عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ ماجرای شیرخشک در ایران عجیب است. آنهم در کشوری که از بینیازی در واردات شیر خشک به یکی از وارد کنندگان این محصول تبدیل شد.
گزارش را اینجا ببینید
صحبت درباره یکی از استراتژیکترین محصولات غذایی در ایران است. شیر خشک. موضوعی که علیرغم تنش چندماهه مردم با آن هنوز برطرف نشده و هربار وعده تازهای دربارهاش داده میشود.
بحران شیر خشک در ایران باعث شد تا اواخر ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۲ قفسه داروخانهها از داشتن آن خالی شود. این در حالیست که مدام گفته میشد، تولید شیرخشک در ایران مثل قبل ادامه دارد و حتی افزایش تولید هم انجام گرفتهاست.
مدیران دولتی گفتند که قاچاق شدهاست. آنهم به دلیل گرانتر بودن این کالا در کشورهای همسایه ایران. چه کسانی آن را قاچاق کردهاند؟ هیچکس به درستی نمیداند و هرگز نامی هم افشا نشده اما گفتهاند تلاشهایی برای گرفتن محمولههای قاچاق شدهاست. اما هنوز در ایران کسی نمیداند چه کسانی تصمیم گرفتهاند غذای نوزادان را بدزدند و آن را به وسیله قاچاق از کشور خارج کنند.
کمبود شیرخشک باعث شد تا آن را به وسیله کد ملی و تاریخ تولد نوزاد بفروشند. به این شکل میخواستند جلوی قاچاق آن را بگیرند. اما کار از کار گذشته و قیمت این محصول ناگهان در مدت چند ماه با بیش از ۴۰ درصد افزایش تقریبا به دو برابر قبل رسید. محصولی که حداقل یک نوزاد در ماه حدود ۱۰ قوطی از آن را مصرف میکند. اما آیا همه کودکان کد ملی یا شناسنامه دارند؟
در ایران نوزادان بدون شناسنامه به یک بحران جدی تبدیل شدهاست. سالانه تعداد زیادی کودک به دنیا میآیند که هیچ سند هویتی ندارند. این نوزادان شیر خشک میخواهند اما مادران آنها مدرکی دال بر وجود کودکانشان ندارند تا بتوانند برایشان شیر خشک تهیه کنند. معمولا این کودکان پدر ندارند و مادر هم نمیتواند با هویت خودش به عنوان یکی از والدین، برای کودکاش شناسنامه بگیرد. اما شرایط زمانی بدتر میشود که مادر معتاد است و کودک نباید از شیر مادر بخورد. کودکی که بیشتر از هر کودک دیگری به شیر خشک نیاز دارد، کاملا از داشتن غذای خود محروم است. تا پیش از فروش شیر خشک با کد ملی خیریهها برای این کودکان شیر خشک تهیه میکردند اما حالا خریدن شیر خشک برای آنها به یک بحران جدی بدل شدهاست. بحرانی که کودکان بیگناهی را به اعتیاد ناخواسته میکشاند.
به قاچاق شیر خشک برگردیم بحرانی که گویا نجات از آن غیرممکن به نظر میرسد. مواد اولیه شیرخشک توسط ارز دولتی تامین میشود؛ ارز دولتی همیشه به موقع داده نمیشود برای همین تولید شیر خشک هم به مشکل میخورد؛ ولی عجیب است که همین ارز دولتی به موقع به دست کسانی میرسد که میخواهند چای وارد کنند، اما اختلاسهای سنگین میکنند. ارز دولتی هم قیمت شیرخشک تمام شده را از کشورهای همسایه پایینتر نگه میدارد؛ حالا کسانی هستند که سود بیشتر را در صادرات شیر خشک میدانند؛ البته مدیران دولتی میگویند قاچاقچی هستند.
با اینحال در صدا و سیمای ایران وعده پایان بحران شیرخشک داده میشود. میگویند بحران شیر خشک کمر مادران کانادا را شکسته است. موضوعی که فعلا ربطی به مادران ایران ندارد. حالا نیمی از سال دولت در حال مبارزه با گرانفروشی، احتکار، قاچاق و تولید شیرخشک و حتی رفع مشکلات واردات آن بودهاست. اما هنوز بحران شیرخشک حل نشده و همه وعدهها همچنان تو خالی ماندهاست. حالا هم میگویند تولید تولیدکنندگان داخلی سه شیفت در حال تولید هستند و بیش از یک میلیون قوطی شیر خشک هم در گمرک منتظر ترخیص است.