عصر ایران ؛ کریم جمالی - میگویند تاریخ را فاتحان مینویسند! تبریز و آذربایجان دیرسالیست که تاریخ را با اتفاقات متعدد به انگشت حیرت واداشته است. رویدادهایی که از هر نظر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، به گونهای لاجرم در تاریخ ثبت شدهاند. حال آنکه فاتحان و غاصبان سعی بسیار در نهی و تحریف آن داشتهاند.
فارغ از تحلیل و تفسیر، اگر فوتبال را جزیی از رویداد فرهنگی جامعه بدانیم، تبریز تاریخ شایستهای نوشته است، گرچه شاید بنا به عناد و تنگنظریها فاتح جام (لیگبرتر) نبوده، امّا تاریخ را ناگریز از گذر و چشمپوشی کرده است.
طی این سالها بسیاری از آنانی که همواره چشم جلوهگری تبریز را ندارند، سعی در فضاسازی و شفافتر، امنیتی کردن این خطه و بهخصوص تراکتور داشتهاند. شاید این نگاه، یادگار سیاسیکاریها در حول محور تراکتور در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ باشد. روزگاری که نگارنده تیتر زده بود «دود سیاست از اگزوز تراکتور» آن سالها گذشت، فضای سیاسی و اجتماعی دگرگون شده و تراکتور نیز به سوی عرصهای دیگر حرکت کرده است.
نیک و بد این دگرگونی را باید به ناظران بر تاریخ سپرد و مروری داشت به اینکه، چه بودیم و چه هستیم؟! و تأمل بر چه داشتیم و چه داریم! آنچه در این میان استوار مانده، عرق و تعصب به اصول است.
رویدادی که چند روز قبل در ورزشگاه یادگار، ماندگار شد، لحظات و صحنههایی را داشت که هیچ دوربینی توان ثبت شکوه و هیچ قلمی هنر وصف آن را ندارد. شاید برخی این حماسه را تکراری قلمداد کنند، امّا همین تکرار، آرزو و حسرت خیلیهاست.
طی یکسال اخیر، این چهارمین حماسهای بود که پرشورها خلق کردند و ورزشگاه یادگار گرد آمدن بیش از ۱۰۰ هزار نفر از اقصی نقاط ایران و حتی خارج از مرزها را تجربه کرد. این گرد هم آمدن با علم بر این بوده که آن ورزشگاه کمترین امکانات میزبانی از هواداران را داشته، دلیلی جز عشق ندارد. روی دیگر این حماسه، نظم و امنیت بینظیری بود که در ثبت شکوه و عظمت پرشورها نقش داشت.
چشم خیل کثیری از تنگنظران بر وقوع اتفاقی در این گرد هم آمدن بود که آن را بر سر نیزه کنند و گریبان بِدرند و حرص فرو خورده خود را برون ریزند.
درایتی که در این سالها در نهادهای تصمیمگیر استان حاکم شده، خوشبختانه عرصه را بر آن جماعت تنگنظر و بنیادگرا بسته و تبریز و آذربایجان در این روزگار پر محنت فوتبال ایران، همچنان دلبری و جلوهگری میکند.
مصداق بارز این سیاست و نگاه تنگنظرانه را رسانهای پیش گرفته که عنوان «ملّی» را یدک میکشد. هر چند از این نگاه پر از تبعیض و بیدرایتی حیرت زده نیستیم، امّا این سوال بیپاسخ تکرار میشود که بهراستی چرا بازی روز گذشته تراکتور - سپاهان از شبکه سه سیما پخش نشد؟!
بیتردید وقتی بیش از ۱۰۰ هزار نفر برای تماشای یک مسابقه به ورزشگاه میآیند، این بازی میلیونها ببیننده تلویزیونی نیز دارد.هیچ توجیه و بهانهای هم نیست و برخلاف پیشگویی بدخواهان و بددلان هیچ اتفاق خارج از عرف و اخلاقی نیز روی نداد که هیچ، نمایش باشکوه ادای احترام به پیشوایان مذهبی و شهدا و شخصیتهای میهنپرست را نیز همگان شاهد بودند.
چه میشود که از نگاه رسانه ملی بازی لیگ عربستان که تا سال گذشته کشور دشمن به شمار میآمد، از بازی تیمهای پر هوادار تبریز و اصفهان که هر دو از خطه «ایران»اند و صاحب تمدن و تاریخ، با اهمیتتر میشود، به بیان مَثل معروف، چرا «مرغ همسایه غاز است» ؟ بهراستی که در هیچ برههای از تاریخ کسی اینچنین مصمم برای برهم زدن اتحاد و انسجام ملی برنخاسته است.
کاش عظمت آذربایجان را باور کنند و این چنین بر طبل عناد و تبعیض نکوبند تا بهانه دست نااهلان نیافتد.