در اینجا فیلمهای شاهکاری را به شما معرفی میکنیم، که برای گروههای سنی مختلف مناسب است و با سلیقههای متفاوت جامعه به راحتی جور میشود.
به گزارش مایکت مگ، پس دفعه بعدی که با اعضای خانواده کنار هم جمع شدید، میتوانید با خیال راحت یکی از فیلمهای زیر را تماشا کنید.
«در جستجوی نمو» یک اثر نفیس است، که با خلقش بیشمار کودک را سرگرم کردهاست. اما مهمتر از آن، این است که بزرگسالان هم درست به اندازه کودکان از تماشای این فیلم لذت میبرند.
این فیلم ماجرای شخصیتی به نام «مارلین» با صداپیشگی «آلبرت بروکس» را دنبال میکند، که در جستجوی پسر خود «نمو» با صداپیشگی «الکساندر گلد» است. «نمو» توسط غواصان شکار و به سوی دیگر جهان برده شدهاست.
در آن سر دنیا این دلقکماهی جوان و خشمگین با متنوعترین گونههای موجودات دریایی آشنا میشود. بزرگسالان جذب بازخورد عاطفی موجود در صحنههای این فیلم که با حضور «نمو» در آن بسیار گیرا است، میشوند.
برای کودکان این فیلم یک ماجراجویی سرگرمکننده پر از هیجان است. «در جستجوی نمو» یک داستان الهامبخش و دلگرمکننده از عشق، استقامت و شروع دوباره روابط است.
«رابین ویلیامز» به لطف تواناییاش در جابهجایی بین کمدی و درام در یک زمان، شناختهشده است. با این وجود در فیلم «جومانجی» او در عین واحد هر دوی این ژانرها را با میمیک صورت و حرکاتش به نمایش میگذارد.
یکی از دلایلی که تقریبا همه از تماشای این فیلم لذت میبرند، درست همین است. حالا 30 سال است که فیلم «جومانجی» در تعطیلات و جمعهای خانوادگی به نمایش درآمده و بزرگ و کوچک برای دیدن ماجرای «آلن پریش» و بازگشتش به دنیای واقعی، بعد از اینکه در یک تخته بازی به دام میافتد، لحظهشماری میکنند.
این فیلم با نفوذ احساسی در مخاطب و کمدی پرانرژی شگفتانگیز و البته تنالیته کامل و بسیار هماهنگش از همه دنبالههای جدید خود که «راک» و «کوین هارت» در آن بازی میکنند، یک سر و گردن بیشتر دارد.
«شیر شاه» همان هملت شکسپیر در دنیای حیوانات است. به همین دلیل وقتی ایده آن با مدیران کمپانی دیزنی مطرح شد، میتوانستند به آن برچسب طرحی دیوانهوار بزنند و به تا دلشان میخواهد بخندند.
خوشبختانه آنها این کار را نکردند و حالا «شیر شاه» یک شاهکار است، که با کارگردانی فوقالعادهاش، به یکی از بهترین آثار دیزنی در تمام دوران فعالیت این کمپانی تبدیل شدهاست. «شیر شاه» صداپیشگان معروفی دارد، که حتی بیشتر سازندگان فیلمهای لایواکشن پرفروش به آن غبطه میخورند.
«جیمز ارل جونز» و «جرمی ایرونز» دو نمونه از بهترین اجراهایشان را در این فیلم به نمایش میگذارند. حتی بعد از گذشت این همه سال، «شیر شاه» به لطف موسیقی گیرا، به تصویر کشیدن روابط عمیق و لحظات وحشت واقعی؛ محبوب خانوادهها است.
کل ماجرای فیلم به طرز جالبی به اصل دیدگاه شکسپیر در هملت نزدیک است، با این وجود هویت افسانهای و مستقل خود را دارد و بسیار با شکوه به پایان میرسد.
هنگامی که دیزنی تصمیم به بازسازی انیمیشن کلاسیک دهه 60 خود با نام «کتاب جنگل» گرفت، با مخالفت زیادی مواجه شد. دلیل این مخالفت این بود که نسخه اصلی، اگرچه در خاطر خیلیها نیست، اما چنگی به دل نمیزد، یا حداقل در دسته آثار نمادین یا پرفروش دیزنی قرار ندارد.
با این حال، با عمیقتر کردن داستان و وجود همان آهنگهای نمادین، بازسازی «کتاب جنگل» با گروه بازیگران موردنظر «جان فاورو»؛ جان گرفت. در نهایت این فیلم خیلی بهتر از نسخه اصلی شد و «بیل مری» در نقش «بالو» بزرگترین نقطه قوت فیلم است.
