۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۸۱۰۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۴-۰۸-۱۴۰۲
کد ۹۱۸۱۰۱
انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۴-۰۸-۱۴۰۲

عصر، عصر بازیکنان پول‌ساز است نه مربیان اقتدارگرا

عصر، عصر بازیکنان پول‌ساز است نه مربیان اقتدارگرا
در خبرها آمده بود که کریم بنزما ستارۀ فرانسوی الاتحاد عربستان، مارچلو گایاردو سرمربی ریورپلاته آرژانتین را راضی کرده تا به الاتحاد عربستان بیاید. بنزما پیش از این در اخراج نونو اسپریتو از الاتحاد نقش موثری داشت. این دو در ابتدای فصل مشکل پیدا کردند و نهایتا اسپریتو از سمتش برکنار شد.

عصر ایران؛ اهورا جهانیان - در خبرها آمده بود که کریم بنزما ستارۀ فرانسوی الاتحاد عربستان، مارچلو گایاردو سرمربی ریورپلاته آرژانتین را راضی کرده تا به الاتحاد عربستان بیاید. بنزما پیش از این در اخراج نونو اسپریتو از الاتحاد نقش موثری داشت. این دو در ابتدای فصل مشکل پیدا کردند و نهایتا اسپریتو از سمتش برکنار شد.

همچنین در اوایل سال جاری، در پی انتقادات کریس رونالدو از عملکرد النصر، رودی گارسیا سرمربی این تیم اخراج شد و جای خودش را به لوئیس کاسترو داد.

چنین تحولاتی به خوبی نشان می‌دهد که اتوریتۀ مربیان در دنیای فوتبال به شکلی کم‌سابقه رو به کاهش است. البته ممکن است گفته شود فوتبال عربستان حساب و کتاب چندانی ندارد و از دیرباز مربیان در فوتبال این کشور، به طرفة‌العینی برکنار می‌شدند.

نونو اسپریتو

عصر، عصر بازیکنان پولساز است نه مربیان اقتدارگرا

ولی واقعیت این است که برکناری مربیان با صلاحدید بازیکنان، در فوتبال عربستان هم کم‌سابقه است. با این حال فقط تحولات فوتبال عربستان را نباید ملاک قرار داد. در سال 2018 که بازیکنان منچستریونایتد عامدانه چنان بازی کردند که مدیران این تیم مورینیو را از سرمربیگری منچستر عزل کنند، پیدا بود که چیزی در جهان فوتبال تغییر کرده است.

مورینیو با شخصیت اقتدارگرایش، بازیکنان منچستر را تحت فشار گذاشته بود و آن‌ها را مقصر ناکامی‌های تیم معرفی می‌کرد، بازیکنان هم تصمیم گرفتند نسخۀ آقای خاص را بپیچند و او را از مربیگری تیم عزل کنند!

در چندین بازی منچستریونایتد، کاملا پیدا بود که بازیکنان این تیم دل به بازی نمی‌دهند و برای برد بازی نمی‌کنند. خود مورینیو هم متوجه این واقعیت بود و صریحا گفت که بازیکنانم از قصد بد بازی می‌کنند.

رودی گارسیا

عصر، عصر بازیکنان پولساز است نه مربیان اقتدارگرا

نهایتا کار به این جا رسید که مدیران باید تصمیم می‌گرفتند پنج یا شش ستارۀ گران‌قیمت تیم را اخراج کنند یا اینکه مورینیو را از تیم کنار بگذارند. هزینۀ مالی اخراج مورینیو به مراتب کمتر بود و آقای خاص اخراج شد تا هم خودش هم دیگران ملتفت شوند عصر مربیان اقتدارگرا سر آمده است و در فوتبال پول‌زدۀ کنونی، حرف آخر را ستاره‌های درون زمین می‌زنند. دست کم در مواردی که مربی با یک یا چند بازیکن بزرگ به مشکلات اساسی برمی‌خورد.

چنین وضعی البته "قاعده" نیست بلکه یک "روند" است. روندی رو به رشد. دلیلش هم روشن است. اهمیت پول در فوتبال امروز به مراتب بیشتر از دهه‌های قبل شده است چراکه امکان پول‌زاییِ فوتبال بیشتر شده است.

