هر خانواده ای سبک تربیتی مخصوص به خود را دارد، اما یک چیز هست که میان تمام پدر و مادرها مشترک است: همه ی آن ها وقتی به گذشته نگاه می کنند دل شان می خواهد که بعضی از اشتباهات گذشته شان را اصلاح کنند.
به گزارش روزیاتو، در ادامه از اشتباهاتی خواهیم گفت که پدر و مادرها در آینده افسوسش را می خورند.
بچه های کوچک به سرعت از یک نوزاد تبدیل به شخصی نسبتاً خودکفا می شوند که که به ارتباط مداوم با بزرگ ترها نیاز دارد. اما حقیقت این است که والدین هم به این ارتباط نیازمندند.
بله وقت آزاد پدر و مادرها اندک و محدود است و ایرادی ندارد که وقتی فرزندتان سرگرم بازی است، شما مشغول کارهای خودتان شوید، اما اگر این تبدیل به یک عادت شود، ممکن است یک روز به خود بیایید و ببینید که فرزندتان دیگر بزرگ شده و دارد زندگی خودش را می کند.
هیچ راهی برای بازگرداندن زمان از دست رفته نیست، بنابراین سعی کنید نه تنها فیزیکی، بلکه به صورت ذهنی هم به فرزند خود نزدیک باشید و از زمان باهم بودن تان لذت ببرید.
پژوهش ها اهمیت بغل کردن را برای سلامتی (سلامت هم جسمی و هم روانی) را به اثبات رسانده است. این کار مزایای آشکار متعددی دارد، اما احتمالاً موافق خواهید بود که هیچ لذتی بالاتر از در آغوش گرفتن نوزاد خود نیست.
والدین گاهی به دلایل مختلف این کار را انجام نمی دهد، دلایلی که اغلب ریشه در باورهای اشتباه دارند (مثل این توصیه ی قدیمی که به والدین می گوید فرزند خود را زیاد بغل نکنند تا مبادا به آن عادت کند).
فرزند شما خیلی زود بزرگ خواهد شد و اجازه ی بغل کردنش را نخواهد داد. بنابراین از این فرصت تا زمانی که می توانید نهایت استفاده را کنید.
درست است که اگر عکسی از فرزندتان نگیرید، اتفاق بدی رخ نخواهد داد. مثلاً تأثیری بر سلامت روان، ویژگی های شخصیتی یا سلامت جسمی اش نخواهد داشت. اما به احتمال زیاد در آینده دل تان می خواهد که بعضی از ارزشمندترین لحظات زندگی تان را به خاطر آورید و این احساسات را با فرزندتان که دیگر بزرگ شده، در میان بگذارید. بسیاری از پدر و مادرها از اینکه آن زمان که باید، بیشتر از فرزند خود عکس تهیه نکردند، پشیمان می شوند.
حتماً یک روزی در آینده دل تان می خواهد که اولین قدم های فرزندتان را دوباره ببینید. و آلبوم های عکس (علیرغم همه ی ابزارها و فناوری هایی که امروز در اختیار داریم) هنوز بهترین و مطمئن ترین راه برای حفظ تصاویر لحظات باارزش زندگی مان هستند.
درست است که صرفاً یک خاطره ی خوش هستند و شکی نیست که می توانید بدون آن ها هم زندگی کنید، اما چه بهتر که آن ها را به روشی ثبت کنید و برای آینده نگه دارید.
نمی توان گفت که اگر با فرزندتان بازی های خلاقانه کنید، او به طور حتم به هنرمند بزرگی تبدیل خواهد شد، اما این احتمال وجود دارد. اول اینکه، اگر فعالیت های مختلفی را با فرزندتان انجام دهید، می توانید متوجه شوید که به علاقه و استعدادش پی ببرید.
بعداً می توانید بر روی پرورش نقاط قوتش کار کنید. دوم اینکه، هر نوع فعالیتی، مثلاً کتاب خواندن با صدای بلند برای فرزندتان یا بازی با خمیر بازی و اسباب بازی با او باعث رشد و ارتقاء هوش، تخیل و دایره ی لغات فرزندتان می شود.
و در نهایت اینکه، با این کار می توانید پیوند میان خود و فرزندتان را مستحکم تر کنید و همین به تنهایی دلیلی کافی برای انجام فعالیت های مختلف با یکدیگر است.
والدین باتجربه اغلب افسوس بی توجهی شان به استعدادهای فرزندشان را می خورند، چرا که برخی توانایی های فردی از سن بسیار کم قابل تشخیص اند. این فرصت را برای فرزند خود فراهم کنید که بازی های مختلف را امتحان کند و تا جایی که ممکن است کتاب بخواند.
