه ما پولهایی است که حق مردم است و باید صرف آسایش و رفاه آنها شود و هنوز به حساب آقازادهها واریز نشده است.