عصر، عصر بازیکنان پولساز است نه مربیان اقتدارگرا

باشگاه النصر فقط با فروش پیراهن‌های کریس رونالدو و تبلیغاتی با محوریت او، توانست پولی را که بابت خرید او پرداخته بود، به خزانه‌اش برگرداند. عصر ارتباطات است و دسترسی به اقصی نقاط دنیا به مراتب بیشتر از قبل شده است.

زمانی که مارادونا با رقمی حدود 8 یا شاید هم 10 میلیون دلار از بارسلونا به ناپولی آمد، فروش انبوه پیراهن شمارۀ 10 ناپولی عمدتا در همان شهر ناپل یا کشور ایتالیا یا برخی از نقاط قارۀ اروپا ممکن بود. اما الان پیراهن شمارۀ 7 النصر به شکل اینترنتی در چین خریداری می‌شود و برای دهها میلیون جوان فوتبالدوست چینی ارسال می‌شود. در زمان مارادونا، چینی‌ها خبر چندانی از تحولات فوتبال اروپا نداشتند!

"بازار آزاد جهانی"، دست تیم‌های پرستارۀ فوتبال را بازتر از قبل کرده. در نتیجه، اهمیت ستاره‌های فوتبال از حیث درآمدزایی برای باشگاه‌ها، بیشتر شده است. بنابراین عجیب نیست که ستاره‌های منچستر زیرآب مورینیو را بزنند، رونالدو مربی النصر را اخراج کند و بنزما هم مربی جدید الاتحاد را منصوب کند!

عصر، عصر بازیکنان پولساز است نه مربیان اقتدارگرا

در تیم ملی آرژانتین نیز در سه جام جهانی گذشته، مربیان آشکارا موقعیتی پایین‌تر از مسی داشتند. در جام جهانی 2014، چون رابطۀ مسی و کارلوس توز خوب نبود، آلخاندرو سابیا سرمربی آرژانتین، توز را به جام جهانی نبرد. تصمیمی اشتباه که نهایتا در از دست رفتن قهرمانی آرژانتین موثر واقع شد.

بازیکن سرعتی و جنگجویی مثل توز اگر در آن فینال در برابر آلمانی‌ها بازی می‌کرد، قطعا احتمال پیروزی آرژانتین بیشتر بود ولی سابیا هیگواین ملایم و کند را به توز ترجیح داد؛ چراکه اگر توز را با خودش را جام جهانی می‌برد، مسی را ناراحت می‌کرد و مسی ناراضی هم ممکن بود نتواند خوب بازی کند.

از این دست مثال‌ها فراوان است در فوتبال امروز. عصر، عصر بازیکنان بزرگ و پول‌ساز است و برای مدیران تیم‌ها صرف نمی‌کند که از چنین بازیکنانی بخواهند در برابر مربیان بزرگ و مشهور و موفق، نقش برده‌های مطیع را بازی کنند. ایفای چنین نقشی در دهه‌های 1960 و 1970 و حتی یکی دو دهۀ بعد، قابل مطالبه بود ولی امروزه دیگر ورق برگشته است.

آن اقتداری که رینوس میشل در دهه‌های 1960 و 1970 در آژاکس و تیم ملی هلند و بارسلونا داشت، و یا اقتدار فرانس بکن‌بائر در تیم ملی آلمان در جام‌های جهانی 1986 و 1990، امروزه به راحتی تجدیدپذیر نیست.

رینوس میشل (سمت چپ) و یوهان کرایف

عصر، عصر بازیکنان پول‌ساز است نه مربیان اقتدارگرا

حتی گواردیولا که بزرگترین مربی قرن بیست‌ویکم است، زمانی که سرمربی بایرن مونیخ بود، در یکی از بازی‌های مهم تیمش، بین دو نیمه با اعتراض بازیکنان مواجه شد که چرا تیم در حالی که عقب است، همچنان تیکی‌تاکا بازی می‌کند و به جای شوت زدن به سمت دروازۀ حریف، مدام باید پاس عرضی بدهد بلکه روزنه‌ای در دیوار دفاعی اتلتیکو مادرید باز شود.

