برند شنل سالهای سال است که برای عده زیادی از افراد، لوکس و جذاب به نظر میرسد. حتی طبقه متوسط جامعه سعی میکنند با استفاده از محصولات کپی این برند، نشانههایی از سرمایه داری را از خود به نمایش بگذارند! برند شنل از جمله برندهای جذابی است که علاوه بر تولید پوشاک به تولید عطر، لوازم آرایشی، ادکلن و بسیاری از محصولات دیگر میپردازد.
به گزارش مجله ریحا، محصولات تولید شده توسط این برند از جمله محصولات با کیفیت و پرطرفدار هستند. تا جایی که امروزه بسیاری از سلبریتیها و افراد مشهور محصولات این برند را مورد استفاده قرار میدهند. هر ساله در فرش قرمز شاهد آن هستیم که برخی از افراد مشهور، لباس مجللی را که توسط برند شنل تولید شده است پوشیدهاند. برند شنل از جمله برندهای خاص دنیای مد است.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که چه داستان پر فراز و نشیبی پشت این برند قرار دارد. شروع این داستان کمی غم انگیز است. در ابتدا گابریل در خانوادهای فقیر متولد شد. شنل در سال 1883 در این خانواده چشم به جهان گشود. هنگامی که او کودک بود مادرش فوت کرد. پدر گابریل تصمیم گرفت او و خواهرانش را به یتیم خانه ببرد تا سالهای بعدی زندگیشان را در آنجا بگذرانند.
یتیمخانه برای گابریل نقطه عطف بود. او توانست در آنجا خیاطی یاد بگیرد. مهارت و استعداد گابریل در خیاطی و طراحی لباس بسیار زیاد بود. او در سالهای نوجوانی تصمیم گرفت یتیم خانه را ترک کند و به خوانندگی بپردازد.
بعد از خوانندگی نام کوکو را برای او انتخاب کردند. گابریل در دوران خوانندگی با یک تاجر آشنا شد. آشنایی با این تاجر پارچه کمک بسیاری به پیشرفت او کرد. در واقع گابریل از طریق شناختن بازار تجارت در سالهای ابتدایی فعالیتش توانست در مسیر پیشرفت قدم بگذارد.
بعدها به دلیل موفقیت و محبوبیت چشمگیر این شرکت در طراحی و عرضه مد و استعداد بی نظیر برند شنل، به او لقب «افسانه مد» را دادند.
جالب است بدانید که اولین بار برند شنل تنها کلاه تولید میکرد. گابریل تمام تجربیات خیاطی، مهارت و استعداد خود را بر کلاهدوزی متمرکز کرده بود. همچنین سرمایههایی که با خوانندگی و دوخت و دوز در دوران نوجوانی و جوانی به دست آورده بود را صرف راه اندازی سالن نمایش مدی در سال 1909 کرد. در این سالن، محصولات تولید شده توسط شنل به نمایش گذاشته شدند.
رمز موفقیت گابریل در آن سالها توجه به بازار هدف بود. او به دنبال مشتریان خاصی میگشت که تا حد زیادی مد و فشن را بشناسند و به دنبال محصولات خاص باشند. در این دسته از افراد ورزشکاران، شکارچیها و روشنفکران قرار داشتند.
کلاههایی که شنل تولید کرد مورد توجه زنان فرانسوی قرار گرفت. این کلاهها طراحی سادهای داشتند اما میتوانستند تا حد زیادی غرور و شخصیت را برای استفاده کنندگان به نمایش بگذارند. بعد از طرفداری زیاد از این کلاهها شنل کمکم مشهور شد.
همچنین او بعد از مدتی با بازیکن مشهور چوگان انگلیس آرتور کاپل آشنا شد. کوکو سرمایه کافی برای تأسیس یک فروشگاه مستقل را نداشت؛ اما بعد از آشناییاش با بازیکن مشهور چوگان امکان این سرمایه گذاری برایش فراهم شد. در نهایت فروشگاه مستقل برند کوکو شنل در سال 1910 آغاز به کار کرد. این فروشگاه در پاریس راهاندازی شد.
