۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۲۱۲۷
تعداد نظرات: ۲۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۷-۰۷-۱۴۰۲
کد ۹۱۲۱۲۷
انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۷-۰۷-۱۴۰۲

تهران؛‌ شهر شعر/ پناه بردن به خیال در هجوم فاجعه/ شعر فروغ هم هست

تهران؛‌ شهر شعر/ پناه بردن به خیال در هجوم فاجعه/ شعر فروغ هم هست
در میان بیلبوردهایی که به ابتکار سازمان زیباسازی شهرداری تهران در پروژه «تهران، ‌شهر شعر» در جای‌جای شهر نصب شده متفاوت‌تر و غیر منتظره‌تر از همه تابلوی شعر فروغ فرخ‌زاد است: و در شهادتِ یک شمع/ راز منوّری است که آن را/ آن آخرین و آن کشیده‌ترین شعله، خوب می‌داند...


   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در میان بیلبوردهایی که به ابتکار سازمان زیباسازی شهرداری تهران در پروژه «تهران، ‌شهر شعر» و با همکاری خانه شعر نیما یوشیج در جای‌جای شهر نصب شده و پیش چشم شهروندان و رهگذران و رانندگان است متفاوت‌تر و غیر منتظره‌تر از همه تابلوی شعر فروغ فرخ‌زاد است:

تهران؛‌ شهر شعر/ پناه بردن به خیال در هجوم فاجعه


 و در شهادتِ یک شمع
 راز منوّری است که آن را 
  آن آخرین و آن کشیده‌ترین شعله، خوب می‌داند

   (با نگاه سیاسی نواصول‌گرایان به دنبال نشانه‌هایی هستند تا به جامعه بگویند با راست سنتی و اصول‌گرایان قبلی متفاوت‌اند و حتی خود را نواصول‌گرا هم معرفی نمی‌کنند و کلمه انقلابی را ترجیح می‌دهند. از این روست که تصویر و شعر و نام فروغ بیش از مردان شاعر و غالبا متعلق به یک اردوگاه فکری و سیاسی بیشتر جلب توجه کرده است)


  در مواجهه با نام و شعر شاعران معاصر در تابلوهای شهری طبعا نخستین پرسش که به ذهن متبادر می‌شود این بود که بر چه اساسی گزینش شده‌اند.  زیرا برخی اندازه و آوازه‌ای در حد دکتر شفیعی کدکنی دارند و بعضی چندان آشنا نیستند. 

   بر این اساس طبعا نام اشخاص نمی‌توانسته معیار باشد و به شعر توجه کردند ولی اگر این‌گونه است چگونه می‌توان جای خالی اشعار احمد شاملو را توجیه کرد؟ (اخوان را ندیده بودم ولی مخاطبی یادآوری کرده‌اند: هست).

   به هر رو ابتکار سازمان زیباسازی شهرداری تهران را باید در کلیّت آن ستود خاصه آن که می‌دانیم سلیقه فرهنگی مدیریت فعلی شهرداری و از۱۴۰۰ به این سو چیست و چه سیاست زدگی‌یی بر این سازمان خدماتی - اجتماعی که باید غیر سیاسی باشد حاکم شده است.

   ابتکار سازمان زیباسازی البته از بخت بد و پیش‌بینی نشده با دو رخداد بسیار تلخ هم‌زمان شده که حس و حال توجه به شعر را از خیلی‌ها گرفته چرا که شعر به عالم خیال تعلق دارد و این روزها غرق واقعیت‌هایی هستیم که شاید ما را دچار کابوس کنند اما به اسب خیال ما فرصت چمیدن نمی‌دهند.

