۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۳۲۳۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۴ - ۱۴-۱۰-۱۴۰۲
کد ۹۳۲۳۱۶
انتشار: ۱۴:۳۴ - ۱۴-۱۰-۱۴۰۲
تفاوت نگاه نسل های ایگرگ و زد به انتخابات ریاست جمهوری

رأی‌دهندگانِ جوانِ آمریکایی چه می‌خواهند؟/ نگاه متفاوت نسل زد به انتخابات

رأی‌دهندگانِ جوانِ آمریکایی چه می‌خواهند؟/ نگاه متفاوت نسل زد به انتخابات
  شیوۀ رأی‌دهیِ آمریکایی‌های جوان‌تر ممکن است بیش از مسن‌ترها دموکرات باشد، اما بدان معنا نیست که می‌خواهند به جرگۀ دموکرات‌ها بپیوندند. جوانان عموماً مواضعی چپ‌گرایانه دارند و این موضوع صرفاٌ خاستگاه ایدئولوژیک ندارد. 

منبع: نیویورک ‌تایمز 
نویسنده: میشل کوتل 
تاریخ انتشار: 31 دسامبر 2023     
مترجم: لیلا احمدی  
 
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 
دربارۀ نویسنده: میشل کوتل، خبرنگار نیویورک‌تایمز و مجری برنامۀ "Matter of Opinion" است. 
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 
عصر ایران/ ترجمه: استراتژیستی که برآشفته، ضرباهنگِ این طرح توسعه یا آن دستاورد سیاستی را پیش می‌برد، از روند نظرسنجی‌ها آگاه است، گروه‌های هدف را می‌شناسد و می‌داند جوانان نسل هزاره (نسل ایگرگ که پس از نسل ایکس و پیش از نسلِ زد قرار دارد؛ متولدینِ اواخر دهۀ 1970 و اوایل دهۀ 1980) و نسل زِد (زومرها و جانشینانِ نسل ایگرگ هستند؛ متولدینِ اواسط دهۀ 1990 و اوایل دهۀ 2000)، دل در گرو بایدن ندارند. بسیاری تهدید کرده‌اند در انتخابات سال آینده شرکت نخواهند کرد، برخی از ترامپ حمایت می‌کنند و برخی دیگر، شخص ثالثی را در نظر دارند. 
 
 حتی اگر بخش اندکی از این افراد حامی باشند، رئیس‌جمهور و حزب متبوعش به دردسر بزرگی می‌افتند. در چند انتخابات اخیر، آمریکایی‌های کم‌تر از ۴۵ سال، دموکرات‌ها را از فاجعه نجات داده‌اند. حالا این جداییِ پیش‌رونده، تیم آبی (دموکرات‌ها) را به لرزه درآورده و خشمگین کرده است. ان‌ها نمی‌دانند برای ماندنِ هوادارانشان چه باید بکنند. 
 
  جذب هوادار و ماندگاریِ حامیان، بحث جدیدی نیست. دنیای سیاست، به‌ویژه حزب دموکرات، مدت‌هاست در جستجوی فرمولی پنهان و مؤثر برای دل‌دادن و قلوه‌گرفتن از رأی‌دهندگانِ جوان و کشاندنشان به پای صندوق‌های رأی است. استراتژیست‌ها سعی می‌کنند دریابند جوانان به کدام موضوعات اهمیت می‌دهند، با کدام نامزدها ارتباط برقرار می‌کنند و بهترین راهِ جذبشان چیست. به یاد داریم در سال ۱۹۹۴، بیل کلینتون به ام‌تی‌وی رفت و اطلاعاتی دربارۀ لباس زیرش به مخاطبان داد تا جوانان را تحت‌تأثیر قرار دهد. حالا این داستان‌ مضحک و مأیوس‌کننده است. 
 
  این کار فرمول مخفی ندارد؛ یا بهتر است بگوییم، فرمول‌های زیادی با انبوهی متغیرِ پیچیده و پیوسته در حال تغییر، در کار است. چنین نیست که هزاره‌ها و نسل زِد در قیاس با رأی‌دهندگانِ سالخورده‌تر صرفا در پی مطالبات خاصِ خود باشند؛ آن‌ها به‌نحوی متمایز از سایرین، با کلیتِ انتخابات و مقولۀ رأی‌دادن مشکل دارند؛ درنتیجه متقاعدکردن و بسیج آن‌ها دشوارتر است. 
 
  پژوهش‌گرانی که با وسواس به این موضوع پرداخته‌اند، انبوهی از داده‌ها و تحلیل‌ها، اولویت‌ها و پیشنهادات رقابتی در اختیار دارند؛ ولی حتی واقعیاتی که فکر می‌کنید به‌خوبی به آن‌ها واقفید، ناگهان تغییر می‌کنند. درست زمانی که برخی فکر می‌کردند تسلط خوبی به نتایج انتخابات دارند، جنگ غزه آغاز شد. همۀ این‌ها در کنار چالش‌های سیستمیِ مشخصی قرار دارد که خاصِ جوانان است. 
 