سرمایه کاپل بهاندازهای نبود که کوکو بتواند در فروشگاه به طراحی یا فروش لباس بپردازد. در این فروشگاه تنها کلاه طراحی میشد و به فروش میرسید. فروش کلاهها کمکم افزایش پیدا کرد.
کوکو توانست از فروش کلاهها سرمایه بیشتری جمع آوری کند. با به دست آوردن مقدار زیادی سرمایه او توانست فروشگاههایی را در دو ویل و بیاریتز راهاندازی کند. فروشگاهها میتوانستند به طراحی و فروش لباس نیز بپردازند. اولین لباسهای تولید شده توسط برند شنل در سال 1913 روانه بازار شد. این لباسها زنانه و اسپرت بودند.
همچنان که کوکو در مسیر پیشرفت قرار گرفته بود با افرادی مانند سرگئی دیاگیلف، پابلو پیکاسوو و بسیاری از افراد مشهور دیگر آشنا شد. آشنایی با این افراد علاوه بر آنکه سبب افزایش شهرت کوکو شنل شد بلکه به او کمک کرد تا روند تازهای را در طراحی لباسها در پیش بگیرد. افرادی که کوکو با آنها آشنا شد، افراد بسیار مشهوری در تاریخ هنر جهان بودند.
کوکو بعد از آشنایی با این افراد روش منحصر به فردی را در طراحی لباسهایش به کار برد. او میخواست روشی نوین و لوکس را در طراحی لباسها ابداع کند. بدین منظور سعی میکرد طرحهای ساده را با طرحهای ساختار شکن ترکیب کند.
در آن زمان که اغلب زنان، پیراهنهای پف دار را میپوشیدند کوکو شنل تلاش میکرد تا از لباس مردانه برای طراحی لباسهای زنانه ایده بگیرد.
او در آن دوره لباسهایی متفاوت را طراحی کرد. این لباسهای زنانه شباهت زیادی به لباسهای مردانه داشتند با این تفاوت که ظرافتهای خاص و زنانه در آنها به کار برده شده بود. در آن زمان خانمها معمولا لباسهای تنگ و بلندی میپوشیدند، که از نظر کوکو شنل این لباسها مناسب خانمها نبود.
شنل عقیده داشت که این لباسها بسیار ناراحت هستند و همین شرایط الهام بخش شروع زندگی جدید کوکو شد. کوکو شانل برای حل مشکل لباسهای زنانه ناراحت به فکر چاره افتاد و تصمیم گرفت لباسهایی را طراحی کند که در عین راحتی و شیک بودن دارای ظرافت هنری نیز باشند.
کوکو شنل با الهام از مدل لباسهای مردانه و با توجه به رویکرد فلسفه مدرن توانست لباسهایی را طراحی کند، که در عین سادگی، شیک و گران قیمت بودند. تاثیر بینظیر شنل در عرصه مد و لباس به اندازهای زیاد بود که نام کوکو شنل به عنوان تنها فرد فعال در زمینه خیاطی و طراحی مد در لیست 100 نفر از مهمترین افراد دنیا در قرن بیستم ثبت شد.
کوکو شنل در مدت زمان کوتاهی توانست با طراحی جسورانهاش در زمینه پوشاک زنانه، توجه زنان زیادی را به سمت خود جلب کند. شنل ثابت کرد که زیبایی به معنای پوشیدن لباسهای تنگ و بدن نما نیست، بلکه زیبایی درون هر فرد تجلی میکند.
شنل به معنای واقعی، انقلابی در صنعت پوشاک زنانه ایجاد کرد.
شنل نخستین فروشگاه خود را در سال 1910 میلادی در پاریس افتتاح کرد. در واقع کلاههایی با نام «شنل مدز» اولین محصولات فروشگاه برند کوکو شنل بودند. خیلی زود، معروفترین بازیگران زن فرانسه به طرفداران سرسخت کلاههای شنل تبدیل شدند و طرحهای ساده و ظریف شنل نیز به سرعت در پاریس محبوبیت پیدا کردند.
نخستین خانه طراحی لباس شنل، در سال 1919 میلادی در فرانسه راه اندازی شد و در سال 1921 میلادی، نخستین عطر این برند با نام «شنل نامبر 5» به بازار معرفی و عرضه شد.
