همه ما در این موقعیت بودهایم: یک گفتوگوی آبدار و وسوسهکننده که در آن اسراری را که قول داده بودیم (قول داده بودیم) با خودمان به گور ببریم، برای دیگران برملا میکنیم.
به گزارش راهنماتو، اما ما اغلب نه به اثرات مضر غیبت فکر میکنیم و نه این اثرات را تشخیص میدهیم. اما بیایید واقعی به این مسئله فکر کنیم. چقدر به کسی که به نظر میرسد دائم در حال حرف زدن پشت سر دیگران است اعتماد میکنید؟ و فکر میکنید دیگران اگر بفهمند که شما راز نگهدار خوبی نیستید، چقدر برایتان احترام قائل خواهند بود؟
بعضی موضوعات هستند که توصیه میکنیم هرگز دربارهشان با دیگران صحبت نکنید تا بتوانید احترام خودتان را نگه دارید. با ما همراه باشید تا این موارد را با شما مرور کنیم:
این نخستین و بدیهیترین موضوعی است که هرگز نباید موضوع غیبتهای شما باشد. قطعا صحبت کردن درباره اینکه دوست غایب شما در تقلاست تا قلب شکستهاش را ـ به دلیل اینکه شریک عاطفیاش به او خیانت کرده ـ ترمیم کند، وسوسهکننده است. یا بحثهایی درباره اینکه چرا نامزدی فلانی و فلانی به هم خورد، شیرین و سرگرمکننده به نظر میرسد.
«شنیدم دهنش بو میداده!»
«شنیدم لحظه آخر فهمیده که عاشق یکی دیگه است!»
«شنیدم که عاشق یکی از عموزادههاش بوده!»
ما فکر میکنیم که صحبت از جداییها و پیوندها به ما مربوط است. شاید دلیلش این است که این روابط بخشی از حلقه اجتماعی ما هستند، اما یادتان باشد، این موارد چندان ربطی به ما ندارند. اینها موضوعاتی کاملا شخصی و خصوصی هستند.
همه ما میدانیم که وقتی موضوعات شخصی زندگیمان موضوع بحث دیگران قرار میگیرد چه حس بدی خواهد داشت. پس به جای اینکه در چنین غیبتهایی مشارکت کنید، تلاش کنید به دوستی که ممکن است نیاز به حمایت و درک شما داشته باشد، کمک کنید.نمیدانید با احترام گذاشتن به حریم خصوصی دیگران چه احترامی برای خودتان میخرید.
امور مالی موضوعات حساسی هستند که اگر به درستی به اشتراک گذاشته نشوند میتوانند احساس شرمساری و ناراحتی ایجاد کنند. همانقدر که صحبت از حقوق در محیط کاری میتواند معنادار باشد، صحبت از ثروتِ یک فرد (یا فقدان آن) میتواند رنگ و بوی قضاوت و تحقیر به خود بگیرد.
سفر مالی هر فردی منحصربهفرد و شخصی است. پس چرا وقتتان را صرف حدس زدن درباره حساب بانکی دیگران میکنید؟ روی اهداف مالی خودتان تمرکز کنید و نشان دهید که برای حریم خصوصی مالی دیگران احترام قائل هستید.
ممکن است صحبت از ظاهر دیگران موضوعی کاملا بیخطر به نظر برسد، اما درواقع در زمره بدترین موضوعات غیبت است. چقدر میخواهید درباره وزن، مدل مو، سلیقه لباسپوشیدن و ... افراد در گوشی پچپچ کنید؟
غیبت درباره ظاهر افراد میتواند به شرم از بدن منجر شود و کلیشههای منفی درباره استانداردهای زیبایی را تقویت کند. قطعا صحبت از ترندهای مد بامزه است، اما لحظهای که این صحبتها به انتقادها از شخصیت پا میگذارد، خطر اینکه فردی نامهربان و غیراصیل شناخته شوید، افزایش مییابد.
مادربزرگها میگویند: «اگر حرفی برای گفتن ندارید، چیزی نگویید.»
از صمیم قلب تعریف کنید (رو در رو) تا جایی که میشود انتقاد نکنید (فقط وقتی خیلی ضروری میدانید.)
هیچکسی دوست ندارد شکستهایش، به خصوص در مورد شکستهای شغلی، جار زده شود. فرض کنید که این اتفاق برای خودتان افتاده است و مجبور شدهاید بنا به دلایلی که دوست ندارید کسی بداند از محیط کار بروید.
بعد اتفاقی به دوستانی برمیخورید که در یک کافه نیمهتاریک درباره علل خروج شما از محل کار بحث داغی راه انداختهاند و تا شما را میبینند سکوت میکنند. گونههایتان سرخ میشود و ناگهان دوست دارید زمین دهان باز کند و شما را ببلعد.
مردم دوست ندارند بشنوند که سایرین درباره شکستهای شغلی، اخراج از کار، ارائههای ضعیف در محل کار و موضوعات مرتبط حرف میزنند. به جای اینکه در چنین بحثهایی مشارکت کنید، سعی کنید اگر میتوانید به دوستی که در این لحظات معذبکننده گرفتار شده است، کمک کنید.
