منبع: واشنگتنپست
نویسنده: مکس بوت
تاریخ انتشار: 20 دسامبر 2023
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده: مکس بوت، نویسنده، سردبیر، مدرس و مورخ آمریکایی است. او با نشریات مطرحی همچون کریستین ساینس مانیتور، وال استریت ژورنال، ویکلی استاندارد، لوسآنجلستایمز، نیویورکتایمز و واشنگتنپست همکاری میکند و تألیفاتی در زمینۀ تاریخ نظامی دارد. بوت از تحلیلگرانِ مطرح آمریکایی در حوزۀ امنیت ملی، جنگ و دیپلماسی است. وقتی نویسنده امریکایی است و منتشر کننده واشنگتن پست تفاوت نگاه با الجزیره و رسانه های منطقه قابل حدس است و همان توضیح همیشگی که انتشار به معنی تایید تمام محتوا یا دیدگاه عصر ایران نیست:
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران- در نگاه اول، به نظر نمیرسد جنگِ اوکراین و غزه شباهت زیادی به یکدیگر داشته باشند. نبرد در اوکراین درگیریِ متعارفی است که دو کشور را رویاروی هم قرار داده است؛ اما جنگِ غزه، ارتش را روبهروی سازمانی جهادی و غیر رسمی نشانده است. بااینحال از گفتگو با ژنرالهای نظامی، مقامات بازنشستۀ ایالات متحده و تحلیلگران جنگ، به این نتیجه رسیدهام که هر دو جنگ آموزههای همانندی دارند. جنگ اوکراین و غزه حامل درسهایی هستند که ایالات متحده باید آنها را بیاموزد.
حماس صرفاً سازمانی جهادی نیست؛ بلکه نهادی شبه دولتی است که با حدود سی هزار جنگجو وارد جنگ شده و درست مثل ارتش روسیه در اوکراین، در جنایات جنگیِ مهیبی شرکت کرده است. هدف از خشونتورزی، مرعوبساختنِ دشمن و تسلیم است. به نظر میرسد رهبران حماس به هزینههای هولناکی که حملۀ هفتم اکتبر بر غیرنظامیان یا حتی جنگجویانِ خودشان تحمیل کردهاند، اهمیت نمیدهند. کرملین هم بهنحوی هولناک تمایل به کشتار غیرنظامیان اوکراینی و سربازان خود دارد. روسیه در حملات موسوم به «چرخ گوشت»، بی هیچ واهمهای زمین را مملو از قربانیان کرده است.
جنگهای غزه و اوکراین باید به رهبرانِ ازخودراضیِ غربی یادآور شود که دشمنان ما از ارزشهای لیبرال بیبهرهاند و درمقایسه با ارتشهای غربی، آگاهی و همدلی کمتری نسبت به تلفات انسانی دارند. درواقع مزیت بزرگِ نظامیشان همین پیشروی و فقدان ارزشهای لیبرال است.
ژنرال والری زالوژنی، فرماندۀ کل نیروهای مسلحِ اوکراین اخیراً در مصاحبه با اکونومیست به اشتباه خود اعتراف کرد. او گفته میتوانسته با وارد کردنِ تلفات سنگین به مهاجمان، حملات روسیه را متوقف کند. اما حتی اگر طبق تخمینِ ایالات متحده، سیصد و پانزده هزار سرباز روسی کشته یا زخمی شده باشند، ولادیمیر پوتین به حملات خود ادامه میدهد. فرماندهان اسرائیلی هم اگر فکر میکنند تحمیل درد و رنج به غیرنظامیانِ فلسطینی، به توقف جنگ حماس میانجامد، در اشتباهند. تحلیلگرانِ اطلاعاتی به چنین برآوردی، «تصویر آینهای» میگویند و اجتناب از آن اشتباهی حیاتی است.
ژنرال جیمز ای. رینی، فرماندۀ ارتش ایالات متحده، چندی پیش به من گفت: درگیریهای اوکراین و غزه باید به ما یادآور شوند "جنگ در وهلۀ اول، نوعی تلاش انسانی است و میدان جنگ بسیار تعیینکننده است. نزاعِ شهری در جنگ، اجتنابناپذیر و نامطلوب است و برخورداری از مهارت رزم در واحدهای کوچک، ضروری و تعیینکنندۀ نتیجۀ بازی است.»