   جدای اقتصاد فروپاشیده و له شدن زیر بار تورم فزاینده و کاهش قدرت خرید که در چند سال اخیر فزاینده شده دو اتفاق دیگر کام‌ها را تلخ کرده: یکی فجایع مکرر در غزه است و دیگری قتل فجیع داریوش مهرجویی کارگردان بزرگ سینمای ایران و همسرش و اتفاقا به این بهانه جا داشت این شعر شاملو را بیاورند:

   آهای!
   از پشت شیشه‌ها به خیابان نظر کنید
   خون را به سنگ‌فرش ببینید
   این خون صبح‌گاه است گویی به سنگ‌فرش
   کاین‌گونه می‌تپد دل خورشید
   در قطره‌های آن

   البته جدای دیدگاه و شخصیت شاعر که نسبتی با اندیشه کنونی حاکم بر شهرداری نداشت می‌توانند دلیل بیاورند که خون داریوش و وحیده نه بر سنگ‌فرش خیابان که بر قالی خانه ریخته و کارگردان و همسرش را نه صبح‌گاه که شام‌گاهان کشتند.

   با این همه در شهری که دغدغه غالب آدمیان یا تامین معاش است یا مسابقه برای به دست آوردن و معدودی از شهروندان شعری متفاوت از کلیشه های کتاب های درسی از بر دارند مواجهه با اشعار شاعران ولو با نگاه صرفا ادبی و هنری انتخاب نشده باشند ابتکاری درخور است.  (البته مدت هاست عصر ایران هر روز شعری را پیش چشم مخاطبان قرار می‌دهد در حالی که ذات رسانه با واقعیت درآمیخته و از خیال باید دور باشد اما فراموش نکنیم همین ارتباط هم از طریق دنیای مجازی است و جدای اینها شعر به زندگی و نگاه انسانی‌تر کمک می‌کند و هنر ملی ما و شناسه ما هم هست).

 باری، نقل است که نویسنده و روزنامه‌نگار چاه است و باید با تجربه و مشاهده این چاه را پر کند. پس نقل آنچه خود دیده‌ام نوشته را حسی‌تر می‌کند.

 در این دو سه روز در مناطق مرکزی شهر که محل زندگی و کار نویسنده است با این اشعار رو به رو شدم. برخی را حین رانندگی دیدم که طبعا نه به سرعت می‌شد به یاد سپرد و نه یادداشت برداشت و نه عکس گرفت و ضبط صدا در گوشی تلفن همراه به یاری آمد.

  شاید آشناترین شاعر به خاطر نقل مکرر اشعار او در رادیوی پرشنونده دهه ۶۰ و محبوبیت فرانسلی سهراب سپهری باشد و احتمالا پر تکرارتر در پروژه شهر شعر:

  باد می‌رفت به سروقت چنار
  من به سروقت خدا می‌رفتم

  ( البته باز در انتخاب عکس دچار اشتباه شده‌اند و به جای تصویر خود سهراب سپهری عکس علی قوی‌تن کارگردان فیلم "رویای سهراب" را گذاشته‌اند که نقش سهراب را هم بازی می‌کند! تکرار این گونه اشتباهات نشان می‌دهد تصور می‌کنند با یک جست‌و‌جو در اینترنت می‌توانند به عکس مورد نظر دست یابند  و از چهره‌های مطلع مشاوره نمی‌گیرند. قبلا هم این خطا درباره دکتر تفضلی رخ داده بود.)

                                      عکس علی قوی‌تن کارگردان فیلم "رویای سهراب" و بازیگر نقش سهراب سپهری در آن به جای شاعر مشهور

تهران؛‌ شهر شعر/ پناه بردن به خیال در هجوم فاجعه/ شعر فروغ هم هست

    نگاهم به دنبال نام و تصویر دکتر شفیعی کدکنی هم بود و  حین عبور از زیر پلی در بزرگراه مدرس خوش‌بختانه یافتم:

   چون صاعقه در کورۀ بی‌صبری‌ام امروز
   از صبح که برخاسته‌ام ابری‌ام امروز

   یا شعری از شاعری دیگر:

   چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
   چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی

   اگرچه پیداست اشعار کلاسیک با نگاه ایدیولوژیک را ترجیح داده‌اند اما نمی‌توان گفت به عنصر زیبایی توجه نداشته‌اند.