تولید این عطر که یکی از نمادهای اصلی نام تجاری شنل محسوب میشود، امروزه نیز همچنان ادامه دارد و دولت فرانسه اعلام کرده است که هر دقیقه دو بطری از این عطر به فروش میرسد. به عقیده برخی از افراد عطردوست و عطرباز، عطر شنل نامبر فایو نمادی ناب و بی نهایت از زنانگی است.
در سال 1924 میلادی، خط تولید محصولات آرایشی و بهداشتی شنل آغاز به کار کرد و در همین سالها بود که شنل طراحی لباسهای چندین نمایش معروف را نیز برعهده گرفت.
کوکو شنل در سفرهای خود به اسکاتلند با تویید (TWEED)، به عنوان پارچهای که در لباسهای مردانه مورد استفاده قرار میگرفت، آشنا شد و با استفاده از آن، لباسهای زنانهای را تولید کرد که بعدها تبدیل به یکی از نمادهای شنل شد.
در سال 1929 اغلب کیفهایی که زنان مورد استفاده قرار میدادند اندازههای بسیار بزرگی داشتند. گابریل میدانست که این کیفها بسیار دست و پاگیر بودند. قرار دادن آنها در دست امکان انجام هیچ کاری را نمیداد.
حتی زنان نمیتوانستند دستهای خود را در جیبهایشان فرو ببرند. بدین ترتیب بود که در سال 1929 گابریل تصمیم گرفت اولین کیف دستی را طراحی کند. این کیف دستی اندازه متعادلی داشت و لذت رها بودن دستها را به زنان هدیه میداد.
کیف شنل توانست تحولی در تاریخ کیفها به وجود بیاورد. این کیف برای اولین بار دارای بند دوشی بود. طراحی این کیف دوشی نیز به زمانی بازمیگردد که گابریل در یتیم خانه به کیفهای دوشی مردان نگاه میکرد و از آنها ایده میگرفت.
کیف دوشی طراحی شده توسط گابریل به سرعت مورد توجه افراد مشهور قرار گرفت. یک زیپ مخفی کوچک در این کیف برای حفاظت از وسایل قیمتی طراحی شده بود.
همچنین یک جیب کوچک برای نگهداری از لوازم آرایش کوچک مانند رژ لب نیز در آن وجود داشت. کیف طراحی شده دارای یک بند زنجیری بود. البته بعد از طراحی کیف، جنگ جهانی شروع شد و به دلیل کمیاب بودن زنجیر، گابریل کیفها را با استفاده از بندهای چرمی طراحی و تولید میکرد. احتمالاً کیفهای برند شنل را دیده باشید.
لوگوی شنل که از دو حرف C تشکیل شده است در سال 1925 طراحی شد. اما کیفهای ساخته شده توسط این برند از سال 1980 مزین به این لوگو شدند. قبل از آن معمولاً کیفهای تولید شده توسط برند شنل از این لوگوی مشهور برخوردار نبودند!
در دهه 1920 جواهرات اغلب با سنگهای قیمتی و فلزات ظریف ساخته میشدند. حتی افراد بسیار ثروتمند نیز در آن زمان قطعات کمی از جواهرات را مورد استفاده قرار میدادند. تنها طبقات ثروتمند جامعه در آن زمان جواهرات داشتند. افراد فقیر یا طبقه متوسط جامعه توانایی خرید جواهرات را نداشتند.
در آن زمان استفاده از زیورآلات مصنوعی مانند مرواریدهای غیر اصل خیلی رایج نبود و بانوان اهمیتی به آن نمیدادند. بعد از مدتی کوکو شنل همراه با لباسهای گرانقیمتش برای تکمیل استایل خود از زیورآلات غیر اصل استفاده کرد.
زیورآلات و اکسسوری که کوکو شنل مورد استفاده قرار میداد به زیباتر شدن او کمک بسیاری میکرد. در واقع آنها کامل کننده لباسهایش بودند. استفاده از این جواهرات غیر اصل برای اقشار متوسط جامعه بسیار جذاب به نظر میرسید. بعد از این ماجراها شنل با کمک یکی از طراحان خود اولین دستبند نیمه قیمتی را تولید کرد.
