گاهی اوقات ممکن است رفتار خودمان را غلط تفسیر کنیم و فکر کنیم که فقط کمی واقعگرا یا محتاطانه برخورد کردهایم، اما دیگران این رفتار را به حساب سردی و نجوش بودن ما میگذارند.
به گزارش راهنما تو، قسمت دشوار قضیه این است که این رفتارها اغلب خیلی ظریف و غیرعمدی است، برای همین ممکن است خیلی راحت نادیده گرفته شوند.
اگر میخواهید بدانید کدام رفتارهای ناخودآگاه شما به دیگران انرژی منفی میدهد این مقاله را با ماهمراه باشید.
چشمها پنجرهای به درون هستند. اگر با آدمها ارتباط چشمی برقرار نکنید آنها چطور میتوانند با شما ارتباط برقرار کنند؟ برقراری ارتباط چشمی در طی مکالمه برای آنکه دیگران شما را فردی خونگرم و دوستانه بشناسند، ضروری است. دفعه بعدی که با کسی صحبت کردید، هشیارانه حواستان به نگاهش باشد.
اگر ارتباط چشمی مستقیم برایتان سخت است به ابروها یا پل بینی به جای چشمها نگاه کنید. این کار بدون اینکه آن فشار مستقیم ارتباط چشمی را روی شما بگذارد، نشان میدهد که حواستان به طرف مقابل است.
بدون آنکه متوجه باشیم، زبان بدنمان هزاران چیز درباره خلق و اهدافمان میگوید. مثلا ممکن است وقتی غرق در تفکر هستید یا احساس سرما میکنید بازوهایتان را روی سینه قفل کنید. اما خبر ندارید که همین حالت بدنی ساده چه برداشتهای متفاوتی میتواند ایجاد کند.
این حالت بدنی ممکن است شما را کنارهگیر یا غیرقابل دسترس نشان دهد. درحالیکه شما اصلا هدفتان این نبوده که نجوش و سرد به نظر برسید.
پس اگر همیشه بازوهایتان حالت ضربدری روی سینه قرار میگیرد، دستهایتان داخل جیبتان است، حالت خمیده دارید یا ...حواستان باشد که ناخودآگاه انرژیهای غیردوستانه ارسال میکنید.
لبخند نماد جهانی دوستی است. نشانه گرمی و خوشامدگویی است و باعث میشود که آدمهای اطرافتان حس راحتی داشته باشند.
اما آیا میدانستید که لبخند واقعی فقط لبهای شما را درگیر نمیکند؟ درحقیقت کار لبخند واقعی را چشمها انجام میدهند.
این نوع لبخند، لبخند دوشن نام دارد که در آن عضلات اطراف دهان و چشمها هر دو درگیر میشوند. درگیر شدن عضلات اطراف چشم لبخند شما را باورپذیرتر و واقعیتر میکند.
اما اگر به ندرت لبخند میزنید یا لبخندتان به عضلات چشمتان نمیرسد و به هر دلیلی در سطح دهان متوقف میشود، کمتر دوستانه و زودجوش به نظر میرسید.
بگذارید اینطور بگویم که شنونده فعال نبودن در یک گفتوگو مثل آن است که در مقابل فردی که با او در گفتوگو هستید، هدفون گذاشته باشید.
مطمئنا جسمتان حضور دارد اما به لحاظ ذهنی یک اجرای تکنفره در ذهنتان جریان دارد. یعنی کلا حضور حاضر غایب هستید.
شنیدن فعالانه بخشی ضروری از هر گفتوگویی است. شما برای حرفهای دیگران ارزش قائل میشوید و در مکالمه مشارکت میکنید.
اما یادتان باشد که شنونده فعال بودن فقط مربوط به شنیدن نیست. باید پاسخهای درستی هم بدهید، سوالهای پیگیری بپرسید و همدلیتان را نسبت به موقعیت و احساسات طرف نشان دهید.
وسط گفتوگو هستید اما احساس میکنید که برایتان اس.ام.اس یا پیغام آمده است و از وسوسه دست نزدن به گوشی نمیتوانید بگذرید. اما یادتان باشد که چنین رفتاری میتواند از شما فردی ضداجتماعی بسازد.