تهران؛‌ شهر شعر/ پناه بردن به خیال در هجوم فاجعه


دو هفته‌ای است که ظرف نبات من خالی است
و چای می‌خورم و حسرت خراسان را

 که شعری است از حسن بیاتانی.


برخی البته به شعار پهلو می‌زنند حال آن که از عمر شعرهای شعاری دهه‌ها می‌گذرد:

 حتی اگر به قیمت شاهانه زیستن
ننگ است زیر منت بیگانه زیستن

 که شعری است از رضا شریفی و الزام شاعرانه هم تعبیر نادرست و نچسبی چون «به قیمت شاهانه زیستن» را توجیه نمی‌کند.


این شعر از سلمان هراتی هم آشنا بود:


پیش از تو آب، معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرات فردا شدن نداشت


برخی هم به غایت ساده. مانند این شعر از محمد سهرابی:


 طاقت دیدار روی یار ندارم
 ساعت وصل است و من قرار ندارم

 این نیز دل‌نشین بود (از خسرو احتشامی):


  این بارگه کیست که بر آستانه‌اش
  جبریل شد کبوتر و خورشید دانه‌اش


  در همین حد باید رضایت داد ولی اگر بنا بر آن باشد که مته به خشخاش بگذاریم جدای غیبت برخی از سرآمدان دو سه مورد دیگر را می‌توان ذکر کرد:

 یکی اشعار سید علی صالحی است که لابد به خاطر زنده بودن شاعر مخاطره نکرده‌اند. حال آن که بی تردید در زمره دو سه نفر اول شاعران زنده حال حاضر است.

 دیگری شاپورجورکش که ششم مرداد همین امسال درگذشت و داغ او تازه است.

 یا فاطمه راکعی که شاعر انقلاب هم هست و اگر از او شعر می‌گذاشتند از این نظر جالب بود که چندی پیش روزنامه همین شهرداری تهران برای ستایش همسر رییس جمهور که هویت مستقل سیاسی ندارد به چند خانم مشهور با پوشش کامل اسلامی با انگ غرب‌گرا تاخته بود و یکی هم خانم راکعی بود.

 به هر رو و فارغ از حاشیه ها و در مجموع ابتکار نیکویی است چرا که اصطلاحا نیمه پر لیوان را باید دید  هر چند اگر هم مردم ما را کمی به شعر نزدیک کند موقت است. زیرادوری از شعر دلایل مهم تر و در صدا و سیما و آموزش های خشک ایدیولوژیک ریشه دارد و کمتراز زبان کار به دستان می شنویم شعری بر زبان آورند.


  شاید اگر بر روی همین تابلوها این شعر را بنویسند:

 هر که بپرسد: ای فلان حال دلت چگونه شد؟
- خون شد و دم به دم همی از مژه می چکانمش


خیلی‌ها خیال کنند سروده شاعر معاصر است و باور نکنند از سعدی است. بس که سعدی را مثل یک ناصح معرفی کرده‌اند در حالی که غزلیات او کاملا زمینی است و زیبا کما این‌که بسیاری این بیت را یکی از چند شعر برتر تاریخ هزار ساله ادبیات فارسی می‌دانند:


همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی


البته می‌دانم پروژه شهرداری احتمالا ناظر به شاعران معاصر است اما گاه شعر سعدی و حافظ و مولانا از خیلی از معاصرها نوتر است.


راستی این را هم باید اضافه کرد که ذکر نام شاعر در کنار شعر او هم کار پسندیده‌ای است در شهری که شعر ضرب المثل شده قیصر امین‌پور ( ناگهان چقدر زود دیر می‌شود) بی نام شاعر دست‌مایه تبلیغات تجاری است.