طرح آن دستبند بر اساس ستاره شوالیههای مالت بود. سنگهای نیمه قیمتی چند رنگ روی این قطعه را پر کرده بودند. شنل به دستبندها اهمیت بسیاری میداد. در حالی که چندین مدل از آنها را در کمد لباس خود نگهداری میکرد.
همین عامل سبب علاقه او به طراحی و راه اندازی خط تولید جواهرات شد. پس از جواهرات گران قیمت که تنها افراد کمی توانایی خرید آن را داشتند، جواهرات تولید شده توسط برند شنل مورد استفاده زنان در طبقات متفاوت جامعه قرار گرفت.
در آن زمان گابریل به این فکر افتاد که لباسها را با جواهرات نیمه قیمتی تزیین کند. در ابتدا خط تولید سرآستینهای سنگ دوزی شده و تزئین شده را راهاندازی کرد. کوکو معتقد بود استفاده از جواهرات مصنوعی روی لباس میتواند جلوه قدرتمندی به آنها بدهد.
شنل در برخی از لباسهایی که طراحی کرد کمربندهای سرشار از سنگهای نیمه قیمتی و درخشان را قرار داد. استفاده از کمربندهای سنگ دوزی شده در لباسها توانست جلوه آنها را چند برابر کند. جواهرات شنل به عنوان یکی از محبوبترین برندهای دنیا همواره تقلید میشود. حتی امروزه هم اگر به طلافروشیها بروید خواهید دید که بسیاری از سرویسهای طلا و جواهرات را با نمادی از برند شنل تولید کردند.
سال 1935 میلادی، سالی بود که کوکو شنل و برند او در اوج شهرت و موفقیت قرار گرفت. البته 10 سال بعد و با شروع جنگ جهانی دوم، روند رو به رشد موفقیتهای این برند متوقف شد و بسیاری از شعبههای آن نیز مجبور به تعطیل کردن شدند.
گابریل شنل 9 سال پس از افت برند خود به خاطر جنگ جهانی، در 71 سالگیاش همه شعبههای تعطیل شده را دوباره بازگشایی کرد و هم زمان دومین تحول و انقلاب بزرگ را در صنعت مد و لباس رقم زد.
پس از بازگشایی مجدد شعبههای برند شنل، این برند با ارائه کیفهای چرمی سبک و محکم خود که زنجیرهای طلایی کوتاهی داشت، مورد توجه دوستداران مد قرار گرفت. این کیف معروف شنل، در آن زمان یکی از طرحهای خلاقانه و ساختارشکنانه این برند بود، که به شدت مورد استقبال زنان قرار گرفت.
در سال 1939 زمانی که برند شنل در حال طی کردن مسیر پیشرفت خود بود، فرانسه به آلمان اعلام جنگ کرد. این اعلام جنگ میتوانست برای آینده برند فرانسوی شنل بسیار خطرناک باشد. با شروع جنگ همین اتفاق هم افتاد و برند شنل دچار شک ناخوشایندی شد.
در آن سالهای جنگ، بسیاری از برندها و سالنهای مد و فشن از فرانسه خارج شدند و در دیگر کشورها فعالیت خود را ادامه دادند. در این بین، برند شنل تصمیم گرفت تا در فرانسه بماند و راه جدیدی را دنبال کند.
شنل پس از جنگ، بزرگترین چالش مقابل خود را طراحیهای خاص برند دیور که بسیار معروف شده بودند، میدید. در کنار این مورد، تهیه پارچههای جدید، تامین مالی و استخدام کارمندان از دیگر چالشهای پیش روی کوکو شنل و برند شنل به حساب میآمد.
اما با وجود همه این اتفاقات، برند شنل در سال 1953 دوباره با تمام قدرت به میدان پر رنگ و لعاب مد و فشن بازگشت. شنل نمونههای از طراحیهای قدیمی و کلاسیک را با مدلهای روز تلفیق کرد و کلکسیونهای حیرت انگیزی به دنیای مد ارائه داد. شنل تنها در طول سه فصل، دوباره توانست محبوبیت از دست رفته سابق خود را به دست بیاورد و حتی بیشتر از قبل در جهان شناخته شد.
