۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۳۰۸۹
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ - ۰۴-۰۸-۱۴۰۲
کد ۹۱۳۰۸۹
انتشار: ۱۱:۱۴ - ۰۴-۰۸-۱۴۰۲
گفت‌و‌گوی انستیتو هوور دانشگاه استنفورد با پرفسور تامس ساول

مغالطه‌های عدالت اجتماعی/ آدم‌ها مهره‌های شطرنج نیستند

مغالطه‌های عدالت اجتماعی/ آدم‌ها مهره‌های شطرنج نیستند
اقتصاددان بزرگ روشنفکران را مقصر می‌داند و می‌گوید: "آن‌ها همیشه انتظارِ نتایج هم‌تراز دارند و با آدم‌ها به‌مثابۀ «مهره‌های شطرنج » برخورد می‌کنند". 

  منبع: وال‌استریت‌ژورنال  
تاریخ انتشار: ۶ اکتبر ۲۰۲۳    
تلخیص و تنظیم: جیسون‌ال‌رایلی 
مترجم: لیلا احمدی 
➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 
  یادداشت مترجم:  

  
    عدالت اجتماعی عبارت است از توزیع عادلانه و منصفانۀ ثروت، فرصت‌ها و امتیازاتِ اجتماعی و در جامعه‌ای برقرار می‌شود که در آن حقوق افراد به رسمیت شناخته شده و حمایت می‌شود. در فرهنگ‌های غربی و آسیایی، مفهوم عدالت اجتماعی اغلب به فرآیند حصول اطمینان از ایفای نقش‌های اجتماعی و دریافتِ حق فرد از جامعه اشاره دارد. 

  در جنبش‌های کنونیِ عدالت اجتماعی، تأکید بر شکستنِ موانعِ تحرک اجتماعی، ایجاد شبکه‌های ایمنی و عدالت اقتصادی است. عدالت اجتماعی حقوق و تکالیفی در نهادهای جامعه تعیین می‌کند که افراد را قادر می‌سازد از مزایای اساسیِ همکاری برخوردار شوند. نهادهای مربوطه اغلب شامل مالیات، بیمۀ اجتماعی، بهداشت عمومی، مدارس دولتی، خدمات عمومی، قانون کار و تنظیم بازار برای اطمینان از توزیع ثروت، و فرصت‌های برابر هستند.
 
  تعابیری که عدالت را به ارتباط متقابل با جامعه مرتبط می‌کند، با میانجی‌گریِ سنت‌های فرهنگی شکل می‌گیرند که برخی از آن‌ها بر مسئولیت فردی در قبال جامعه و برخی دیگر بر تعادل برای دسترسی به قدرت و استفادۀ مسئولانه از آن تأکید می‌کنند؛ از این رو، عدالت اجتماعی امروزه با تفسیر مجدد شخصیت های تاریخی مانند بارتلمه‌دلاس‌کاساس در مباحث فلسفی و مقولات مربوط به تفاوت‌ها و تبعیض‌های اجتماعی، تلاش برای برابری جنسیتی، قومیتی و اجتماعی، عدالت برای مهاجران، زندانیان، توان‌خواهانِ جسمی و ذهنی، اقلیت‌ها، محیط‌زیست و ... مورد استناد قرار می‌گیرد. 
 
  هرچند ایده‌های عدالت اجتماعی را می‌توان در منابع فلسفیِ کلاسیک و مسیحی، از افلاطون و ارسطو تا آگوستین هیپو و تامس‌آکویناس یافت، اما اصطلاح عدالت اجتماعی با تعابیر نظری یا عملیِ پرابهامش، نخستین کاربردها را در اواخر قرن هجدهم یافته است. 

  در اواخر انقلاب صنعتی، این مفهوم پرکاربرد شد. از اوایل قرن بیستم نیز در قوانین و نهادهای بین‌المللی گنجانده شد. اساس‌نامۀ سازمان بین‌المللی کار یادآور شده است که «صلح جهانی و پایدار تنها در صورتی می‌تواند برقرار شود که مبتنی بر عدالت اجتماعی باشد». 

  در اواخر قرن بیستم، "جان رالز" عدالت اجتماعی را در کتاب «نظریه‌ای در باب عدالت» (۱۹۷۱) به‌مثابۀ مفهومی محوری در فلسفۀ قرارداد اجتماعی مطرح کرد. در سال ۱۹۹۳، در "اعلامیۀ حقوق بشر و برنامۀ عمل وین" نیز از عدالت اجتماعی به‌عنوان رکنی اساسی در تحقق صلح جهانی و حقوق بشر یاد شده است. 
 
پروفسور تامس ساول اقتصاددان، نظریه‌پرداز اجتماعی، فیلسوف سیاسی و نویسندۀ شهیر آمریکایی‌ است. او عضو برجسته و پیوستۀ انستیتو هوور در دانشگاه استنفورد است، لیسانسِ دانشگاه هاروارد، فوق‌لیسانسِ دانشگاه کلمبیا و دکترای اقتصادِ دانشگاه شیکاگو را دارد و عضو هیأت‌علمیِ چند دانشگاه آمریکایی ‌است. تامس ساول لیبرترین و محافظه‌کار است، از اقتصاد بازار آزاد دفاع می‌کند، خواهانِ بیشینه‌سازیِ آزادی‌های فردی و سیاسی است و بیش از ۴۰ کتاب نگاشته است. 