همچنین می خواستم به جای «بیلبورد» برابر پارسی آن را به کار ببرم اما انگار واژه‌گزین هم پیش‌بینی نمی‌کرده روزی بر این تابلوها شعر بنشیند و از این رو «آگهی‌نما» را پیش‌نهاد کرده‌اند و پیداست که در این فقره به کار نمی‌آید.

*  چون حدس می‌زنم برخی توجه ایرانیان به شعر را عامل توسعه نیافتگی و دوری از واقعیت و علم بدانند این اشاره هم خالی از لطف نیست که ادبیات هرگز مانع توسعه نیست و بهترین گواه هم ادبیات انگلیسی و فرانسه و نویسندگان متعدد آنها و جایگاه نویسندگان و شاعران شان است. از منظری دیگر ادبیات عظیم روسیه را هم می‌توان مثال زد. منتها این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که نثر با مدرنیته بیشتر تناسب دارد و از مهم‌ترین کاستی‌های تاریخ ادبیات ما که به رشته ادبیات در دانشگاه‌ها هم تسری یافته  غلبه بیش از حد شعر بر نثر و  تمرکز بر شعر است که به حوزه خیال تعلق دارد حال آن که نثر ولو در قالب رمان زاده ذهن نویسنده است اما از عالم واقع متاثر است. جدای این شعر را در دانشگاه نمی‌توان یاد داد ولی نثر و تکنیک های نوشتن و فهم متون را می‌توان.

   تمرکز بیش از حد بر شعر به جای نثر هم به خاطر غلبه فرهنگ شفاهی بر کتبی است و هم امکان تاویل و تفسیر شعر و رهیدن از تبعات آن که خود به بحثی جدا نیازز دارد.

با این حال از شعر پارسی به مثابه هنر ملی ایرانیان و نه دریچه‌ای به روی مدرنیته می‌توان دفاع کرد. کما این‌که محمد علی سپانلو که جای او هم -لابد به خاطر کانون نویسندگان -در این تابلوها خالی است و ۲۰ سال قبل هزار و یک شعر را در مجموعه نفیس ۱۶۰۰ صفحه‌ای با عنوان سفیه شعر نو قرن بیستم ایران گرد آورد در مقدمه نوشته است:

  ما ملتی قدیم هستیم و از بایت بسیار چیزها به کشورمان مدیون‌ایم و شاید یکی از آنها شعر باشد؛‌هنری ملی که در ارزش‌گاه جهانی پس از قالی‌بافی قرار می‌گیرد.

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۲۸
در انتظار بررسی: ۳۹
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
1
از اخوان ثالث شعر «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم» روی بیلبوردها هست. اما از همه مهم تر آن است که لوس بازی در نیاورده اند و تصویر فروغ را همان طور که بوده ترسیم کرده اند.
عصر ایران

ممنون. با اعتماد به پیام شما بخش مربوط در متن ویرایش شد.