شاید چنین تحلیلی بدیهی به نظر بیاید، اما در تقابل با گرایش مدرنِ غربی از جمله در نیروهای مسلح اسرائیل و ایالات متحده قرار دارد که جنگ را به هدفگیریِ دوربرد به مدد سیستمهای دقیق فرومیکاهد. این قابلیتها بسیار مهمند، اما اوکراین و اسرائیل علاوه بر این سیستمها، نیاز به پیادهنظامی دارند که بتوانند با نیروهای دشمن در نبردهای نزدیک گلاویز شده، آنها را از پا درآورند.
حملۀ نظامی بهویژه در شهرها دشوار است. شهر جایی است که ساختمانهای زیادی مدافعان را پوشش میدهند و غیرنظامیان در تیررسِ آتش قرار دارند. اوکراین شاهد یکسری نبردهای خونین در داخل و در مجاورت شهرهایی مانند ماریوپل، باخموت، آودیوکا و خرسون بوده است. در نوار غزه نیز نیروهای اسرائیلی به طور همزمان در دو منطقۀ بزرگ شهری یعنی شهر غزه و خان یونس میجنگند؛ جایی که شبکۀ تونلهای وسیع حماس سویۀ دیگری از تهدید را نمایان میکند. با توجه به اینکه حدود 68 درصد از جمعیت جهان تا سال 2050 در شهرها زندگی میکنند، تسلط بر" MOUT یعنی عملیات نظامی در مناطق شهری" بسیار مهم است.
ارتش آمریکا در دهههای اخیر تجربۀ نبرهای فلوجه و رمادی و حمایت از نیروهای محلیِ درگیر با داعش در موصل و رقه را داشته، اما با چالشهایی که نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) در مناطق شهریِ متراکمتر با آنها مواجه است، آشنا نیست. آخرین باری که گردان پیاده نظامِ ایالات متحده، بیمارستان یا آسمانخراشی را هدف گرفت، چه زمانی بود؟
ژنرال بازنشستۀ ارتش ایالات متحده، دیوید دبلیو بارنو و تحلیلگرِ دفاعی، نورا بنساهل در اثر مهمِ "جنگ در صخرهها" نوشتهاند: "ارتش ایالات متحده نمیتواند صرفاً به تاکتیکهای بنبست و حملات دقیق در عملیات شهری تکیه کند. ... این بدان معنا است که نیروهای زمینیِ ارتش ایالات متحده باید برای نبردهای شدیدِ شهری، سازماندهی، آموزشدیده و مجهز شوند. ... آمریکا آمادۀ جنگی خونین و بزرگ نیست".
دریاسالارِ بازنشستۀ نیروی دریاییِ ایالات متحده، جیمز استاوریدیس که فرماندۀ ارشد متحدین اروپا نیز بوده، میگفت: درس دیگری که از اوکراین گرفتیم و در غزه نیز تکرار شد، این است که " باید در جنگ اطلاعاتی شرکت کنیم و پیروز شویم." این سخن به معنای تسلط بر چرخۀ اخبار، تولید محتوای بصریِ جذاب (مثلاً ویدیوهایی به سبک تیکتاک) و معرفیِ سخنگویان شایسته و باورپذیر است.
اوکراین در عملیات اطلاعاتی بهتر از اسرائیل عمل کرده است. داستان او باورپذیرتر است، قربانی تجاوز بیدلیل شده و غیرنظامیان روسی را نمیکشد. تلفات غیرنظامیان در سمت اوکراین است و همدلی مردم را برمیانگیزد؛ اما حماس فلسطینیها را سپر انسانی کرده و حملات جنگیِ اسرائیل نیز تلفات غیرنظامی زیادی به بار آورده است. به گفتۀ وزارت بهداشتِ حماس، بیش از هجده هزار و هفتصد نفر در غزه کشته شدهاند.
اسرائیل اصرار بر رعایتِ قوانین جنگ دارد، اما اصرار او در مقابلِ عکس بیجانِ کودک فلسطینی رنگ میبازد. در تضاربِ روایتهای قربانیان، مؤثرترین حربۀ اسرائیل، افشای پلشتیهای حماس مثل خشونت جنسی علیه زنان اسرائیلی در خلال حملۀ 7 اکتبر است ولی دیگر چه چیزی در آستین دارد؟
ژنرال بازنشستۀ ارتش ایالات متحده، داگلاس لوت نیز نکتۀ مهمی را خاطرنشان کرد. او میگفت: "باید به ارزیابیهای اطلاعاتی هم ظنین باشیم". مثلاً جامعۀ اطلاعاتیِ ایالات متحده با دقت پیشبینی کرده بود که پوتین به اوکراین حمله خواهد کرد؛ اما مقاومت اوکراین در برابر این تهاجم را نمیتوانست حدس بزند. ایالات متحده پیش از 11 سپتامبر 2001 نتوانست حملۀ القاعده را پیشبینی کند.