  به قول یکی از دوستان که سال‌ها وقت صرفِ پرورش سیاسیِ رأی‌دهندگانِ جوان کرده: «بزرگ‌ترین مضمونِ مطالباتیِ این نسل این است که هیچ مضمون مشخصی ندارند». 
 
  بااین‌حال چند مضمونِ فرعی و تکرارشونده موجود است که وقتی با متخصصانِ و رأی‌دهندگان جوان صحبت می‌کنید، فوران می‌کند و بالا می‌آید. یافته‌های آماریِ ما لزوماً رمزگشای داستان نیستند یا قرار نیست ریاست‌جمهوریِ بایدن را احیا کنند. این یافته‌ها پرده از دلایلی پنهان و ابهام‌آمیز در بابِ عدم اقبالِ جوان‌ترها به انتخابات برمی‌دارند و می‌توانند راهی به برون‌رفت از این مخمصه بجویند. 
 
  جاشوا اولیباری براساس نظرسنجی‌های شرکتِ "لیک‌ ریسرچ پارتنرز" می‌گوید: "قانون نخست این است: وقتی در مورد جوانان صحبت می‌کنید، باید بدانید آن‌ها ممکن است ترقی‌خواه باشند، اما دموکرات نیستند. جوانان در گردهمایی‌ها شرکت نمی‌کنند." 
 
  شیوۀ رأی‌دهیِ آمریکایی‌های جوان‌تر ممکن است بیش از مسن‌ترها دموکرات باشد، اما بدان معنا نیست که می‌خواهند به جرگۀ دموکرات‌ها بپیوندند. جوانان عموماً مواضعی چپ‌گرایانه دارند و این موضوع صرفاٌ خاستگاه ایدئولوژیک ندارد. 
 
  مورلی وینوگراد، کارشناس ارشد مرکز رهبریِ ارتباطات و سیاست‌گذاری آننبرگ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی می‌گوید: «حزب نوعی مؤسسه است؛ اما نسل‌های زد پایشان را به مؤسسات نمی‌گذارند. تحقیقات در مورد این نسل نشان می‌دهد، آن‌ها به مؤسسات و نهادهای بزرگِ ایالات متحده اعتماد چندانی ندارند و معمولاً با سازمان‌ها و نهادهای حزبی ارتباط برقرار نمی‌کنند. البته این صراحت در حفظ استقلال و شکاکیت نسبت به نهادهای سیاسی، مایۀ مباهات است. 
 
   جان‌دِلاوُلپ، مدیر پژوهشیِ مؤسسۀ سیاسیِ "مدرسه" واقع در کندی هاروارد که تخصصش، بررسیِ دیدگاه‌های رأی‌دهندگانِ جوان‌تر است، می‌گوید: سیستم فراحزبیِ امروزی، با ذهنیت مانوی‌اش، می‌تواند احزاب را برای رأی‌دهندگانِ جوان‌تر بی‌جاذبه سازد. آن‌ها حاضر نیستند در میدانی نقش‌آفرینی کنند که قرار است از یک طرف دفاع کنند و برای طرف مقابل، دشمن بتراشند.

 
به عقیدۀ اولیباوی نباید انتظار داشت آن‌ها تحت‌تأثیرِ درخواست‌های کمک به حزبی خاص برای کنترل کنگره یا حتی کاخ سفید قرار گیرند. 
 
   رأی‌دهندگان جوان تر تمایلِ کمتری به شرکت در انتخابات دارند؛ زیرا شخصیت نامزدها را دوست ندارند. به‌ندرت کسی مثل اوباما روی کار می‌آید که مؤثر و الهام‌بخش باشد یا نظیر ترامپ آن‌ها را به خشم و اعتراض وادارد. جوانان مباحثی را دنبال می‌کنند که وصف حالِ جهان زیستی و ارزش‌هایشان باشد. 
 
یکی از برجسته‌ترین مصادیقِ این بحث، "حق سقط جنین" است که از زمان لغو کارزارِ "رو علیه وید"، در شمایل نیروی قدرتمندِ انتخاباتی ظاهر شد. رأی‌دهندگانِ جوان‌تر نسبت به پیامدهای عملیِ رأی دیوان عالی ابراز نگرانی کرده‌اند و از دخالت دولت در زندگی شخصیِ مردم خشمگینند. این موضوع وضوح، فوریت و عینیتی دارد که برای رأی‌دهندگان جوان‌تر جذاب است و به‌ویژه وقتی در قامتِ طرح رأی‌گیریِ مستقل ظاهر می شود، اهمیت می‌یابد. 
 
تمرکز رأی‌دهندگان جوان بر مسائل و ارزش‌ها به جای نامزدها و احزاب، این پرسش را پیش می‌کشد که آیا طرح‌های رأی‌گیری می‌توانند راهی برای مشارکت جوانان و سوق دادن به پای صندوق‌های رأی باشند؟ حمایت از چنین اقداماتی ساده‌تر از پذیرش نامزدها است و این مزیت را دارد که فرد را با حزب خاصی درگیر نمی‌کند (یا دست‌کم چنین به نظر می‌رسد). در این طرح‌ها، حال‌و‌هوایِ دموکراسی مستقیم حاکم است. رأی‌دادن به موضوع موردعلاقه، رضایت‌بخش‌تر از سیاست‌مدار معیوبی است که لبخندی ساختگی بر لب دارد و وعده‌های دروغین می‌دهد. 
 
