عصرایران- «به افق فلسطین» یکی از پربازتابترین برنامههای تلویزیون در پوشش تحولات فلسطین در هفته گذشته بود؛ اما چرا این برنامه شباهتی به کلیشههای رایج صداوسیما در پرداختن به این موضوعات ندارد؟
این اظهارنظر البته به مذاق طیفی از فعالان سیاسی و رسانهای که علقهای نسبت به جریان مقابل آذری جهرمی دارند، خوش نیامد و این وزیر دهه شصتی را به سوءاستفاده از آنتن رسانه ملی برای صاف کردن حسابهای شخصیاش با منتقدان دوران وزارتش متهم کردند. سردمدار این واکنشها هم سیدحسین حسینی مجری شبکه افق بود که در همان دقایق پایانی برنامه ناگهان به نقطه جوش رسید و از آذری جهرمی به دلیل طرح نقدهای داخلی بهجای پرداختن به موضوعات بینالمللی در حوزه فلسطین بهشدت انتقاد کرد!
از سوی دیگر البته همرسانی این بریده در شبکههای اجتماعی، نشاندهنده همراهی طیف گستردهای از فعالان فضای مجازی با این زاویه نگاه بود و نشان داد فیلترینگ حتی در میان دغدغهمندان معتقد به آرمانهای انقلاب و نظام هم مخالفان و منتقدانی جدی دارد.
فارغ از آنچه در برنامه شب گذشته شاهد بودیم، نکته مهم بستر طرح این دیدگاه متفاوت از قاب تلویزیون است. برنامه «به افق فلسطین» چه ویژگی متمایزی دارد که در حجم بالای تولیدات کلیشهای و بیخاصیت صداوسیما در حوزه تحولات منطقه، تبدیل به برنامهای شاخص شده است و خروجیاش به چشم میآید.
«به افق فلسطین» هنوز برنامهای جوان و نوپا روی آنتن تلویزیون محسوب میشود و هر بار که بریدهای از آن در شبکههای اجتماعی بازتاب گسترده پیده میکند و بهعنوان «صدای مخالف» مورد توجه قرار میگیرد، همزمان این نگرانی شکل میگیرد که آستانه تحمل مدیران صداوسیما تا کجاست و آیا قرار است شاهد تکرار تجربههایی مانند پایین کشیدن و بیخاصیت شدن برنامههایی شبیه «شیوه» باشیم؟
یکی از جدیترین انتقادات به عملکرد صداوسیما در تمام سالهای گذشته، نگاه انحصاری و فقدان شکلگیری «گفتوگو» برای تقابل دیدگاههای مختلف بوده است. رویکردی که اتفاقا در دوره جدید مدیریت و با سکانداری وحید جلیلی جدیتر هم شده است و جالب اینکه او ابایی هم از تئوریزه کردن این دیدگاه ندارد.
در چنین فضایی است که تجربههایی مانند «به افق فلسطین» با رویکرد انعکاس دیدگاههای مختلف درباره موضوع حساسی مانند نسبت ایران با مقوله فلسطین، تبدیل به یک اتفاق ویژه میشود.
این برنامه از همان ابتدا با این شعار کار خود را آغاز کرد که قصد دارد «ناگفتهها» را مطرح کند و در همین راستا، هم در ساختار و هم در محتوا، تا به اینجا برنامهای کلیشهگریز بوده است.
ایده کلی برنامه «به افق فلسطین» روی کاغذ مشابه ساختار دیگر برنامههای گفتگومحور بوده است اما آنچه تجربه تولید این برنامه را متفاوت کرده، وسواس در ویژگیهایی اجرایی است. این برنامه هم در طراحی دکور و هم در ایجای فضای بصری بهروز، تفاوتی چشمگیر با برنامههای مرسوم سیاسی در تلویزیون دارد و نکته شاخص این تفاوت رویکرد هم استفاده درست از ظرفیت ویدئو وال در بخشهای مختلف بهویژه بخشهای مرتبط با محتوای دادهنما است.