پروفسور سول برندۀ مدال ملیِ علوم انسانی است و این گفت‌و‌گو به بهانۀ انتشار کتاب جدید او صورت گرفته است. تامس ساول مغالطه‌های اقتصادی را برملا می‌کند. کتاب جدید نیز دربارۀ مغالطه‌های عدالت اجتماعی است. 
➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 
  دستاوردهای جناب ساول گسترۀ وسیعی دارد. او بیش از ۴۰ کتاب منتشر کرده و «مغالطه‌های عدالت اجتماعی» ششمین کتاب او از ۸۰ سالگی (۲۰۱۰) تاکنون است. او به اندیشمندان و کنشگران اجتماعی توصیه می‌کند "اندیشه‌ای روشن و نثری سلیس و گویا داشته باشند، آموخته‌ها و عقل سلیم را به‌هم‌آمیزند و توانی شگرف در نقد و به چالش‌کشیدنِ نخبگان یابند". 
 
این اقتصاددان بزرگ روشنفکران را مقصر می‌داند و می‌گوید: "آن‌ها همیشه انتظارِ نتایج هم‌تراز دارند و با آدم‌ها به‌مثابۀ «مهره‌های شطرنج » برخورد می‌کنند".  پروفسور ساول بیشتر به خاطر دیدگاه‌هایش در مورد بحث‌های نژادی شناخته می‌شود، اما در مسیر حرفه‌ای‌اش که بیش از شش دهه به طول انجامیده، نژاد موضوع کانونیِ مباحث نبوده است. 

  تامس ساول ۹۳ ساله است؛ اقتصاددانی است که دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو، قلمرو حرفه‌ایِ پیشگامان چون میلتون فریدمن، فردریش هایک و دیگر برندگانِ جایزۀ نوبل گرفته است. تخصص او "تاریخ ایده‌ها" است و جدیدترین کتابش، با عنوان «مغالطه‌های عدالت اجتماعی» حاوی نوشته‌های او در بابِ نظریۀ اجتماعی و تاریخ روشنفکری است و حاوی فصولی است با عنوان «دانش و تصمیم‌ها»، «بینشِ مسح‌شدگان» و"جستجوی عدالت کیهانی".

  پروفسور ساول در اثر کلاسیک خود با عنوان "تعارض دیدگاه‌ها" (۱۹۸۷) کوشیده منشأ اختلافات ایدئولوژیکِ چند صد سالۀ ما پیرامون آزادی، عدالت، برابری و قدرت را بیابد و شرح دهد. "دیدگاه‌های" متعارض که در عنوان اثر آمده، مفروضاتی ضمنی هستند که هدایت اندیشۀ فرد را در دست دارند. او توضیح می‌دهد که از سویی انسان دیدگاه «محدود و مقیدی» دارد که بشریت را به‌نحو مأیوس‌کننده‌ای معیوب می‌بیند. این دیدگاه در بیانیۀ ادموند بِرک که «ما نمی‌توانیم ماهیت اشیاء و انسان‌ها را تغییر دهیم، اما باید به بهترین نحو ممکن بر اساس آن‌ها عمل کنیم» و در کلام ایمانوئل کانت که «از ذات خراب بشر هیچ اصلاحی را نمی‌توان امید داشت." مشهود است.
 
  و از سوی دیگر با دیدگاهی «نامحدود و بی‌قید و شرط» یا اتوپیایی دربارۀ وضع بشر مواجهیم که براساسِ آن برای قابلیت‌های بشری، هیچ محدودیت ذاتی در کار نیست و ازاین‌رو مصلحت‌سنجی امری غیر ضروری است، صلح جهانی قابل دستیابی است و مشکلات اجتماعی نظیر فقر، جرم و جنایت و نژادپرستی را نه فقط می‌توان مدیریت کرد، بلکه می‌توان از بین برد. 

  ساول "مغالطه‌های عدالت اجتماعی" را با نقل قولی از ژان ژاک روسو آغاز می‌کند: "برابری‌‌یی که طبیعت بین انسان‌ها برقرارکرده و نابرابری‌‌یی که آن‌ها بین خود ایجاد کرده‌اند ..." و با این عبارت، جوهر دیدگاهِ بی قید و شرط را بیان می‌کند.

 
پروفسور ساول از سال ۱۹۸۰ به عضویت مؤسسه هوورِ استنفورد درآمده است. او در خلال مصاحبه‌ای تلفنی، مغالطۀ اصلیِ حمایت از عدالت اجتماعی را چنین شرح می‌دهد: «ما با این فرض مواجهیم که تفاوت‌‌های آدمیان غریب و نامعلوم‌اند اما در روند عادی وقایع، انتظارمان از مردم این است که به طور تصادفی در مشاغل مختلف، سطوح درآمدی متفاوت، مؤسسات مختلف و غیره توزیع شوند.»

 
او در فصل آغازین کتاب با عنوان "مغالطه‌هایی پیرامون فرصت‌های برابر" می‌گوید: "فرضِ فرصت‌های برابر مبتنی بر امید است نه تجربه یا شواهد محکم" و می‌نویسد: «امروزه در هر کشوری یا در هر زمانی در طول هزاران سال تاریخِ مدون می‌توانیم انبوهی از متون عدالت اجتماعی را ورق بزنیم ولی شواهدی دال بر نمایندگیِ گروه‌های مختلفی که در تلاش‌ برای رقابت آزادانه هستند، نداریم».  
 
                                                                                                                                                                                                                                                                                                          ادامه دارد

ارسال به دوستان