۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۵۷۸۴۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۲۳-۰۱-۱۴۰۳
کد ۹۵۷۸۴۸
انتشار: ۱۱:۵۳ - ۲۳-۰۱-۱۴۰۳

تلۀ بی اعتمادی/ در بی‌اعتمادی افراط نکنید!

تلۀ بی اعتمادی/ در بی‌اعتمادی افراط نکنید!
گرفتاران در این تله مدام در ذهن خود این موضوع را بررسی می‌کنند که نکند اطرافیان‌ قصد سوءاستفاده یا خیانت به آن‌ها را دارند. به همین خاطر در حالت تدافعی گوش به زنگ آسیب دیگران به خودشان اند و همین آسایش زندگی آن‌ها را سلب می‌کند.

   عصر ایران؛شادی مکی/ فرآوری و تنظیم: افرادی که توانایی برقراری ارتباط ایمن با دیگران را ندارند و بعد از مدتی به انزوا کشیده می‌شوند ممکن است گرفتار تله بی‌اعتمادی شده باشند. 

   افراد مبتلا به این تله، به صورت  مدام در ذهن خود این مساله را بررسی می‌کنند  که نکند اطرافیان‌شان قصد سوءاستفاده یا خیانت به آن‌ها را دارند. آن‌ها همواره در حالت تدافعی قرار داشته و گوش به زنگ آسیب دیگران به خودشان هستند و همین آسایش زندگی آن‌ها را سلب می‌کند. این افراد در جهانی ناامن و خطرناک زندگی می‌کنند  و به همین دلیل برای اعتماد کردن به دیگران و اطمینان یافتن از  از صداقت و بی‌خطر بودن‌شان همواره سایرین را مورد  امتحان قرار بدهند.

  افراد مبتلا به این تله ذهنی عمیقا باور دارند که دیگران دروغ می‌گویند، آن‌ها را مورد تمسخر قرار می‌دهند، یا قصد آسیب جسمی و روحی به آن‌ها را دارند. به دلیل همین  بدگمانی شدید آنها به دیگران نزدیک نشده و اجازه نمی‌دهند  سایرین هم  به آن‌ها خیلی نزدیک شوند.

   آن‌ها خود را از داشتن روابط صمیمانه محروم می‌کنند و افکار و احساسات خود را با دوستان‌شان در میان نمی‌گذارند. یکی از مهم‌ترین ویژگی رفتاری این افراد بدرفتاری با سایرین و احساس قربانی شدن است. «ایساک بشویس سینگر» در کتابی به نام شوشا که درباره قتل‌عام یهودیان است، نوشته افراد مبتلا به تله بی‌اعتمادی جهان را به صورت کشتارگاه و فاحشه‌خانه تصور می‌کنند.

  آنها حتی توان اعتماد به درمان گر را هم ندارند و گفتار و رفتار او را بد تفسیر می‌کنند یا در هراس از آن هستند که از اطلاعات آن‌ها سوءاستفاده شود. مساله‌ای که روند درمان را با مشکل مواجه می‌کند. 

  این افراد به دلیل تجربه احساسات منفی مانند درد، ترس و خشم در گذشته در روابط امروز خود نیز احساس راحتی و امنیت نمی‌کنند و اعتماد کردن برایشان قابل تصور نیست. بی‌اعتماد‌ها حتی در صورت اعتماد به یک نفر باز هم نمی‌توانند به صورت کامل به او اعتماد کنند و همواره مراقب هستند که فریب نخورند.

   افرادی که در وضعیت شدید بی‌اعتمادی قرار دارند قادر به برقراری روابط عاطفی و عاشقانه نیستند، چرا که شفافیت، خودآشکارسازی و نشان دادن نقاط ضعف و قوت خود یکی از شروط برقراری یک رابطه عاطفی سالم است، اما همانطور که گفته شد این افراد همواره ترس از افشا و سوءاستفاده از اطلاعات‌شان را دارند.

   آن‌ها همچنین از آشکار کردن نقاط ضعف‌شان به شریک عاطفی می‌ترسند و همواره در حالت آماده باش و دفاع قرار دارند تا آسیب نبیند. در واقع هرچه رابطه این افراد پیشرفت کند احساس عدم امنیت در آنان تقویت شده و شرایط برایشان خطرناک‌تر جلوه می‌کند. 

   عملکرد تله بی‌اعتمادی به نحوی است که فرد را در مسیری قرار می‌دهد که او به صورت ناخودآگاه و در جهت تایید تفکر اشتباهش جذب افراد آزارگر و سوءاستفاده‌گر شود در حالیکه در مواجهه با  افرادی که با او  خوش‌رفتاری کرده و به او احترام می‌گذارند سردرگم و پر از تردید می‌شود چرا که آن‌ها راه تعامل با افراد مهربان و قابل اعتماد را نیاموخته‌اند.

  برخی از افراد دارای تله بی‌ا عتمادی با سایرین با خشونت رفتار کرده و در واقع بدرفتاری می‌کنند. آن‌ها با فریب دیگران احساس می‌کنند که پیروز میدان جنگی شده‌اند که در ذهن خود ساخته‌اند، زیرا معتقدند برای جلوگیری از سوءاستفاده دیگران خودشان باید در این رابطه پیش‌دستی کنند.

  گروهی دیگر واکنش برعکس گروه قبلی نشان می‌دهند یعنی به سایرین اجازه می‌دهند که با آن‌ها بدرفتاری کرده و آن‌ها را مورد آزار و اذیت و تمسخر و سوءاستفاده قرار دهند، رفتاری که به تایید آنچه به آن باور دارند می‌انجامد. برای این گروه بدرفتاری دیگران موضوعی عادی است و محبت و احترام برایشان غیرطبیعی جلوه می‌کند.

    ریشه‌ ایجاد تله بی‌ اعتمادی در افراد

همانطور که گفته شد معمولا تله‌ها بر اساس تجربیات تلخ کودکی شکل می‌گیرند. در ادامه به برخی از این تجربه‌های دردناک اشاره می‌کنیم:

- تنبیه و آزار جسمی مداوم کودک توسط والدین
- تجربه آزار جنسی و تجاوز در کودکی و توسط یکی از افراد خانواده یا نزدیکان
- قرار داشتن مداوم کودک در معرض توهین، تحقیر و تمسخر دیگران
- درگیری خانواده با معضلات اخلاقی مانند دروغگویی یا بی‌اعتمادی میان اعضای خانواده
- تهدید و تحقیر کودک برای اجبار او به انجام کار
- تاکید مداوم مراقبان کودک به اینکه به دیگران اعتماد نکنند
- عدم امنیت کودک در محیط زندگی یا جنگ و ناسازگاری در خانواده
- فاش کردن اسرار کودک توسط والدین یا اعضای خانواده
- عدم وفاداری خانواده کودک به قول و قرار خود با کودک یا به یکدیگر

ارسال به دوستان