جمعیتی از زنان ثروتمند و افراد مشهور دوباره به سالنهای مد و نمایشگاههای فروش این برند فرانسوی روی آوردند. یکی از طرحهای محبوب این برند، کت و دامن معروف شنل بود. این لباس از پارچه فاستونی تهیه شده بود، دامنی کوتاه داشت و بالاتنه کت آن بدون یقه بود و با نوارها و دکمههای طلایی رنگ تزئین شده بود.
این کت و دامن جیبهای وصله شدهای داشت و یک زنجیر طلایی در حاشیه آن دوخته شده و از شانهها کت آویزان بود. این لباس آنقدر معروف شد، که خیلی زود به نشانه و نماد نسل جدید لباسهای مد روز تبدیل شد.
شنل در همان سالها، بار دیگر شروع به معرفی و عرضه سری جدیدی از کیف و کفشهای زنانه، جواهرات و عطرهای خود کرد. همه این تولیدات جدید برند شنل، در فصلهای بعد با موفقیت و استقبال بسیار چشمگیری همراه شد.
شنل راه پر فراز و نشیبی طی کرد تا به جایگاه امروزیاش دست پیدا کند. گالری لافایته در پاریس، پایتخت عشاق و لوکس پسندهای دنیا در فرانسه است و امروزه به داشتن نامی چون CHANEL افتخار میکند. در واقعیت باید گفت که داستان برند شنل و کوکو پیوندی جدایی ناپذیر از داستان زندگی خانواده ورتیمر دارد.
ریشه خانواده ورتیمر در قرون وسطا به آلمان میرسد. ارنست ورتیمر خود را از خاک آلمان جدا و زندگی جدیدی را در خاک فرانسه آغاز کرد. او در سال 1870 میلادی در شرکت بورژوا سرمایه گذاری کرد. این شرکت در واقع در تولید لوازم آرایش و گریم برای بازیگران تئاتر فعالیت میکرد.
بورژوا همان شرکتی است، که در سال 1920 توسط پسران ارنست یعنی پییرو پاول، تبدیل به بزرگترین، معتبرترین و معروفترین شرکت طراحی و تولید عطر و لوازم آرایشی در فرانسه شد.
پییر ورتیمر علاوه بر استعدادی که در تجارت داشت، اسب سواری حرفهای نیز بود و توانست یکی از بزرگترین سری مسابقات جهانی اسب سواری و اسب دوانی را راهاندازی کند. اولین پیروزی پییر در اسب دوانی در سال 1911 میلادی اتفاق افتاد. در این سال، او توانست در جام اسب دوانی اپینارد فرانسه قهرمان شود.
اما پیروزی در این مسابقه، بزرگترین پیروزی پییر نبود. بزرگترین پیروزی او در زمینه اسبسواری در سال 1956 میلادی رقم خورد. در این سال او و اسبش که لاواندین نام داشت، توانستند مقام اول مسابقات ایپسوم را از آن خود کنند. خانواده ورتیمر تا اواخر قرن بیستم بیش از 200 اسب داشتند.
شاید بتوان گفت، که اسبها بخش مهمی از داستان خانواده ورتیمر را به خود اختصاص داده بودند. پییر ورتیمر، از طریق همین مسابقات اسب دوانی با کوکو شانل ملاقات کرد. گابریل شنل معروف به کوکو که در یک یتیمخانه به دنیا آمده بود و بدون سرپرست بزرگ شده بود، تبدیل به زنی شد که بعدها با دوختن کلاه و لباس کسب درآمد میکرد. او پس از ملاقات با پییر ورتیمر، شراکت تجاری خود را با او آغاز کرد.
پییر به شنل کمک کرد، که نامی نو برای خود خلق کند. در آن زمان کوکو با تولید و عرضه عطر محبوب شنل نامبر 5 به ثروت و شهرت رسیده بود. عطر شنل نامبر 5 پس از معرفی در بازار به محبوبیتی باورنکردنی در بین مشتریان رسید. اما تولید این عطر به صورت محدود در آزمایشگاه انجام میشد.