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
1
0
بزنن، ناله میکنید، نزنن، غر میزنید. زنده اید به نالیدن و غرزدن
عصر ایران شما صدای ناله شنیدید؟!
ذره بین
Costa Rica
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
1
برای داریوش مهرجویی فقید اگه قرار باشه شاملو انتخاب بشه ، این بهترینه :
مرا تو بی سببی نیستی ،
براستی صلت کدام قصیده ای
ای غزل !؟
ذره بین
Costa Rica
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
برای داریوش مهرجویی فقید اگه قرار باشه شاملو انتخاب بشه ، این بهترینه :
مرا تو بی سببی نیستی ،
براستی صلت کدام قصیده ای
ای غزل !؟
ذره بین
Costa Rica
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
1
برای داریوش مهرجویی فقید اگه قرار باشه شاملو انتخاب بشه ، این بهترینه :
مرا تو بی سببی نیستی ،
براستی صلت کدام قصیده ای
ای غزل !؟
متخصص ادبیات
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
2
با گنجینه گرانبهایی که ما از شعر داریم اشعار انتخاب شده شهرداری جزء اشعار دسته سوم و چهارم هم محسوب نمی شوند مثلا شعر انتخاب شده از خانم نغمه مستشار نظامی .
اشعار حقیقتا سطح پایین و البته بی ربط هستند باید اشعاری انتخاب میشد که به زندگی و زندگی شعری ارتباط داشتند. مثل همیشه هدر دادن پول بیت المال!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
1
درود بر استاد خدیر نازنین
نوشته هایی از این دست، می تواند مایه اصلاح و تعالی جامعه در دو سطح شود
با سپاس
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
ببخشید
این جمله
چقدر زود دیر میشود ، یا دیر شد
را در مصاحبه مرحوم جمشید مشایخی شنیدم
که گفتند در فیلمی به کارگردانی مرحوم علی حاتمی ، خودم در سکانسی در تپه های امامزاده داوود ، فی البداهه گفتم و مرحوم حاتمی خوششان آمد و این جمله از آن زمان ماندگار شد.
شاید مرحوم قیصر پور هم این جمله را در فیلم شنیده و در اشعارشان بکار برده اند !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
فروغ‌هیچ ربطی به این .... نداره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
1
بسیار عالی اینها مفاخر ایران زمین هستند خسته شدیم از ....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
نفس کار خوب بود…. بنظرم همیشه عزیزانی هستند که غرغر ‌کنند و از هر کاری بنحوی انتقاد کنند
الهه
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
آخه از کی اینا به هنرمندان علاقه‌مند شدند خدایا نمردیم و دیدیم این روزارو
ناشناس
Netherlands
۱۵:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
موقع رانندگی خواستی عکس بگیری؟الان به پلیس خبرمیدم برای مهردادخدیر جریمه بنویسند و دوبرابری حساب کنند!
عصر ایران واقعا حین رانندگی امکان عکس گرفتن نبود و عکس ها از خبرگزاری هاست ولی در ابعاد کوچک تر و برای پیاده ها هم تابلوهایی نصب شده که امکان عکس گرفتن بی دغدغه از آنها هست. حین رانندگی چون نه امکان عکس گرفتن بود نه یادداشت آن هم در بزرگراه شعر به سرعت خوانده و ضبط شد! سپاس از لطف و صمیمیت شما
ناشناس
Netherlands
۱۵:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
دربین شاعران معاصر فقط سهراب سپهری.قدیمی ها هم سعدی و مولوی و رودکی وحافظ.
عباس رفیعی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
1
سلام
من هم تلاش می کنم نیمه پر لیوان را ببینم. اینجور دیدن درست تر است.
از اینکه خوبی را گفتید و پیشنهاد هم دادید ( به سازمان زیباسازی) سپاسگزارم.
البته من شهروند عادی هستم نه کارمند شهرداری.
مدرس دانشگاه
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
وقتی شعر های سعدی و حافظ و مولوی ووو را می خوانیم یک هیجان و لذتی در اشعار این بزرگان در روح و روان انسان پدید می‌آورد ‌‌ ولی وقتی اشعار شعرای جدید را می خوانم احساس س در گمی پیدا می کنم که این شعر است یا نثر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
بهترین کار رو کردن. تاریخ و فرهنگمونه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
احتمالا چون کلمه شهادت داخل شعر بوده اوردند و نوشتند روب تابلو وگرنه دل خوشی از فروغ ندارند
الهه
Germany
۲۰:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهٔ خوشبخت بنگرم..روحت شاد فروغ عزیز،،فروغ بی پایان..روح همه هنرمندان،شاعران سرزمینم، قرین آرامش،،،در این روزهای پر از اندوه،که خبر ناگوار هنرمندان عزیزمون غمی بر دلها گذاشت،،چه دنیای تلخی چه دنیای سردی..
فریدون
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
این روزها چنان سرها درگریبانند که گردنها یارای بلند کردن سری برای خواندن شعری بر بلندای ندارند
پاینده
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
0
0
ما که ساکن تهران نیستیم؛ ولی این متن ما را سر ذوق آورد.