در راس این بازیکنان معترض، توماس مولر قرار داشت که بین دو نیمه، در رختکن، جلوی همۀ بازیکنان به گواردیولا گفت: نمی‌خواهی این مسخره‌بازی‌ات را تمام کنی؟!

چند سال قبل‌تر نیز در یکی از بازی‌های رئال مادرید، مورینیو به راموس اعتراض کرد که چرا پست خودت را ترک کردی و گل خوردیم در دقایق آخر بازی؟ آن روزها مورینیو در اوج اقتدار خودش بود ولی راموس به او گفت: تو خودت بازیکن فوتبال نبوده‌ای و درک نمی‌کنی که گاهی ترک پست در شرایط حساس، ناگزیر است!

تازه گواردیولا و مورینیو مربیان درجه‌یک دنیای فوتبال بوده‌اند. مربیان درجه‌دویی که در لیگ فوتبال عربستان حضور دارند، هیچ عجیب نیست که زیر سایۀ ستاره‌هایی چون رونالدو و بنزما قرار گیرند.

عصر، عصر بازیکنان پول‌ساز است نه مربیان اقتدارگرا

منطق درآمدزایی، فقط موجب اعتلای جایگاه ستاره‌های بزرگ نمی‌شود بلکه تحولاتی نظیر از بین رفتن "مرزها" را نیز در پی خواهد داشت احتمالا. کمااینکه همین الان زمزمۀ حضور النصر در لیگ قهرمانان اروپا به عنوان مهمان ویژه به گوش می‌رسد.

النصر الان تقریبا یک تیم اروپایی است با ستاره‌هایی محبوب و تماشاگرپسند. حاضر است پول کافی هم به یوفا بدهد برای اینکه به عنوان مهمان ویژه در چمپیونزلیگ حضور داشته باشد. چرا امکان حضور النصر در لیگ قهرمانان اروپا بیشتر شده؟ چون شکل‌گیری این لیگ با هدف درآمدزایی بوده. وگرنه دلیلی نداشت جام باشگاه‌های اروپا به لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شود.

در جام باشگاه‌های اروپا، فقط قهرمانان لیگ کشورهای اروپایی حضور داشتند اما در لیگ قهرمانان اروپا، سه چهار تیم برتر لیگ‌های معتبرتر اروپایی حضور دارند به علاوه یک یا دو تیم از لیگ‌های ضعیف‌تر. برخی لیگ‌های اروپایی نیز ممکن است هیچ نماینده‌ای در این جام نداشته باشند.

مسلما مردم اروپا و جهان ترجیح می‌دهند تماشاگر بازی چلسی باشند تا قهرمان لیگ لهستان. حتی اگر چلسی تیم سوم لیگ برتر انگلیس شده باشد. منطق "پسند مشتری"، جام باشگاه‌های اروپا را به لیگ قهرمانان اروپا بدل کرده و لیگ قهرمانان را هم می‌تواند میزبان تیم‌ پرستارۀ النصر عربستان کند. و چه بسا در آینده تیم‌هایی بیشتر.

این از بین رفتن مرزها، محصول پول‌سازی بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال است. افزایش امکان پول‌سازی این بازیکنان نیز محصول دگرگون شدن زمانه است؛ تحولی که تا حد زیادی ناشی از توسعۀ اینترنت در جهان و نیز رشد سرمایه‌داری و فراگیر شدن منطق بازار آزاد در جای‌جای این دنیای ناسوسیالیستی است.

اگرچه بسیاری به این تحولات معترض‌اند، ولی این تحولات نهایتا به افزایش رفاه عمومی می‌انجامد. هر چند که ممکن است تا حدی از زیبایی فوتبال کم کند یا دست کم عاشقانه فوتبال بازی کردن را کمرنگ سازد. اگرچه همین حدس‌ها نیز ممکن است بدبینانه باشند و نادرست از آب درآیند. به هر حال عصر، عصر بازیکنان بزرگ است. ستاره‌هایی در درون زمین چمن، نه روی نیمکت.  

ارسال به دوستان