منبع: نیویورک تایمز
نویسنده: توماس فریدمن
تاریخ انتشار: 28 نوامبر 2023
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده: توماس فریدمن، تحلیلگر، روزنامهنگار و پژوهشگر سیاسی است. مجور آثار و نوشتههای او جهانیشدن، تجارت خارجی، محیطزیست و بهویژه سیاستهای غربِ آسیا و خاورمیانه است.
مقالاتش بازتابهای زیادی در رسانههای جهان دارد و به خاطر حمایت از جنگ عراق، تحسین بنسلمان و جانبداری از اسراییل و ایالات متحده در درگیریهای خاورمیانه انتقادات شدیدی را برانگیخته است.
فریدمن که هفتهای دو بار برای نیویورک تایمز مطلب مینویسد، سه بار برندۀ جایزۀ پلیتزر شده است. او در آخرین موضعگیری، حملۀ مصرانۀ اسراییل و تداوم اشغال غزه را اشتباهی تاکتیکی قلمداد کرده بود؛ اشتباهی که میتواند بحران نظامی و دیپلماتیک به بار بیاورد و احتمال مداخلۀ غیرضروریِ ایالات متحده به میدان جنگ خاورمیانه را افزایش دهد.
این مقاله تازهترین دیدگاه فریدمن درخصوص جنگ غزه است و اشارات قابل توجهی دارد. با دو توضیح: فریدمن در آغاز تعبیر "گروه تروریستی" را به کار برده که در متن ما به "حماس" تغییر کرده است. هیچ بخش دیگری اما تغییر نکرده است. توضیح دوم هم این که آقای فریدمن در حالی مدعی است حماس به عنوان گروه نیابتی ایران میجنگد که کافی است به یاد آوریم حماس در کنار مخالفان بشار اسد بود در حالی ایران آشکارا برای بقای اسد می کوشید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تبیین جنگ حماس و اسرائیل برای آنها که خارج از گود نشستهاند، دشوار است. واقعیت آن است که سه جنگِ همزمان در این سرزمین تاریخی در جریان است: ۱- جنگِ یهودیانِ اسرائیل و اعراب فلسطینی که با دخالت حماس تشدید شده است؛ ۲- جنگِ جوامع اسرائیلی و فلسطینی بر سر آیندۀ سیاسی و ۳- جنگی که بین ایران و نیروهای نیابتیاش و آمریکا و متحدانش برقرار است.
پیش از پرداختن به هریک از این جنگها، باید بدانیم راهکار واحدی وجود دارد که بختِ چیرگیِ نیروهای ممتاز را در هر سه مورد بیشینه میکند و به گمان من پرزیدنت بایدن نیز بر آن پای میفشارد، حتی اگر نتواند این سیاست را علناً بیان کند.
همۀ ما باید با او همداستان شویم. خواست همۀ ما باید این باشد که حماس مغلوب گردد و در این راه تا جایی که ممکن است غیرنظامیان غزه در امان باشند. نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و متحدان افراطیاش چارۀ کار را در این دیدند که همۀ گروگانها را آزاد کنند. ایران چنگ و دندان نشان داد و تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانۀ باختری با مشارکت کشورهای عربیِ میانهرو جانی دوباره یافت.
تشکیلات خودگردان فلسطین با شمایلی نونوارشده، شالودۀ تفوقِ نیروهای میانهرو، همزیستی و بهسامانی در هر سه جنگ است و میتواند به احیای راه حلِ دوکشوری بیانجامد. این تشکیلات، شالودهای مستحکم برای عادیسازیِ روابط اسرائیل، عربستانسعودی و جهان عرب محسوب میشود؛ درواقع سنگبنایی است برای متحد کردنِ اسرائیل، اعراب میانهرو، ایالات متحده و ناتو و قادر است هیاهوی ایران و گروههای نیابتیاش یعنی حماس، حزبالله و حوثیها را کمرنگ کند.
به گزارش آموس هارل، خبرنگار نظامیِ هاآرتص، "متأسفانه نتانیاهو مقهور راست افراطی و شهرکنشینان است. این گروهها در حال مبارزهای همهجانبه با این ایده هستند که هرگونه مداخلۀ تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه از بیم استثمار ایالات متحده و عربستان سعودی برای از سرگیری روند سیاسی و فشار برای راه حل دو کشوری است تا اسرائیل ملزم به دادن امتیاز در کرانۀ باختری گردد. نتانیاهو "تحت فشار شرکای سیاسی خود، هرگونه بحث در این خصوص را ممنوع کرده است."
اگر نتانیاهو اسیر حق سیاسی خود شده باشد، بایدن باید بسیار مراقب باشد که اسیر بیبی (نام مستعار نتانیاهو) نشود؛ چراکه راهی برای پیروزی همزمان در هر سه جنگ وجود ندارد.
جنگ اول
اولین و بارزترین مورد از سه جنگی که مطرح کردهام، آخرین مواجهه از نبردی یکسدهای بین دو قوم بومی (یهودیان و فلسطینیها) بر سر سرزمین است. اکنون شاهد چرخش در این روند هستیم. این بار طرف فلسطینی توسط تشکیلات خودگردان فلسطین رهبری نمیشود. این تشکیلات از زمان پیمان اسلو متعهد به تلاش برای دستیابی به راه حل دو کشوری بر مبنای مرزهایی است که قبل از جنگ 1967 روی کاربودهاند. این سازمان توسط حماس که سازمانی اسلامگرا و ستیزهجو است، رهبری میشود که به ریشهکن کردن هر کشور یهودی باور دارد.
