حسادت در حد نرمال نیاز به درمان ندارد، اما اگر شخص مدام احساس منفی حسادت را تجربه کند، لازم است اقداماتی را برای کاهش آن انجام دهد.
به گزارش روزنامه جام جم، حسادت تا حدودی در ذات ما و در دو جنس مرد و زن وجود دارد. حسادت در حد نرمال، هیجان رابطه را بیشتر، احساس عشق را قویتر و رابطه را گرمتر میکند، اما زمانیکه شدید و غیرمنطقی شود، داستان متفاوت خواهد بود و میتواند خطر جدی برای رابطه باشد. کسانی که ازنظرعاطفی احساس امنیت میکنند و بیشتر خودشان را دوست دارند، کمتر حسودی میکنند.
حسادت بیشتر در اثر ناملایمات زندگی، خلأ عاطفی، اعتماد به نفس پایین و قانع نبودن به آنچه که داریم ایجاد میشود و میتواند بین دو دوست، میان والدین و فرزندان، بین خواهر و برادر و بین زن و شوهرها رخ دهد.
گاهی همسران، حسادت خود را با امتناع از برقراری روابط زناشویی، قهر کردن و سردی عاطفی ابرازمیکنند و در نتیجه بین زن و شوهر فاصله میافتد. بتول جباریان، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی میگوید: «همسرانی که حسادت در شخصیت آنان وجود دارد مثل یک کودک، نیازمند محبت، عشق، عاطفه و توجه از طرف مقابل هستند تا شاید به این شکل خلأ عاطفی خود را پر کنند و از غم و اندوه و اضطراب ناشی از حسادت رهایی یابند. حال اگر از نظر احساسی به فرد حسود توجهی نشود یا با او خشن، طلبکارانه و ناملایم برخورد شود یا وفق مراد او کارها پیش نرود، بدون شک همسر حسود از میزان ارتباطات کلامی و ارتباطات محبتآمیز غیرکلامی کاسته و بهمرور زمان دلزدگی از برقراری روابط زناشویی ایجاد میشود.» همسرانی که با ترک روابط زناشویی از آن بهعنوان حربهای برای انتقام، تنبیه یا به مالکیت درآوردن طرف مقابل استفاده میکنند، باعث دوری متقابل، نارضایتی جنسی، کینهتوزی، ستیزهجویی، تنفر، گرایش به روابط نامشروع و در نهایت ازهمپاشیدگی زندگی و طلاق میشوند.
حسادت علاوه بر ایجاد مشکلات زناشویی در مناسبات اجتماعی همسران نیز رخنه میکند. گاهی برخی مردان تمایلی به ارتقای منصب همسر خود نداشته و تمایل دارند همسرشان در برخی زمینههای اجتماعی و... از آنها پایینتر باشد که تبعات این حسادت به گفته جباریان در زنان شاغل و خانهدار بهصورت حبس در خانه، عدم تماس تلفنی و جلوگیری از برقراری رابطه دوستی و فامیلی، خود را نشان میدهد. البته گاهی هم زنان به بهانههای مختلف از همصحبت شدن شوهرشان با جنس مخالف خودداری میکنند یا تلفن همراه همسر را پنهانی چک میکنند، بر این باورند که باید حواسشان به همسرشان باشد تا زودتر متوجه اتفاقات احتمالی بشوند. آنها فکر میکنند هر فردی از راه برسد، میتواند شریک زندگیشان را از آنها بگیرد؛ غافل از اینکه به گفته جباریان، این هم از نشانههای اعتماد به نفس پایین است و این کنترل بیش از حد و بیمارگونه بهزودی طرف مقابل را خسته کرده و در بیشتر مواقع موجب میشود فرد دست به کارهای نابخردانه زده و برای فرار از این مشکل و رسیدن به آرامش با جنس مخالفی که او را درک میکند، وارد یک رابطه پنهانی شود.
برخی زنان تصور میکنند برانگیختن حس حسادت شوهر، روش خوبی برای تقویت عشق اوست و گاهی با برخی رفتارها، نظر مردانی را جلب میکنند که تنها به همسرشان ثابت کنند در عین زیبا و پرکششبودن به همسر و زندگی وفادار و قانع هستند و البته این موضوع در مورد مردان هم صدق میکند.
جباریان با اشاره به اینکه این شیوه درستی برای بالابردن ارزش و عیار همسران نسبت به یکدیگر نیست، میگوید: «این کار باعث رشد افکار مزاحم و شعلهور شدن اختلافات و در نتیجه بدبین شدن نسبت به اعمال و رفتار همسر میشود و گاهی احتمال دارد تا آخر عمر اثرات منفی آن در زندگی دیده شود یا شک و بددلی حاصل از این رفتار بهصورت بیمارگونه درآمده و سبب گسیخته شدن خانواده و طلاق شود.»
معمولا همسرانی که دچار حسادت بیمارگونه هستند، قبول ندارند که رفتارشان نوعی بیماری است و باید برای درمان اقدام کنند. جباریان میگوید: «اگر با فرد بددل و حسودی زندگی میکنید با ملایمت و ملاطفت از او بخواهید با شما نزد مشاور و روانپزشک بیاید و اگر قبول نکرد که رفتارش بیمار است، از فرد واسطهای کمک بخواهید. اما بهترین روش برای تحت کنترل درآوردن حسادت همسر، آن است که با نثار عشق، محبت و مهربانی، اعتماد به نفس او را بالا برده و به او شخصیت دهید و به معنای واقعی با کلام و عمل به او این امنیت را بدهید که شما هرچه ترقی کنید و از هر لحاظ به جایگاه بالاتری برسید باز هم همسر خود را منحصر بهفرد میدانید؛ در ضمن خودتان هم یادتان باشد که با برخی اعمال، رفتار یا گفتهها باعث شعلهورشدن حس حسادت همسرتان نشوید.»