تئوفیل بادر نیز، موسس فروشگاههای لافایته بود و در آن زمان این عطر را به صورت محدود عرضه میکرد. پس از به موفقیت رسیدن عطر نامبر 5 از برند عطر شنل بادر تصمیم گرفت، تولید آن را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
ورتیمر دوست بادر بود و در واقع، اولین کسی که پییر ورتیمر را با کوکو شنل در مسابقات اسبدوانی آشنا کرد، تئوفیل بادر، موسس فروشگاههای لافایته بود. در سال 1924 میلادی، این سه نفر بر سر تولید و فروش عطر شنل نامبر 5 مذاکره کردند.
آنها به این نتیجه رسیدند، که ورتیمر تولید عطر را در کارخانه بورژوا آغاز کند و 70 درصد از سود را بردارد، بادر نیز 20 درصد از سود فروش عطر را دریافت کند و حدود 10 درصد از سود فروش هم به شنل برسد. پس از این توافق، شنل احساس کرد به او خیانت شده و از طریق قانونی از آنها شکایت کرد تا بتواند کنترل و سود بیشتری را در اختیار خود داشته باشد.
در سال 1928 بحثهای بین ورتیمر و شنل بالا گرفته بود. به همین خاطر، ورتیمر تصمیم به استخدام یک وکیل اختصاصی، تنها برای ارتباط و چانه زنی با کوکو شنل استخدام کرد. در سال 1940 و در جریان جنگ جهانی دوم، وقتی که پای نازیها به پاریس باز شد. پییر و برادرش پاول که به دین یهود اعتقاد داشتند، از کشور فرار کردند و عازم نیویورک شدند.
پس از آنکه ورتیمرها به یک نقطه امن رسیدند، نمایندهای آمریکایی را با ماموریتی مشخص به پاریس فرستادند، تا فرمول عطر شنل نامبر 5 و مواد اولیه تولید این عطر را با خود به آمریکا بیاورد. این فرستاده که گریگوری توماس نام داشت، همزمان با این کار به ژاک پسر پییر ورتیمر نیز کمک کرد تا بتواند به نیویورک فرار کند.
در آن زمان، شنل که 50 سالگیاش را میگذراند، بخش مد و لباس کسب و کارش را تعطیل کرده بود و در هتل ریتز پاریس سکونت داشت. این هتل در اختیار نازیها قرار گرفته بود. خیلی زود رابطه عاشقانهای میان او و یک افسر نازی به نام هانس گانتر شکل گرفت. کوکو شنل باور داشت که با وجود داشتن این رابطهاش میتواند کنترل شرکت را از برادران ورتیمر بگیرد.
اما ورتیمرها هم در آن زمان بیکار نبودند و فعالیتهای تجاری خود را گسترش میدادند. آنها حدود 50 درصد از یک شرکت تولیدکننده ملخ هواپیما را که توسط یک مهندس فرانسوی به نام فلیکس آمیوت اداره میشد، خریداری کردند و میزان سود خود را در دوران جنگ و رکود فرانسه افزایش دادند.
راهکار ورتیمرها در تجارت جواب داد و آنها از هرگونه اقدامی برای انتقال مالکیت عطر نامبر 5 شنل به کوکو خودداری کردند. جنگ که به پایان رسید. بالاخره امیوت، شرکت ورتیمرها را پس داد و در مقابل، آنها جانش را نجات دادند تا به عنوان خائن به وطن، به دست دشمنانان کشته نشود. امیوت بعدتر، به عنوان رئیس شرکت شنل در آمریکا انتخاب شد و برای 22 سال در این پست ماند.
سال 1953 میلادی، نامبر 5 با افت فروش مواجه شد. پییر ورتیمر به دیدن شنل رفت. در آن سال، کوکو 70 ساله شده بود. بعد از اتمام این ملاقات و تنها پس از گذشت چند روز، شنل دوباره به پاریس بازگشت و برای بازگشایی بخش مد و لباس برند خود مشغول برنامهریزی شد. اما وقتی که اولین مجموعه لباسش را روانه بازار کرد، شکست خورد.