حمایت از نامزد انتخاباتی فارغ از این‌که عضو چه حزبی باشد، به معنای داشتن ذهن استراتژیک و پذیرفتن نارسایی‌ها و عیوبِ آن شخص درکنار محاسن اوست. این خصیصه نیاز به ایجاد توازن بین نگرانی‌ها و اولویت‌ها دارد و هر چه سابقۀ کاندیدا در مناصبِ دولتی طولانی‌تر باشد، متغیرهای بیشتری برای بررسی وجود دارد. 

مثالی را در نظر بگیرید که در حال حاضر بدترین کابوس‌ها را برای مبارزات انتخاباتی بایدن ایجاد کرده است. رأی‌دهنده باید بسنجد که بایدن در مواجهه با هریک از این‌ها چه کرده و چه اولویتی قایل شده است. باید بررسی کند که مدیریت استراتژیک او درقبال جنگ غزه، مبارزه با تغییرات آب‌و‌هوایی، حمایت از حقِ سقط جنین و حمایت از اتحادیه‌های کارگری چگونه بوده است و به این فکر کند که اگر تنها جایگزینِ دورۀ دیگر، ترامپ باشد چه باید کرد؟ 
 
برای رأی‌دهندگان جوان‌تر که ذهنیت تیمی و رأی‌گیریِ حزبی را رد می‌کنند، این قبیل معادلات پیچیده و کسالت‌بارند. این روند به‌قدری غیرجذاب و مأیوس‌کننده است که فرد به‌طورکلی از رأی دادن صرف‌نظر می‌کند. وقتی پژوهشگران سیاسی از جوانان می‌پرسند که چرا رأی نمی‌دهید، یکی از پاسخ های غالب این است: "حس می‌کنم به اندازۀ کافی نامزدها را نمی‌شناسم". 
 
بخشی از دلسردیِ رأی‌دهندگان جوان به ذهنیت ترقی‌خواه و ایده‌آل‌گرایی‌شان برمی‌گردد. آن‌ها نسبت به افرادِ مسن‌تر ترقی‌خواه‌ترند و بنا به تعریف می‌خواهند دولت کارهای بیشتری برایشان انجام دهد، بیشتر تغییر کند و پیشرفت‌های بزرگ‌تری رقم بزند.  
 
این بدان معنا نیست که جو بایدن اشتباهات قابل توجهی در خصوص افغانستان و وعده‌های ناموفق درخصوص نظام آموزشی مرتکب نشده؛ اما انتظارات رأی‌دهندگان را نباید دست‌کم گرفت. تدا اسکاچ‌پل، جامعه‌شناسِ سیاسیِ دانشگاه هاروارد به "توهم ریاست‌جمهوری" در میان چپ‌های سیاسی اشاره می‌کند. او این ایدۀ  قدیمی را طرح می‌کند که رئیس‌جمهور از نوعی اِسوِنگالی سیاسی (کنترل‌گری از روی شیطنت و پلشتی) برخوردار است و رهبریِ فدرال می‌تواند با محافظه‌کاری در ایالت‌ها و محلات مقابله کند. وقتی واقعیتِ پشت پرده رو می‌شود، حامیان از وفاداری خود شرمسار نمی‌شوند و آن را بخشی از استراتژیِ سیاسی قلمداد می‌کنند. 
 
رأی‌گیری‌ها در آمریکا مستلزم انتخاب بین نامزدها، با پذیرش همۀ کاستی‌ها و آشفتگی‌ها است. رأی‌دهندگان جوان‌تر تسلیم این صحنه‌آرایی نمی‌شوند و انتظارات و آرمان‌گرایی‌شان را کنار نمی‌گذارند؛ اما باید به آن‌ها یادآور شد که حضورشان تعیین‌کننده است. 

قهر جوانان با صندوق‌های رأی، بازی را به‌تمامی به حریف واگذار می‌کند و سبب می‌شود فردی با ویژگی‌های ترامپ سوار بر انتقام‌جویی‌هایی به سبک جداسازیِ کودکان مهاجر از والدینشان در مرزهای جنوبی، حضور قضات متخاصم در دادگاه عالی، مخالفت با بسیاری از حقوق شهروندی و حملات مداوم به ساحت دموکراسی، روی کار بیاید. باید از حالا ببینیم چهار سال دیگر می‌تواند ما را به کجا ببرد. 
 
باید بین جانبداری‌های مثبت و منفی تعادل ایجاد کنیم. همۀ ما از گروه‌های ذی‌نفع گرفته تا احزاب و نامزدها باید این پیام را منتقل کنیم که دولتِ منتخب دموکراتیک کماکان قادر است دستاوردهای بزرگی داشته باشد.

 

ارسال به دوستان