عباس عبدی در اعتماد نوشت: فرآیند خالصسازی الزامات خود را دارد و جزو فرآیندهای تشدیدکننده است. به عبارت دیگر هر چه بر خالصسازی تأکید کنید، نیازمند افزایش دوز خالصسازی میشوید.
همچنان که در این روزهای اخیر شاهد این ماجرا بودیم. در اوج جنگ غزه که نیازمند وحدت و حمایت و همدلی مردم هستند، حتی به سخن گفتن برخی افراد که پیشتر هم مسوول بودهاند رضایت نمیدهند. چرا؟ به این علت روشن که هر گونه حضور دیگران موجب بحران برای فرآیند خالصسازی میشود.
خالصسازی معتقد است که ما به دیگران نیاز نداریم، حتی معتقدند که حضور دیگران موجب تضعیف ما میشود، حال چگونه ممکن است که خودمان حرفی نداشته باشیم و از دیگران دعوت کنیم؟
در جریان مصاحبه با پدر مرحوم عجمیان و برادر او نیز چشمهای از این خالصسازی را میبینیم. چگونه؟ با تخریب حکم قضایی و اقدام علیه قوه قضاییه راه را برای حضور خالصسازان در مراتب بالاتر باز میکنند و با زدن بخشی از جناح منسوب به خالصسازان، سعی در افزایش خلوص سیاسی میکنند. حملات به مجموعه نزدیک به ولایتی را از این زاویه میتوان تحلیل کرد.
زدن جناح قالیباف نیز برگ دیگری از طرح خالصسازی است که در حال رو شدن است. جالب اینکه برخی از خودشان معترض هستند که چرا با یکدیگر دعوا میکنید؟ آیا آنان نمیدانند که این دعوا ادامه طبیعی همان فرآیند حذف است که حد یقفی ندارد؟
نگاهی به پیشینه ۱۰۰۰ مدیر اصلی کشور در سطح وزیر و پایینتر و هم ردیف آنها و نماینده، نشان میدهد که خالصسازی تقریبا به پایان خود رسیده و کمکیفیتتر از این مدیریتها بعید است بتوان به کار گرفت. این راه دیگر بسته است؛ باید فکر دیگری کنید. همه اینها معرف ۱۰ درصد مردم ایران هم نیستند.