سیدحسین حسینی و المیرا شریفیمقدم هم تا به اینجا نشان دادهاند گزینههای مناسبی برای اجرای این برنامه بودهاند و در موارد شکلگیری گفتگوهای گرم، پرشور و صریح میان مجریان برنامه، تبدیل به برگ برنده آن برای جذابیت میشود، مانند چالش این دو مجری برسر برند «کوکاکولا» و نسبت آن با رژیم اشغالگر قدس.
اما اصلیترین ویژگی «به افق فلسطین» که از همان قسمت نخست این برنامه را در کنداکتور شبکه افق بالا کشید، دعوت از مهمانان ویژه مانند محمد قوچانی بود. روزنامهنگاری که پیشتر هم وقتی برنامههای تلویزیونی تصمیم به تنوع ویترین خود میگرفتند، جزو گزینههای اصلی بوده و اینبار هم اظهاراتش بازتاب ویژه در فضای رسانهای پیدا کرد. بهویژه آنجا که از بیانیه سید محمد خاتمی و حسن روحانی درباره غزه گفت و از سکوت محمود احمدینژاد بهعنوان تئوریپرداز هولوکاست در ایران، بهشدت انتقاد کرد.
قوچانی البته در مقام یک روزنامهنگار باسابقه، عملکرد رسانهای تلویزیون را هم مورد انتقاد شدید قرار داد و عقب افتادن این رسانه در جریان پوشش حوادث فلسطین را یک «ضعف سابقهدار» توصیف کرد.
«به افق فلسطین» در قسمتهای بعدی هم میزبان چهرههای جنجالی دیگری چون علی لاریجانی، محمدعلی ابطحی، سعید لیلاز، مجید انصاری و... بود تا مشخص شود رویکرد این برنامه برای انعکاس دیدگاههای مختلف در حوزه فلسطین و عبور از یکسویه نگری، اتفاقی نبوده و قرار بر استمرار آن دارد. دعوت از محمدجواد آذری جهرمی در برنامه شب گذشته را هم میتوان دنبالهای بر همین رویکرد دانست.
البته با استناد به تجربههای گذشته، باید امیدوار باشیم جنس واکنشهای مجازی به مهمانان خاص «به افق فلسطین» و طرح دیدگاههای بعضا متعارض آنها با چارچوبهای کلیشهای تلویزیون، تبدیل به پاشنه آشیل آن نشود و به صدور حکم توقف آن از سوی مدیران صداوسیما نینجامد!
اگر برایتان سوال شده است که چرا رویکرد برنامه «به افق فلسطین» در دیگر تولیدات صداوسیما غایب است، جواب ساده است؛ این برنامه محصول صداوسیما نیست! «به افق فلسطین» در واقع تازهترین محصول سازمان اوج است، که تنها برای پخش آن از ظرفیت آنتن شبکه افق بهره میبرد و سیاستگذاری محتوایی و ساختاری آن، خارج از روال مرسوم سیاستگذاری در تلویزیون، صورت گرفته است.
سازمان هنری رسانهای اوج، پیشتر هم همکاریهایی را با تلویزیون در زمینه تولید برنامههای سرگرمی و یا حتی سریالهای نمایشی داشته که از شاخصترین این همکاریها میتوانیم به فصل پنجم سریال «پایتخت» و یا مجموعه «مستوران» از یک سو و مسابقاتی همچون «فرمانده» و «خانه ما» از سوی دیگر اشاره کرد.
مسابقه جنجالی «هماهنگ» با رویکرد استعدادیابی در حوزه سرود هم یکی از تولیدات مرکز مأوا از زیرمجموعههای سازمان اوج بود که تولید و پخش آن از تلویزیون هم تناسب چندانی با چارچوبهای محتوایی تلویزیون تا پیش از آن نداشت.
در مجموع «به افق فلسطین» و توفیق آن را باید به پای مجموعه «اوج» نوشت که از خاستگاه جریان انقلاب، و با نگاه درست به ظرفیتهای رسانهای، بستری ویژه را برای عبور از کلیشهها و طرح حرفهای تازه در حوزه «فلسطین» فراهم آورده است. کاش این حرکت با ورود مدیران تلویزیون، متوقف نشود!