اینکه کسی را به خاطر کار بدی که مرتکب شده سرزنش کنید یک چیز است و اینکه دائماً ایراد بگیرید، چیزی دیگر. این تصور رایج اما اشتباه وجود دارد که هر چه انتظارات بالاتر باشد، فرد به موفقیت بیشتری دست پیدا می کند.
اما حقیقت این است که این رفتار می تواند نتیجه ی معکوسی داشته باشد، یعنی ایجاد مشکلات رفتاری و حتی اختلال در رشد. و مسلماً یکی از معایب این امر می تواند نبود رابطه ی خوب میان والدین و فرزندان باشد.
تنبیه برای نمرات بد هم بسیار مضر است، چرا که تنها می تواند باعث کاهش موفقیت کلی فرزندتان در مدرسه شود. از شیوه ی تنبیه و پاداش تنها برای چیزهایی استفاده کنید که واقعاً اهمیت دارند. یک نمره ی پایین و یک لیوان شکسته هرگز مشکل ساز نشده است.
گفتن مکرر جملاتی مانند «هنوز برای تصمیم گرفتن بچه ای» یا «بزرگ ترها بهتر می دانند» به فرزند خود، احساس ناخوشایندی در او ایجاد می کند، اما توهین به فرزند خود بدترین چیزی نیست که در چنین موقعیتی رخ می دهد.
کودکانی که به عقیده و نظر آن ها اغلب بی توجهی می شود، ممکن است در بزرگسالی دچار ناامنی های روانی شوند. به دور از منطق هم نیست؛ چطور می توانید بدانید که از زندگی چه می خواهید اگر همیشه شخص دیگری برایتان تصمیم گرفته باشد.
اجازه دهید فرزندتان خودش تصمیم بگیرد و عقیده و نظرش را بیان کند. بهتر است با او درباره ی خواسته هایش صحبت کنید تا اینکه به آن ها بی توجهی کنید و محدودشان کنید.
خاطرات خوب ما از دوران کودکی مان باارزش ترین چیزهایی هستند که کسی قادر به گرفتن آن ها از ما نیست. به علاوه، یک سفر کوتاه می تواند بعدها تبدیل به یک موفقیت بزرگ شود.
اگر کودکی در یک محیط سالم رشد و تجربه های تازه ی متعددی داشته باشد، بدین معنی است که به درستی در حال رشد است. کودکان شاد با زندگی بزرگسالی راحت تر سازگار می شوند و روابط تازه را شروع می کنند.
اوقات مشترک والدین و فرزند اغلب برای پدر و مادرها هم خاطره انگیز است. بنابراین از آن لذت ببرید و به این فکر کنید که چطور می توانید زندگی خود را جالب تر کنید. مطمئن شوید که فرزندتان تا حد ممکن لحظات شادی را در زندگی خود تجربه می کند.
بعضی افراد شیفته ی توصیه کردن اند، حتی اگر کار ناپسندی باشد و مادران جوان بیشتر اوقات به این توصیه ها عمل می کنند. این به اصطلاح «کارشناس ها» هر زمان که شما را می بینند، شروع به توصیه درباره ی اینکه چطور می توانید فرزندتان را بهتر لباس بپوشانید، تغذیه کنید و آموزش دهید، می کنند.
اما حقیقت این است که شما والدین فرزندتان هستید و بهتر از هر شخص دیگری می دانید که چه چیزی برای فرزندتان خوب است و چه چیزی بد. البته که می توانید به این توصیه ها گوش دهید، اما معنایش این نیست که باید حتماً به آن ها عمل کنید.
به علاوه، نباید اجازه دهید غریبه ها فرزندتان را به خاطر شیطنت کردن سرزنش کنند. همیشه طرف فرزندتان را بگیرید و به او نشان دهید که در هر شرایط حامی اش هستید. فرزندتان باید بتواند هر زمان که نیاز به حمایت داشت، روی شما حساب کند.
بعضی چیزها برای پدر و مادرها جدی نیستند، اما ممکن است برای فرزندشان واقعاً مهم باشد. و همه ی افراد (به ویژه کودکان) در چنین موقعیت هایی نیاز دارند شخص نزدیکی را در کنار خود داشته باشند.
حتی اگر اینطور به نظر می رسد که دلیل خوبی برای غیبت در جشن تولد فرزندتان دارید، سعی کنید حضور داشته باشید. در آینده وقتی متوجه شوید که چه لحظات مهمی را از دست دادید، افسوس خواهید خورد.
با فرزندتان آماده سازی های پیش از سال نو را انجام دهید، سینما و تئاتر بروید، یا به مادربزرگ و پدربزرگ سر بزنید. همه ی این کارهای به ظاهر ساده مهم اند. و زمانی که فرزندتان بزرگ شود، دل تان برای این لحظات تنگ خواهد شد.