اما یک سؤال: تعبیر «به قیمت شاهانه زیستن» چه اشکالی دارد؟
عصر ایران شاهانه قید است و قید فعل را توضیح می دهد. پس شاهانه زیستن درست است اما به قیمت وقتی است که رنجی متوجه شخص باشد مثلا می گوییم فلان استاد از دانشجو دفاع کرد به قیمت توبیخ و احراج اما نمی توان گفت فلان استاد سخنرانی کرد به قیمت پول خوب گرفتن!
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
خدیر جان اینو برا مردم فلسطین زدن نه برا اون کارگردان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
یعنی واقعا اون دو همفکر شما که چندی پیش در شهرداری بودن ، سیاسی نبودند وکار سیاسی نکردند
عصر ایران ذات کار شهرداری سیاسی نیست و خدماتی نیست اما شهردار تهران نمی‌تواند سیاسی نباشد کما این‌که اولین شهردار تهران بعد از انقلاب اکنون دبیر کل نهضت آزادی است. شهردار تهران در دهه 60 ( مرحوم محمد نبی حبیبی) سال‌ها بعد دبیر کل حزب موتلفه اسلامی شد. شهردار تهران در سال های 68 تا 78 (غلامحسین کرباسچی) هم سال ها دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی بود. شهردار مهم بعدی ( محمد باقر قالیباف) هم بارها کاندیدای ریاست جمهوری شد و اکنون رییس مجلس شورای اسلامی است و شهردار فعلی هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1400 بود.
علیرضا
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
سلام جالب زورکی اسم چند نفر ... رو چپوندن داخل بزرگان
اسدالله
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
ضمن احترام به آقای خدیر و نظرات سایر عزیزان ، تمام پروژه های شهرداری به پیمانکار واگذار میشه . و در بیشتر موارد پیمانکاران پروژه‌های انجام میدم که خیلی تخصصی در آن ضمیمه ندارند(سفارشی ...) و اعمال سلیقه میکنند . و طراحان و ناظران پروژه احتمالا طبع شعر و شاعر شناس نبودن . در مجموع کلیت کار قابل احترامه .
عصر ایران یک نمونه هم اشتباه در انتخاب عکس سهراب سپهری که در متن اشاره شده
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
در زمانی که صهیونیستها از خوم زنان و کودکان و مردم بی دفاع فلسطین رود نه دریا جاری ساخته اند تو در حال قربان صدقه رفتن احمد شاملو و ..شعر و شاعری هستید.!!؟؟
عصر ایران

درباره اسراییل و جنایات آن همان روز نخست نوشتیم و سراسر سایت پر از اخبار و تحلیل و گزارش در این باره است. شما را ارجاع می دهیم به مقاله آقای کلینتون! بفرمایید این قوی. اگر اعتراضی دارید متوجه شهردار انقلابی کنید.

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
آقای خدیر مطمئنی که اگر احمد شاملو زنده بود در برابر تهاجم و ریختن خون فلسطینی ها سکوت نمی کرد.!؟
عصر ایران

پاسخ به چنین پرسشی با قطعیت ممکن نیست ولی در تمام اشعار او نگاه انسانی مشهود است.

یک معلم
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
این پیمانکارا چه میدونن سهراب سپهری کی بوده. یه عکس تو اینترنت پیدا میکنند میذارن. متوجه هم نیست بازیگره یا خودش!!! ولای نشون می ده مدیران شهرداری چه شخصیت های برجسته فرهنگی هستن. در این موارد بهتره قبل از هر انتشاری نظر استاد دکتر مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش رو جویا شن.