همه میتوانند با این فیلم ارتباط برقرار کرده و آن را دوست داشتهباشند. بزرگسالان از اجراهای فوقالعاده بازیگران لذت میبرند و بچهها این شانس را دارند، که اثر نویسنده بزرگ «کیپلینگ» را در قالب فیلمی ببیند، که به فراخور عصر مدرن به زندگی بازگردانده شده است.
ایده شرک از طرف پسر یکی از مدیران سینمایی هالیوود مطرح شدهاست. واضح است که شرک ایده درخشانی بوده، چون در حال حاضر به یک فرنچایز چند میلیون دلاری تبدیل شدهاست.
این ایده از داستان یکی از کتابهای قصه کودکان الهام گرفته شدهاست. کتاب موردنظر، درباره یک غول زشت که در باتلاق زندگی میکند، است. البته فیلمسازان با افزودن تعداد قابلتوجهی از ایدههای خود، این داستان را تغییر دادهاند.
نتیجه این تغییرات آنقدر خوب بوده که «شرک» به یک کالت کلاسیک و بعدا حتی به یک کلاسیک تمامعیار تبدیل شدهاست. این فیلم انقلابی در داستانهای افسانهای سنتی ایجاد کرده و حتی آشکارا آن را به سخره میگیرد.
برای بینندگان بزرگسال، «شرک» برداشتی خندهدار از داستانهای نویسندگان مهمی مانند «هانس کریستین اندرسن» است. برای بینندگان جوانتر، ماجراهای «شرک» و «خر شرک» برای نجات «شاهزاده فیونا» بسیار جذاب و سرگرمکننده است.
«هر چی خواستی بگو» درباره یک مرد خوب و به معنای واقعی کلمه قهرمان است. این مرد به زنها آسیب نمیزند، خود واقعیاش است، رنجهای زندگی را درک میکند، انتخاب میکند همیشه نیمه پر لیوان را ببیند و تن به سکون نمیدهد.
تمرکز این فیلم روی «لوید دوبلر» با بازی «جان کیوسک» است، که در پایان دوره دبیرستان عاشق «دایان کورت» با بازی «آیونی اسکای» میشود و در نهایت جسارتش را پیدا میکند، تا از او بخواهد همراهش به مهمانی برود.
با این حال، به دلیل مشکلات حقوقی پدر دختر و پیشنهاد تحصیل در دانشگاهی در انگلستان، آن دو مجبور به انتخابهایی میشوند که فراتر از شرایط سنی بلوغ آنهاست.
در نهایت، «لوید» و «دایان» یکی از بهترین زوجهای کمدی رمانتیک هستند و «لوید» قهرمان نهایی این ژانر است، که همواره تلاش میکند بهترین کار را برای «دایان» انجام دهد.
«هر چی خواستی بگو» روایتی جذاب و در عین حال مفید برای خانوادهها دارد و همه اعضای خانواده از کوچک و بزرگ را جذب میکند.
«چه زندگی شگفتانگیزی» یکی از محبوبترین فیلمهای کریسمس است و البته به حق به این جایگاه رسیدهاست.
داستان این فیلم داستان «جورج بیلی» با بازی «جیمز استوارت» پرشور و حرارت و تلاشهای او برای جلوگیری از تصرف شهر کوچک «بدفورد فالز» توسط «آقای پاتر» ظالم با بازی «لیونل بریمور» و تسلط امپراتوری او بر شهر را روایت میکند.
اما پس از یک عمر تلاش کردن و شکست خوردن، «جورج بیلی» تصمیم میگیرد با پریدن از روی پل شهر، خود را بکشد.
خوشبختانه، فرشته نگهبان او «کلارنس» با بازی «هنری تراورز» مداخله میکند و به او نشان میدهد که اگر به دنیا نمیآمد، شهر «بدفورد فالز» چه وضعیتی داشت.
«چه زندگی شگفتانگیزی» داستان زیبایی از درد و رستگاری است، که در روایت آن «جورج»، زیباییهای زندگی خود، خانوادهاش و اینکه تا چه اندازه موردستایش مردم شهرش است را درک میکند.
این فیلم باور عمومی را مبنی بر اینکه «تام هنکس» فقط یک بازیگر کمدی است، تغییر داده و او را به بازیگری جدی با پتانسیل کافی برای فراتر رفتن، تبدیل کرد. «بزرگ» درباره پسری است که آرزو میکند کاش یک مرد بالغ بود، تا بتواند همه سرگرمیهای کوچک زندگی بزرگسالی را به دور از اضطراب پیش از نوجوانی خود تجربه کند.
البته آرزوی او توسط یک ماشین بازی قدیمی برآورده میشود و او واقعاً به مردی در اواخر دهه 20 زندگیاش تبدیل میشود. در نتیجه این اتفاق، او متوجه میشود که زندگی بزرگسالی آن بهشتی نیست که فکر میکردهاست و باید پیش خانوادهاش که نگران او هستند و معتقدند که او دزدیده شدهاست، بازگردد.