سلامتی هر فردی موضوعی کاملا شخصی است و صحبت درباره مسائلی که فرد دارد میتواند بیاحترامی و نقض حریم خصوصی تلقی شود. چه یک بیماری ساده و چه وضعیتی جدی باشد، شما نباید درباره مسائل سلامتی افراد حدس بزنید. موضوعات بسیار جذابتری در مقایسه با صحبت از سرماخوردگی/سرطان/دندان مصنوعی/ بینی عملشده و ... وجود دارد.
بهتر است که ذهنتان را توسعه دهید و درباره مسائل مهم مناظره کنید تا اینکه درباره اینکه شخصی بیمار است و یا نه نظریهپردازی کنید.
خانواده برای همه افراد فضایی شخصی و مقدس است. هر خانوادهای مسائل و مشکلات خودش را دارد، اما صحبت از این روابط و کشمکشهای خانوادگی میتواند مضر و آسیبزننده باشد.
یادتان باشد هر اتفاقی که در یک خانواده رخ میدهد باید در درون همان خانواده بماند، مگر اینکه خودشان تصمیم بگیرند دربارهاش با دیگران صحبت کنند.
زندگی پر از بالا و پایین است و هر فردی سهم خودش را از تراژدیهای شخصی دارد. چه از دست دادن عزیزی باشد، چه شکست عشقی و چه هر شکل دیگری از سوگ، اینها موضوعاتی برای غیبتهای سبک نیستند؛ حالا هر قدر که آبدار و وسوسهکننده به نظر برسند.
نشان دادن دلسوزی و درک آدمی که اوقات سختی را در زندگی میگذراند، احترام آمیز است. شما با انتخاب غیبت نکردن درباره تراژدیهای شخصی دیگران، احترام دیگران و خودتان را حفظ میکنید.
هر باغچهای را شخم بزنید چند تا کرم در آن پیدا میشود، همه ما خطاهایی در گذشته مرتکب شدهایم که ترجیح میدهیم فراموششان کنیم. بیرون کشیدن این اشتباهات خدمتی به کسی نمیکند و درضمن وظیفه ما نیست که درباره خطاهای گذشته دیگران قضاوت کنیم.
اصلا منصفانه نیست که شخصی را بر اساس خطاهای گذشته اش قضاومت کنیم، به خصوص اگر صحبت از خطاهای او هیچ ارتباطی به شما نداشته باشد و آن خطاها اثری روی زندگی شخصی شما نداشته باشد.
مردم بزرگ میشوند و تغییر میکنند و چیزی که زمانی مسئله بود، اکنون دیگر مسئله نیست.
تشخیص این مسئله و خودداری از غیبت درباره خطاهای گذشته دیگران نشاندهنده بلوغ و درک شماست و قطعا میتواند احترام شما را نزد دیگران افزایش دهد.
چه رازی باشد که شخصی با شما در میان گذاشته و چه رازی که اتفاقی به آن پی بردهاید، باید آن را همیشه نزد خودتان نگه دارید. به اشتراک گذاشتن راز آدمها، نه تنها اعتماد آنها را خدشهدار میکند بلکه به اعتبار خودتان هم لطمه میزند.
اگر قول دادهاید که این راز با با خودتان به گور ببرید، حواستان باشد که جا برایش بگذارید. لو دادن راز مردم ممکن است سرگرمی لحظهای ایجاد کند، اما در درازمدت به بهای از دست دادن احترامتان در چشم دیگران تمام میشود.
این آخرین موضوعی است که نباید موضوع غیبتهایتان قرار بگیرد، اما لزوما کماهمیتترین نیست: درباره آرزوها و رویاهایی که افراد دارند غیبت نکنید.
این آرزوها و رویاها انعکاسی از امیدها، امیال و درونیترین خود این افراد هستند. مسخره کردن یا کوچک شمردن این رویاها، بیاحترامی و بیاحساسی تلقی میشود. حتی اگر هدف ۱۰ ساله یک رفیق برای خریدن خانه درختی از نظرتان خندهدار است، نباید آن را مسخره کنید.
درعوض شما آن فردی باشید که او را تشویق و برای دنبال کردن رویاهایش از او حمایت میکند. شما همان شخصی باشید که به نشانه مثبت سرتکان میدهد و لبخند میزند و شروع میکند به جمعآوری تخته سهلایه که در ساخت خانه درختی به دوستش کمک کند.
این انرژیهای مثبت است که نه تنها برق را به چشمان اطرافیان باز میگرداند بلکه تحسین آنها از شما را در پی خواهد داشت. حامی رویاهای دیگران بودن سبب میشود که تبدیل به آن نخستین آدمی شوید که آنها در صورت نیاز به او مراجعه میکنند یا دوست دارند که موفقیتهایشان را با او جشن بگیرند. او آدمی است که دیگران دوست دارند در کنارشان حضور داشته باشد.
«به جای غیبت درباره چه چیزهایی میتوانم صحبت کنم؟»
قدری کلیشهای است، اما ذهنهای کوچک درباره مردم صحبت میکنند و ذهنهای بزرگ درباره ایدهها حرف میزنند.
اگر دوستیهای شما فقط بر محور صحبت کردن درباره دیگران میچرخد، بدانید این گروههای دوستی سالم نیست و هیچ کمکی به ارتقای شما نمیکند.
غیبت را پشت در بگذارید. راههای بهتری برای صرف انرژی و تمرکز کردن، به جا صحبت از مسائل خصوصی دیگران وجود دارد.