عصر ایران؛ سروش بامداد- اخبار و تصاویر اولیه از همایش مدیران اجرایی برای تحقق شعار سال از غیبت کاظم صدیقی حکایت میکند که هر چند از مدیران اجرایی دوات نیست ولی چون در همایش پارسال حضور پررنگی داشت غیبت او ( بر اساس تصاویر منتشره در سایت ریاست جمهوری و خبرگزاری ها) قابل توجه است و به ماجرای اخیر می توان نسبت داد. پارسال که در آغوش وزیر کار گریستُ نوشتیم مصافحه نوروزی که دیگر گریه ندارد و اتفاقا اگر امسال میرفت و میگریست توجیه داشت.
همایش مدیران اجرایی دولت برای تحقق شعار سال گذشته
ابراهیم رییسی در ایام نوروز همایش مدیران اجرایی دولت برگزار میکند تا بگوید به شعار سال وفادارند و پارسال کاظم صدیقی بود و امسال گویا نبوده است اما مهمتر از غیبت او در همایش مدیران اجرایی برای تحقق شعار سال رفتن یا نرفتن آقای صدیقی به نماز جمعه است چون معنی دار خواهد بود.
همایش مدیران اجرایی دولت برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳
زیرا در پی افشای ماجرای باغ ازگل ( واگذاری ملک ۴۲۰۰ مترمربعی در اختیار مدرسه علمیه به تولیت شیخ کاظم صدیقی به یک موسسه با سهام داری خود شیخ کاظم صدیقی و پسران) این پرسش مطرح است که آیا او که ۱۴ سال است هر ۲۸ روز یک بار نماز جمعه تهران را اقامه میکند و در کنار احمد خاتمی، ابوترابی فرد، حاج علی اکبری و موحدی کرمانی یکی از امامان موقت جمعه تهران به حساب میآید زین پس هم خطبه خواهد خواند یا نه؟
سه حالت متصور است: اول این که بی اعتنا به شایعات همچنان هر ۲۸ روز یک بار به نماز جمعه برود و خطبه بخواند. کاری که در آغاز ماجرا و اواخر اسفند کرد.
دوم این که خود بخواهد برود ولی از او بخواهند نرود. حالت سوم این است که نرود و دفتر امامت موقت جمعه او بسته شود.
در حالت اول اعراض یا اعتراض یک یا جمعی از نمازگزاران محتمل است که یا شرط عدالت را از او ساقط بدانند یا منتظر توضیح و دفاع در خطبهها باشند.
اگر توضیح ندهد بر ابهامات خواهد افزود و اگر هم توضیح دهد به احتمال زیاد نکته دیگری از آن کشف خواهد شد کما این که با هر بیانیه مدرسه علمیه یا حوزه علمیه ازگل چنین شده است و توضیح بدون گاف و سوژه نداشته چندان که در سال نو و در فضای مجازی این دعا به طعنه دست به دست شده است: خدایا! حال که از دوستان اکبر طبری (که اگر میخواست کل لواسان را به نام او میکردند) نصیب ما نکردی، دستکم از دشمنان کاظم صدیقی قسمت ما کن تا امضای ما را جعل و باغی را به نام ما کنند!
در حالت دوم به منزله تایید غیر رسمی اتهامات تلقی خواهد شد و این که پشت او خالی شده و اگر خود نخواهد برود طبعاً محدود به نماز جمعه نیست و نگاهها به ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم خواهد بود که چگونه با امر به معروف و نهی از منکر یک روزنامهنگار برخورد خواهد شد. مگر این که در قاموس آقایان انتقال ملک متعلق به حوزه علمیه به موسسه خصوصی منکر نباشد.
اگر روزی صحبت از این بود که هاشمی رفسنجانی بعد از خطبه های تاریخی ۲۶ تیر ۱۳۸۸ بار دیگر به نماز جمعه میرود یا کنار گذاشته شده اکنون بحث بر سر این است که کاظم صدیقی که جانشین او شد باز هم نماز جمعه میخواند و مردم را به تقوای الهی، پرهیز از زخارف دنیوی، رعایت امانت و اجتناب از تحصیل مال نامشروع توصیه خواهد کرد؟
راستی اگر خطبه خواندند به این پرسش پاسخ دهند از خیل طُلابی که طی این ۲۰ سال در مدرسه علمیه تربیت کردهاند آیا هیچ نیروی کیفی و باتقوایی یافت نکردند تا به عضویت هیات مدیره موسسه درآورند و الزاما باید پسران و خویشاوندانشان سهامدار میشدند؟
حالت سوم هم این پرسش را به میان میآورد که موقت است یا دایم و محدود به نماز جمعه است یا ستاد امر به معروف را هم شامل میشود و تبعات حقوقی هم دارد یا نه. به نظر میرسد این داستان حالا حالاها ادامه داشته باشد.