شنل دوباره با پییر ورتیمر دیدار کرد. در این نشست چند ساعته دو یا سه جمله بین پییر و کوکو رد و بدل شد، که بعدها به عنوان در محافلی که درباره این برند صحبت میشد، همواره آن را تعریف میکردند. در این دیدار شنل به پییر گفت: من میخواهم ادامه دهم. میخواهم آن قدر ادامه دهم تا برنده شوم و ورتیمر پاسخ داد: حق داری که ادامه بدهی.
ورتیمر بعد از آن جلسه، مذاکره نهایی را با شنل انجام داد. پییر اعلام کرد، که خانواده ورتیمر مخارج دفتر مرکزی شرکت مد شنل را به اضافه تمام مخارج شخصی و مالیات کوکو تا پایان عمر تامین میکنند و او در مقابل، باید اجازه استفاده از نام برند خود را برای تولید عطر و لباس به آنها بدهد.
اوایل سال 1925 بود که گابریل به فکر طراحی کت و دامنی افسانهای افتاد. این کت و دامن، بسیار منحصر به فرد طراحی شده بود. کت آن یقه نداشت و دامنش جذب بود.
در آن دوران طراحیهایی که گابریل انجام میداد تحولات عظیمی را در صنعت مد به وجود میآورد. در طراحی این کت و دامن نیز از لباسهای مردانه ایده گرفته شده بود. علاوه بر آن راحتی زنان نیز در این لباسها فراهم میشد. در آن زمان بانوان بیشتر از لباسهای فوقالعاده تنگ و آزاردهنده استفاده میکردند.
بالاتنه پیراهنهایی که زنان در آن زمان میپوشیدند باید با استفاده از بند، بسیار تنگ و چسبان میشد. استفاده از این لباسها تا حدی رواج پیدا کرده بود که اگر کسی این پیراهنهای تنگ را نمیپوشید زیبا به نظر نمیرسید. اما طراحی کت و دامن افسانهای شنل انقلابی را در صنعت مد و لباسهای زنانه در آن سالها به وجود آورد. بعد از طراحی این کت و دامن، زنان سبک لباس پوشیدنشان را در آن زمان تغییر دادند.
در زمانهای گذشته یعنی زمانی که گابریل در مسیر شکوفایی قرار داشت از لباس سیاه تنها در مراسمهای عزاداری استفاده میشد. هیچکس در مجالس و مهمانی پیراهن سیاه به تن نمیکرد؛ اما شنل در این زمینه نیز تحولی عظیم را به وجود آورد. او یک لباس سیاه کوتاه مجلسی را طراحی کرد. این پیراهن سیاه، زیبایی و شیک بودن رنگ مشکی را برای همه اثبات کرد.
از آنجایی که شنل، وارثی نداشت، پس از مرگ او، این برند و همه مزایایش به خانواده ورتیمر میرسید. 20 سال پس از این ملاقات ورتیمرها، 20 درصد باقی مانده از شرکت را هم از خانواده بادر خریداری کردند و صاحب تمام و کمال برند شنل شدند. جالب اینجاست، که پییر ورتیمر زودتر از کوکو شنل درگذشت و در سال 1963 میلادی پس از پییر، پسرش ژاک مدیریت شنل را بر عهده گرفت.
ژاک مردی 55 ساله، مهربان و غمگین بود و کوکوشنل لقب بچه را به او داده بود.
داستانهای بسیاری پشت نامگذاری لوگوی مشهور برند چنل نهفته است. برخی از افراد معتقدند که حرف C مخفف نام کوچک کوکو است. اما عدهای دیگر میگویند که این حرف ادغام دو حرف اول نام کوکو و آرتور کاپل شریک تجاری او است.
همانطور که در قبل نیز گفتیم آرتور کاپل سرمایه مورد نیاز گابریل را برای افتتاح اولین فروشگاه در اختیارش قرار داد. برخی از افراد معتقدند که لوگوی برند شنل الهام گرفته از الگوی هندسی پنجرههای کلیسای کوچک در فرانسه است. با این حال همگی میدانیم که لوگوی برند شنل جایگاه ثابتی داشته و تاکنون هیچ گونه تغییری در آن ایجاد نکردند.
