بحث نظارت بر شبکه نمایش خانگی و وی او دیها که چند ماهی است تیتر اخبار را به خود اختصاص داده، از آن ماجراهایی است که وجوه نادیده زیادی در آن به چشم میخورد.
به گزارش خبرآنلاین، تیرماه امسال بود که بعد از چالشهای موضوع رگولاتوری در حوزه مجازی و پلتفرمهای نمایش خانگی، شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل جلسه داد و طی مصوبهای ضمن تایید حق انحصاری صدا و سیما برای پخش زنده در فضای مجازی و حقیقی، جایگاه نظارتی صدا و سیما بر رسانههای صوت و تصویر فراگیر کاربر و ناشر محور را تثبیت کرد!
بعد از آن پیمان جبلی رییس سازمان صدا و سیما هم ساترا را به نمایندگی از صداوسیما مسئول تنظیمگری در حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی معرفی کرد و با واکنش گسترده هنرمندان و منتقدان مواجه شد به طوری که واکنش وزیر ارشاد را هم در پی داشت و... حالا سه ماه از آن مصوبه و ورود مجلس به ماجرا میگذرد اما همچنان مسئول اصلی فضای مجازی، در سکوت کامل فقط نظاره گر ماجراهاست!
در واقع به جای شورای عالی فضای مجازی، سایر نهادها دست به کار شدند تا موضوع جنجالی و مهم فضای مجازی را سامان دهند و در این بین بعد از تغییرات مدیریتی در مرکز ملی فضای مجازی و دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی، هیچ فعالیتی از مدیران جدید شاهد نبودیم.
به عبارت بهتر در سکوت و خاموشی شورای تصمیم گیر، سایر شوراها وارد شدند و میدان داری میکنند و عجیب تر آنکه در حوزه «صوت و تصویر فراگیر» که هنوز تعریف دقیق و مقبولی ندارد، وارد می شوند.
ظاهرا این سکوت همچنان ادامه دارد و مسئولان جدید در خواب تابستانی و پاییزی، علاقه ای به انجام تکالیف و ماموریت های اصلی خود ندارند!
حتی در روزهای اخیر که جنجال مصوبه مربوط به صوت و تصویر فراگیر در برنامه هفتم توسعه در مجلس بالا گرفت، بازهم سکوت عجیب شورای عالی فضای مجازی، ادامه یافت. در صورتی که طبق وظایف تعریف شده برای شورای عالی فضای مجازی این نهاد نه تنها مجاز بلکه مکلف است در حوزه تنظیمگری و شکل دادن به طرحی در خصوص بحث نظارت در بخشهای مختلف این فضا، به صورت رسمی وارد عمل شود.
سکوت بلند مدتی که پیشتر هم از سوی برخی صاحبنظران مورد نقد قرار گرفته بود چرا که مرجع اصلی تنظیم ضوابط و قوانین مرتبط با صوت و تصویر فراگیر «کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور» مستقر در شورای عالی فضای مجازی است نه شورای عالی انقلاب فرهنگی و اتفاقات اخیر این پرسش را بیش از بیش مطرح میکند که در بلبشوی تحولات حوزه مجازی کارکرد این شورا چیست؟ و چرا این روزها بیش از آن نهاد اسم شورای عالی انقلاب فرهنگی را میشنویم؟!
شاید بد نباشد این شورا هم تعطیل یا با شورای عالی انقلاب فرهنگی ادغام شود تا لااقل فعالان این عرصه مطمئن شوند نهاد مشخص و مستقلی برای فضای مجازی وجود ندارد و پیگیر استیفای حقوق خود نباشند!