نهادهای اطلاعاتی و نظامیِ اسرائیل هم تواناییهای حماس را دست کم گرفتند. نیویورک تایمز گزارش داده بود که «مقامات اسرائیلی بیش از یک سال قبل از برنامهریزی برای وقوع حملۀ تروریستیِ 7 اکتبر آگاه بودند و نقشۀ جنگ حماس را میدانستند، اما تصور نمیکردند روزی به واقعیت مبدل شود. آنها اجرای چنین عملیاتی را برای حماس دشوار قلمداد میکردند. خودپسندی از مرگبارترین گناهان نظامی است و مقابله با دشمنانِ کمتوان را صعب میکند.
تکیه بر فناوری، آسیبهای خاص خود را به همراه دارد. حماس با تکنیکهای سادهای مثل حمله به برجهای سلولی با هواپیماهای بدون سرنشین برای کور کردن سیستمهای نظارتیِ پیشرفتۀ اسرائیل، حملهای را که از مدتها قبل برنامهریزی شده بود، با موفقیتی خیرهکننده اجرا کرد. روسیه نیز از سیستمهای جنگ الکترونیکِ پیشرفته برای ازکارانداختنِ جیپیاسِ سیستمهای موشکیِ ایالات متحده در اوکراین استفاده کرد. این شیوهها به دشمنان ما از چین تا ایران نشان میدهند چگونه میتوان با کور کردنِ حسگرهای آمریکایی، اضلاعِ نظامی ایالات متحده را تضعیف کرد.
ژنرال بازنشستۀ ارتشِ ایالات متحده و رئیس سابق فرماندهی مرکزی، جوزف ال. ووتل، در ایمیلی به من نوشت: « همیشه نگران خرابکاریِ سیستمهای مبتنی بر فناوری مانند جیپیاس هستم. نگرانم که فراگیر بودنِ فناوری آن را به منبعی ارزان برای استفادۀ همگان از جمله سازمانهای تروریستی مبدل سازد.
آخرین درس از جنگ اوکراین و غزه، توجه ویژه به ظرفیت دفاعی- صنعتیِ قدرتمند است. درگیریِ شدید همیشه مقادیر زیادی مهمات میطلبد و تقویت خزانۀ نظامی اصلی حیاتی است.
اسرائیل و اوکراین روی تأمینِ بودجۀ ایالات متحده حساب کردهاند. حتی اگر کنگره بتواند اقدام لازم برای ارائۀ حمایتهای ضروری را به عمل آورد، صنعت دفاعی ایالات متحده نمیتواند مهمات کافی تولید کند. به قول داگلاس لوت: "پایگاه صنعتی دفاعی ما طی 30 سال گذشته از بین رفته و اکنون بسیار آسیبپذیر است. جنگِ غزه حامل همان پیام جنگِ اوکراین در زمینۀ نیاز به مهمات دفاعیِ ایالات متحده است.
تا زمان نگارش این مقاله، نتیجه در غزه و اوکراین نامشخص است. با توجه به انزواطلبیِ فزایندۀ جمهوریخواهان، معلوم نیست اوکراین حمایتی را که به شدت به آن نیاز دارد، از واشنگتن دریافت خواهد کرد یا خیر. اگر دریافت نکند، نتایج جنگ میتواند فاجعهبار باشد. در مورد اسرائیل، مشخص نیست ارتش اسرائیل در بحبوحۀ خشم فزایندۀ جهانی نسبت به شمار تلفات غیرنظامیان، زمان لازم برای نابودی حماس را خواهد داشت یا خیر.
هر اتفاقی در آینده بیفتد، اسرائیل و اوکراین متحمل خسارات سنگینی هستند؛ چون با حملات دشمن غافلگیر شدهاند. این وضعیت هشداری فوری به پنتاگون است تا از درگیریهای جاری، درسهای درست بگیرد؛ زیرا با وجود این کاستیها نیروهای خود را برای جنگهای آینده آماده میکند. همانطور که اسراییل و اوکراین به ما خاطرنشان میکنند، بهای اشتباهاتمان همیشه با خون پرداخت خواهد شد.