حماس در 7 اکتبر، مبارزه برای محو اسرائیل را آغاز کرد. هدف از این تهاجم، پیشبرد راهکار دوکشوری، یافتن بیشترین افراد در کیبوتسهای اسرائیل و قتلعام یا ربایش هر چه بیشترِ اسرائیلیها بود.
شک ندارم که پایان دادن به حکومت حماس در غزه، همان چیزی است که همۀ رژیمهای عربِ سُنی به استثنای قطر خواهان آن هستند و قطعاً برای نوید بخشیدن به غزه و اسرائیلیها و ساخت آیندۀ بهتر ضرورت دارد. تلاشهای جنگیِ اسرائیل در این راه نامشروع و ناپایدار جلوه میکند، اگر مراقبت بیشتر از غیرنظامیان فلسطینی را در دستور کار قرار ندهد.
تهاجم حماس و پاسخ عجولانۀ اسرائیل، در غزه فاجعه انسانی به راه انداخته و نشان میدهد که اسرائیل در فردای پس از پیروزی به همتای قانونی فلسطینی برای کمک به ادارۀ غزه نیاز دارد.
جنگ دوم
جنگ دوم که بسیار به جنگ اول مرتبط است، جدالِ جوامع فلسطینی و اسرائیلی بر سر مواضع بلندمدت است. حماس استدلال میکند این جنگ، نزاع قومی- مذهبی است، عمدتاً بین مسلمانان و یهودیان فلسطینی برقرار است و هدف از آن ایجاد کشور اسلامی در سراسر فلسطین، از رود اردن تا دریای مدیترانه است. از نظر حماس برندهشدن در این جنگ، به معنای تصاحب همه چیز است.
تصویری آیینهای از دیدگاه های افراطی حماس در سمت اسرائیل وجود دارد. شهرکنشینانِ برتریطلبِ یهودی که کابینۀ نتانیاهو نمایندگی از آنها را برعهده دارد، بین فلسطینی هایی که اسلو را پذیرفتهاند و آنهاییکه حماس را به رسمیت میشناسند، تفاوتی قائل نیستند. آنها همۀ فلسطینیها را نوادگان امروزیِ عمالقه میدانند. همانطور که مجلۀ موزائیک شرح میدهد، عمالقه به تعبیر کتاب مقدس، قبیلهای از مهاجمان بیابانگرد بودند که در شمال صحرای نگب امروزی و مجاورت نوار غزه، به سر میبردند و با غارت و راهزنی روزگار میگذراندند.
پس شاید طبیعی باشد که برخی شهرکنشینان یهودی نتوانند صحبت از بازسازی شهرکها در غزه را خاتمه دهند. آنها خواهان سلطه بر اسرائیل بزرگند که از رودخانه تا دریا گسترده است. نتانیاهو از این احزاب راست افراطی و برنامۀ آنها برای تشکیل دولت خود استقبال کرده و اکنون نمیتواند بدون از دست دادنِ قدرت سیاسی، آنها را کنار بگذارد.
با این حال، در هر جامعه، افرادی حضور دارند که این جنگ را فصلی از مبارزۀ سیاسیِ دو دولت-ملت با شهروندان متفاوت قلمداد میکنند و معتقدند جنگ لزوماً به معنای برندهشدن نیست. آنها به تقسیم سرزمین در چارچوب مرزهای کشور فلسطین برای شهروندانی متشکل از مسلمانان و مسیحیان - و حتی یهودیان - در کرانۀ باختری، غزه و بیتالمقدس شرقی باور دارند که در کنار دولتی اسرائیلی با ترکیبی از یهودیان، اعراب و دروزیها (اقلیت دینی عربتباری که در اسرائیل زندگی میکند) به صورت مسالمتآمیز قادر به همزیستی هستند.
درحالحاضر دودولتیها در هر دو جامعه در تقابل با تکدولتیها و در حالت تدافعی قرار دارند.منافع ایالات متحده و همۀ میانهروها ایجاب میکند که آلترناتیو دودولتی احیا شود. این امر مستلزم تلاشِ تشکیلات خودگردان فلسطینی است که از فساد و تحرکات یهودستیزانه عاری باشد و بتواند حکومت و نیروهای امنیتیِ قابل اعتمادی روی کار بیاورد. کشورهایی نظیر امارات و عربستان سعودی در همراهی با ایالات متحده باید فوراً وارد عمل شوند و برای پیشبرد این طرح آستین بالا بزنند.
هرگونه راه حلِ دودولتی بدون تشکیلات خودگردان فلسطینیِ معتبر و مشروع که اسرائیلِ پس از حماس برای ادارۀ غزه و کرانه باختری به آن اعتماد داشته باشد، غیرممکن است. لازمۀ تحقق این امر، رضایت اسرائیل است. این طرح فلسطینیها را ملزم میکند تا دست به کار شوند.
پیروزی در جنگ سوم نیز بدون وجود تشکیلات خودگردان، غیرممکن است. جنگ سوم از سایر جنگهایی که وصف کردهام، مهیبتر است. / ادامه دارد