این فیلم مملو از معصومیتی است که همه ما وقتی بزرگ میشویم، از دست میدهیم. همینطور جالب است بدانید که این اولین نقش «تام هنکس» است، که برای او نامزدی اسکار را به ارمغان آورد و همچنین به او حرفهای داد که بواسطه آن تا ابد به عنوان یکی از بهترینهای هالیوود بدرخشد.
بسیاری از فیلمهای «استودیو جیبلی» میتوانند برای تماشا در جمع خانوادگی مناسب و لذتبخش باشند، اما از میان همه آنها، این «سرویس تحویل کیکی» است، که بیشتر جذابیتهای شگفتانگیز آثار «هایائو میازاکی» را برای خانوادههای مخاطب به نمایش میگذارد.
باوجود اینکه «شهر اشباح» و «شاهزاده مونونوکه» نمادینترین و مهمترین آثار این فیلمساز محسوب میشوند، «سرویس تحویل کیکی» اثری است که همه چیز برای همه اعضای خانواده دارد.
داستان این فیلم درباره جادوگری جوان به نام «کیکی» است، که به شهر دیگری نقلمکان میکند، تا مهارتهای جادوگری خود را تقویت کرده و برای جامعه مفید باشد.
او از توانایی پرواز کردن خود برای تحویل بستههای مردم در سراسر چشمانداز استفاده میکند. «کیکی» که از گربهاش «جیجی» و ارادهی محکمش قدرت میگیرد، با دور شدن از خانواده رشد میکند و زندگی را هم سرگرمکننده و هم دشوار مییابد.
همه این ماجراها در حالی اتفاق میافتد که او به یک پسر هم علاقمند میشود.
این انیمیشن و تصاویرش درخشش هنرمندان «استودیو جیبلی» را نشان میدهد. بهعلاوه، کارگردانی و داستان فیلم، مهارتهای خیرهکننده خود میازاکی را برجسته میکند.
«عروس شاهزاده» یک فیلم کلاسیک کالت سینمای فانتزی است، که جایگاه ویژهای در تاریخ هالیوود به دست آوردهاست.
بخش زیادی از این فیلم با مفهوم کمدیهای رمانتیک سنتی بازی میکند که در ترکیب با یک ماجراجویی، تا حدودی شبیه به «رابین هود: مردان جوراب شلواری» است.
تمام شوخیهای کمدی که در این فیلم دیده یا شنیده میشود، برای هر گروه سنی مناسب است. البته تعدادی شوخی مناسب بزرگسالان هم در این فیلم وجود دارد، که به طرز ماهرانهای نمایش داده میشوند تا بچهها متوجه آن نشوند.
در داستان این فیلم «پرنسس آلاله» با بازی «رابین رایت» و «وسلی» محبوبش با بازی «کری الویس» به دنبال فرار از چنگ «شاهزاده هامپردینک» وحشتناک با بازی «کریس ساراندون» هستند.
کمتر فیلمی چنین روح درگیرکنندهای دارد، که «عروس شاهزاده» از آن برخوردار است. پس اگر اجرای «مندی پتینکین» در نقش «اینیگو مونتویا» را فاکتور بگیرید، «عروس شاهزاده» یک اثر کلاسیک برای تمام دورانها محسوب میشود.
وقتی «داستان اسباببازیها 3» در سال 2010 اکران شد، یکی از منتقدان مجله مطرح «اینترتینمنت ویکلی» اظهار داشت، که از اینکه یک دسته اسباببازی پلاستیکی توانستهاند چنین تاثیری روی او بگذارند، مات و مبهوت ماندهاست.
این تاثیر از اولین نسخه فیلم متعلق به سال 1995 شروع میشود. فیلمی که یک داستان جادویی درباره عروسکهایی که وقتی کسی دور و اطرافشان نیست زنده میشوند، میگوید.
این یک ایده خیالانگیز است که در قلب هر کودکی وجود دارد و حتی همه ما در دوران کودکی خود به چیزی مشابه آن فکر کردهایم. «داستان اسباببازیها» این ایده را با پرداخت عالی در ماجراجویی مشترک «وودی» و «باز» به جذابترین شکل ممکن توسعه دادهاست.
این ماجراجویی در نهایت این دو را به بهترین دوستان تبدیل کرده و کودک شرور درون «سید» را از پا درمیآورد. «داستان اسباببازیها» مناسبترین فیلمی است که هر خانوادهای میتوانند در کنار هم تماشا کنند، چه برای تعطیلات یا فقط برای یک روز بارانی که در خانه میگذرد.
به علاوه، میتوان از تماشای سه دنباله دیگر این فیلم هم که هر کدام از قبلی بهتر است، در کنار خانواده لذت برد.