گابریل شنل معروف و جدی سرانجام در سال 1971 میلادی و در سن 83 سالگی در اتاقش درگذشت. ژاک هم که دیگر برای خود پیرمردی شده بود، قادر به ادامه کار نبود. تا سال 1974 میلادی، کسب و کار شنل تحلیل رفته بود و تنها خط تولید عطر و فروشگاه مدی که کوکو راهاندازی کرده بود، به فعالیت خود ادامه میداد.
در همان زمان، آلن، پسر بزرگ ژاک، که جوانی 25 ساله بود و چندان با کوکو شنل آشنایی نداشت، از این وضعیت به ستوه آمد و خانوادهاش را راضی کرد تا مدیریت کمپانی شنل را به او بسپارند. آلن ورتیمر اندکی تجربه تجارت داشت و قبل از در اختیار گرفتن مدیریت شرکت شنل، در شرکت دیگری کار کرده بود. با وجود این تجربه اندک، او خیلی سریع متوجه شد، که چه باید بکند.
آلن، مدیر جدید شنل، کار را با مهار کردن نحوه ارائه تولیدات این برند شروع کرد. او در قدم اول، بساط فروش عطر شنل نامبر 5 را از قفسه داروخانهها برچید. بعد از آن به سراغ راهاندازی خط تولید لوازم آرایشی شنل رفت و پیش از هر چیز، اطمینان خاطر پیدا کرد که این محصولات فقط در فروشگاههای مجلل به فروش میرسد.
در سال 1978، شنل اولین خط تولید انبوه لباسهایش را راهاندازی کرد. این لباسهای پرطرفدار توسط طراحی به نام فیلیپ گایپورژ طراحی شده بودند. در آغاز دهه هشتاد نیز آلن، مدیر تبلیغاتی به نام کیتی دالیسو را استخدام کرده بود، که بعدها مسئولیت مدیریت شعبه شرکت شنل در آمریکا را به او واگذار کرد.
دالیسو که سالها کمپین تبلیغاتی شنل را مدیریت میکرد، میدانست که این شرکت به تغییر جایگاهش در دنیای مد نیازدارد و به همین دلیل، طراحی به نام کارل لاگرفلد را استخدام کرد. لاگرفلد، میخواست معنای این برند را تغییر دهد و برای این کار باید شخصیت کوکو شنل را بازسازی میکرد.
لاگرفلد کاراش را بر پایه مجموعهای از عکسهای شنل آغاز و داستان ای رمانتیک او با افراد مختلف را زنده کرد. در هر فصل، او لباسهایی بر پایه لباسهای شنل طراحی میکرد. همه این طراحیها، از طراحی لباسهایی الهام گرفته شده بودند که کوکو در سال 1925 میلادی آنها را اتود زده بود.
امروزه محصولات این کمپانی در بسیاری از نقاط جهان توزیع می شوند و هر ساله جزء پرفروشترین محصولات در هفتههای مد دنیا و سایر فصلهای سال قرار میگیرند.
آلن ورتیمر که در سال 1974 زمام امور این برند محبوب امروزی را در دست گرفت، با پایین آوردن میزان تولید عطر شنل نامبر 5 و جمعآوری این عطرها از برخی مراکز فروش، توانست باعث خاص بودن و کمیاب شدن این محصول بشود و این اقدام او باعث افزایش قابل توجه قیمت این عطر به دلیل تقاضای بالای آن در بازار شد.
گابریل، مدیر جوان برند شنل، همچنین با گسترش دادن خط تولید لوازم آرایشی با کیفیت و لوکس این برند، توانست در میان برندهای رو به رشد بازار جایگاه خود را حفظ کند و حتی جایگاه جدیدی بسیار ویژه به دست آورد. مهمترین هدف گابریل از همان آغاز مدیریتش تا به امروز، تولید محصولاتی کاربردی برای جمعیت کثیری از مشتریان لوکسپسند و طرفدار برند است.