وقتی مدام وسط یک گفتوگو دستتان به گوشی است و در حال چک کردن مکالمههایتان هستید، این پیام را مخابره میکنید که برایتان مهم نیست طرف مقابل چه میگوید.
لمس ناخودآگاه گوشی وسط مکالمات از شما انرژی غیردوستانهای به اطراف ساطع میکند که نشان میدهد تمایل داشتید جای دیگری باشید. حتی اگر شما هدفتان بیاحترامی نباشد اما دیگران چنین برداشتی خواهند داشت.
همدلی ابزاری قدرتمند برای ساخت ارتباطات اجتماعی است. همدلی یعنی بتوانیم احساسات دیگران را بفهمیم و احساسات خودمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم. یعنی با دیگران جوری رفتار کنیم که دوست داریم آنها با ما همانطور رفتار کنند.
اما اگر از آن آدمهایی هستید که خیلی سریع دوست دارید توصیه کنید یا وقتی شخصی در حال حرف زدن درباره تجربههای احساسیاش است، سعی میکنید موضوع را عوض کنید، احتمالا فردی بیاحساس و بیتوجه تلقی میشوید. این باعث میشود که دیگران حس کنند دارید کنارهگیری میکنید و تمایلی به نزدیکی و دوستی ندارید.
در دنیایی زندگی میکنیم که همه چیز با سرعت در حال حرکت است. ممکن است این عجله خودش را در مکالمات شما نیز نشان دهد. ممکن است به خاطر اینکه برنامههای فشردهای دارید، بخواهید مکالمات را کوتاه کنید یا به نظر برسد که حواستان جای دیگری مثل لیست خرید یا کارهای بعدیای است که باید انجامشان دهید.
این رفتار شما را فردی غیردوستانه و سرد نمایش میدهد. آدمها احساس میکنند که انقدر عجله دارید که نمیتوانید برایشان وقت بگذارید و دوست ندارید با آنها ارتباطی داشته باشید.
یک واژه زیبا اثرات بسیار فراگیری دارد. میتواند خیلی سریع روز کسی را بسازد و به او حس تحسینشدن بدهد. آیا معنایش این است که باید چاپلوسی و غلو کنید؟
نه! معنایش این است که باید تلاشهای فردی که سعی کرده یک لباس زیبا بپوشد یا غذایی خوشمزه برایتان درست کند را ببینید. یادتان باشد وقتی آنجایی که باید تعریف کنید، سکوت میکنید تبدیل به داوران جذاب مسابقات صدا مثل سیمون کاول نمیشوید؛ بلکه بیگانه و ضداجتماعی به نظر میرسید.
هیچ ایرادی ندارد که همیشه حداکثر تلاش خودتان را بکنید. اما اگر همیشه خودتان را جوری نمایش بدهید که با خودِ واقعیتان فاصله دارد، دریافتیای خوبی نخواهید داشت. مثلا اینفلوئنسرهای اینستاگرام را در نظر بگیرید.
آیا شما هم متوجه شدهاید که اینفلوئنسرهای اینستاگرام امروز همه شبیه یک کلونی از زیبارویان ضداجتماعی هستند؟ میدانید از چه تصویری حرف میزنم: همان چهرههای آرایشکرده با گونههای برجسته، خط چشمهای بالدار تیزتر از چاقو و ابروهای به شدت متقارن و قوسدار با نمادهایی از وضعیت اجتماعی فرد در پسزمینه تصویر.
اگر همچین شخصی را در خارج از صفحات اینستاگرام و در دنیای واقعی ببینید چقدر تمایل دارید که با او دوست باشید؟
این نوع چهرهپردازی و نمایش دقیقا سازماندهیشده و برنامهریزیشده است. برای جلب مخاطب در صفحات مجازی درست شده است. حس غیرواقعی و جعلی بودن میدهد. حالا فکر کنید که چنین فردی در خارج از صفحات مجازی بخواهد با شما معاشرت کند! درواقع تأکید در رابطه به جای آنکه روی نحوه نمایش خود باشد، روی ارتباط اصیل است.