داریوش مهرجویی، کارگردان بزرگ ایرانی و همسرش وحیده محمدی فر به قتل رسیدند.
به گزارش عصر ایران، داریوش مهرجویی و همسرش در ویلای شخصی خود در کرج کشته شده اند. کارآگاهان در حال بررسی ماجرا هستند.
چند روز قبل، وحیده محمدی فر در اینستاگرامش از حضور یک مهاجم در ویلایشان خبر داد که آنها را تهدید به قتل کرده بود ولی با حضور نگهبان شهرک، متواری شده بود.
محمدمهدی عسگرپور رئیس هیاترئیسه خانه سینما در گفتوگو با ایسنا خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر در خانهاش در کرج را تایید کرد.
این خبر در تماس با یکی از سینماگرانی که محل حادثه حضور دارد نیز تایید شده است. به نقل از پلیس، ماجرای سربُری که در فضای مجازی در حال انتشار است، صحیح نیست.
فرمانده انتظامی استان البرز جزئیاتی از قتل داریوش مهرجویی و همسرش را تشریح کرد.
سردار حمید هداوند در گفتوگو با ایسنا در اینباره گفت: این حادثه در ساعات پایانی شنبهشب از طریق تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد که با حضور ماموران در محل مشاهده شد که داریوش مهرجویی و همسرش در ویلای شخصیاش واقع در زیبادشت مشکین آباد به قتل رسیدهاند.
وی با بیان اینکه این حادثه از سوی دختر مرحوم مهرجویی به پلیس اطلاع داده شد، گفت: تیمهای تخصصی پلیس آگاهی در محل حاضر شده و تحقیقات خود را آغاز کردهاند.
هداوند درباره اینکه گفته میشود سر مرحوم مهرجویی بریده شده است، به ایسنا گفت: این حادثه به علت نامعلوم توسط فرد یا افراد ناشناس رخ داده و هنوز انگیزه قتل مشخص نیست. شواهد حاکی از آن است که این قتل بر اثر جراحت ناشی از ضربات سلاح سرد از ناحیه گردن و اعضای بدن انجام شده است.
داریوش مهرجویی در ۱۷ آذر ۱۳۱۸ در خانواده ای فقیر در تهران بهدنیا آمد. در نوجوانی به موسیقی و سینما علاقه مند شد و برای درک بهتر فیلمهای روز به آموختن زبان انگلیسی پرداخت. او در بیست سالگی برای ادامهٔ تحصیل به کالیفرنیا رفت. نخست به خواندن سینما روی آورد اما خیلی زود سینما را رها کرد و به فلسفه پرداخت و در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه یوسیالای لیسانس فلسفه گرفت.
در همین سال سردبیری نشریهٔ پارس ریویو در لس آنجلس را بهعهده گرفت و سال بعد به تهران آمد و در سال ۱۳۴۶ نخستین فیلم خود به نام الماس ۳۳ را که فیلمی بسیار پرهزینه بود ساخت.
این فیلم در ۵ بهمن ۱۳۴۶ در تهران روی پرده رفت و فروش متوسطی داشت و با توجه به هزینهٔ بالای ساخت شکستی تجاری محسوب شد و توجه منتقدین را هم چندان به خود جلب نکرد.
سال ۱۳۴۸ با همکاری غلامحسین ساعدی فیلمنامهٔ گاو را از روی یکی از داستانهای کوتاه مجموعهٔ عزاداران بیلِ ساعدی نوشت و فیلم کرد. این فیلم جوایز متعددی را در جشنوارههای بینالمللی به ارمغان آورد. گاو هم از نظر تجاری هم از نظر هنری فیلم موفقی از کار درآمد و فصل جدیدی در سینمای ایران گشود. از آن زمان همواره، به جز وقفهٔ چند سالهٔ پس از انقلابِ ۱۳۵۷ و رویدادهای پس از آن که منجر به مهاجرتش به فرانسه شد، مهرجویی یکی از فیلمسازان مطرح و پرکار ایرانی بوده است. وی همچنین از اعضای هیئت مدیره موزه هنرهای معاصر تهران بوده است.
مهرجویی ابتدا با فریار جواهریان ازدواج کرد که یکی از مهندسین معمار نامی ایران بود. حاصل این ازدواج دو فرزند با نامهای مریم و صفا بود. سپس با وحیده محمّدی فر ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام مونا است.
داریوش مهرجویی در تاریخ 22 مهر ماه 1402 در ویلای خود در منطقه زیبا دشت فردیس کرج به طرز مشکوکی به قتل رسید. او هنگام مرگ، 84 سال داشت.
داریوش مهرجویی یکی از فیلمسازان برجستهٔ ایران و از چهرههای اصلی موج نوی سینمای ایران بود.
او علاوه بر فعالیت در سینما، به نوشتن رمان و ترجمه نیز میپرداخت. در ۱۳۹۳ از سوی سفیر فرانسه جایزهٔ شوالیه ادب و هنر فرانسه به او اهدا شد.
مهرجویی با ساختِ فیلم گاو (۱۳۴۸) نگاهها را متوجه سینمای ایران کرد و به موج نوی سینمای ایران شکل داد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، او مدتی از ایران مهاجرت کرد، اما چند سال بعد به کشور بازگشت و به فیلم سازی پرداخت و عضو پیوستهٔ فرهنگستان هنر شد.
از دیگر فیلمهای مهم او میتوان به اجارهنشینها (۱۳۶۵)، هامون (۱۳۶۸)، سارا (۱۳۷۱)، پری (۱۳۷۳)، لیلا (۱۳۷۵)، درخت گلابی (۱۳۷۶)، مهمان مامان (۱۳۸۲) و سنتوری (۱۳۸۵) اشاره کرد.
براساس نتایج یک نظرسنجی در سال ۱۳۸۳، مهرجویی با آفریدن هفت شخصیت، بیشترین شخصیت سینمایی ماندگار را در سینمای ایران خلق کرده است. همچنین، شخصیت هامون در فیلمی به همین نام از مهرجویی، ماندگارترین شخصیت در تاریخ سینمای ایران دانسته شده است.
مهرجویی بارها جزء برترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران انتخاب شده، از جمله در نخستین رأیگیری مجلهٔ فیلم به سال ۱۳۶۷ و در رأیگیری سال ۱۳۷۸ مجلهٔ دنیای تصویر و در نظرسنجی سال ۱۳۸۱ مجلهٔ نقد سینما. او در رأیگیری ۱۳۹۸ مجلهٔ فیلم به عنوان بهترین کارگردان تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.
او جوایز متعدد بینالمللی دریافت کرده است که میتوان به جایزهٔ صدف طلایی بهترین فیلم جشنوارهٔ فیلم سنسباستین، سه جایزهٔ ذکر ویژه و جایزهٔ بخش نگاه نو و جایزهٔ فیپرشی از جشنوارهٔ فیلم برلین، جایزهٔ فیپرشی جشنواره بینالمللی فیلم ونیز و جایزهٔ هوگو نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو اشاره کرد.