عصر ایران؛ سروش بامداد- این روزها به مناسبت هفته معلولان یا روز جهانی معلولان عبارت «افراد دارای معلولیت» را هم میشنویم و ترجیح افراد حرفهایتر همین تعبیر دوم است: افراد دارای معلولیت.
اما چرا این دومی بهتر و گویاتر است؟ چون وقتی میگوییم فلانی معلول است یعنی جامعه انسانی را به دو گروه سالم و معلول تقسیم کردهایم. آن وقت به فردی که به صورت مادرزاد یا بر اثر بیماری یا سانحه دچار نقص عضو شده تنها بر اساس آن موضوع نگریسته میشود نه قابلیتهای دیگر. به عبارت دیگر توجه به تفاوت جایگزین توجه به اشتراکات میشود و یکی از مهمترین مشکلات افراد دارای معلولیت همین است.
فردی که از دو پا فلج است اما می تواند زبان انگلیسی تدریس کند با مشکلات عدیده برای استخدام در آموزش و پرورش رو به رو می شود. چندی پیش خبری منتشر شد که در مخالفت با استخدام فردی دارای معلولیت گفته شد برای روحیه بچه ها خوب نیست! یعنی این که در جنگ جهانگیر دوم فرانکلین روزولت رییس جمهوری آمریکا بوده خللی وارد نمیکرد ولی اگر معلمی روی ویلچر درس بدهد بر روحیه بچه ها اثر میگذارد!
برخی به جای معلول از کلمه «توانیاب» استفاده میکنند و اگرچه پارسی است اما باز توجه آن به کمتوانی در یک عضو است و تفاوت و نه اشتراک. هر یک از ما ممکن است به خاطر حادثه یا بیماری دچار نقص عضو شویم. آیا دوست داریم بعد از آن فقط از این زاویه به ما نگاه شود؟
درست است که «فرد دارای معلولیت» سه کلمه است و جایگزینی آن با یک کلمه «معلول» دشوار است و خرق عادت اما در اولی معلولیت یک ویژگی به حساب آمده و در دومی در نقطه مقابل «سالم» قرار گرفته است. ما که صولت مرتضوی وزیر کار دولت فعلی نیستیم که ایرانی بدون معلول را آرزو کنیم و خیال کنیم حرف جالبی زده ایم!
معلولیت یک ویژگی است و البته خوشایند فرد واجد آن نیست و او و نزدیکان او را به رنج می اندازد اما مگر آدمی در رنج آفریده نشده؟ جدای این مثل واقعیتهای دیگر زندگی است که با آنها کنار میآییم و فرد را با آنها متصف نمیکنیم.
بهتر است به جای معلول یا حتی توانیاب بگوییم فرد دارای معلولیت اما اگر هم این سه کلمه سخت است و در دهان نمیچرخد و همان معلول را ترجیح میدهیم در مقام یک ویژگی ببینیم و نه نقطه مقابل و در ضرورت جداسازی و همان گونه که تفاوت را میبینیم اشتراکات را هم ببینیم.
راستی در این فقره خاص لازم نیست تا فردی دارای معلولیت را دیدیم بگوییم خدا را شکر. یعنی خوب شد من یا فرزند من مثل او نیست!
برای حس آرامش افراد دارای معلویت هممون باید تلاش کنیم. معلولیت یه اتفاق شانسی هست ممکن بود برا هرکدوم ما پیش بیاد باید خودمونو جای اونا بزاریم و درک و درک و درک کنیم تا بشه اسممون رو انسان بزاریم.
اینجوری هر یه جمله ات میشه یه پاراگراف که!
بجای اینکه نگران کلمه معلول یا شخص دارای معلولیت باشیم.
باید فکر اصلاح ساختار های محدود کننده برای همه انسانها منجمله معلول ها باشیم