تلفنهای هوشمند اختراعات شگفتانگیزی هستند که زندگی روزمره مردم در سراسر جهان را متحول کردهاند. از شلوغترین خیابانهای منهتن تا روستاهای دورافتاده و کوهستانی ایران، شاهد پذیرش گسترده آنها بودهایم. آنها باعث شدهاند دسترسی به اطلاعات و ارتباطات تنها با لمس انگشتان دست شما در دسترس باشد؛ به روشی که فقط یک یا دو دهه پیش غیرقابل تصور بود و امروزه آنها را جزء جداییناپذیر زندگی روزمره میدانند.
به گزارش گجت نیوز، در حالی که قبل از ظهور گوشیهای هوشمند، گوشیهای تلفن همراه پیشرفتهای با قابلیتها و ویژگیهای فراوان ساخته شده بودند، اما آیفون بهطور گسترده بهعنوان اولین گوشی هوشمند شناخته میشود. آیفون با بهرهمندی از صفحهنمایش لمسی کامل، یکپارچهسازی کامل با سیستمعامل مبتنی بر اینترنت و امکان تغییر آن با افزودن و حذف اپلیکیشن، حداقل یک الگوبردار بود. همچنین به نظر بسیاری، بهترین گوشی موجود در زمان عرضه به بازار بود.
از آن زمان تاکنون، شاهد انبوهی از مدلهای گوشی هوشمند با اشکال و کارکردهای مختلف بودهایم که برخی از آنها موفقتر از بقیه بودهاند. در حالی که تلفنهای هوشمند مطمئناً زندگی ما را بهبود بخشیدهاند، اما کار با برخی از این مدلها فاجعهآمیز بوده است.
از رابطهای کاربری وحشتناک گرفته تا کیفیت ساخت افتضاح، تصمیمات اشتباه سازنده میتواند یک گوشی هوشمند را به وسیلهای دست و پاگیر تبدیل کند. در ادامه به بررسی ده گوشی هوشمند وحشتناک و احمقانه میپردازیم که بدترین گوشی های هوشمند جهان هستند.
سامسونگ بهطور کلی محصولات باکیفیتی را تولید میکند. این شرکت اغلب سطح توقع را برای کیفیت و نوآوری در دستگاههای اندرویدی بالا میبرد و سری Galaxy S، مدل پرچمدار آن است. سری نوت گلکسی زمانی عرضه شد که اندازه صفحه نمایش گوشیها به تدریج از استاندارد تعیین شده توسط آیفون اصلی (حدود 3.5 اینچ) در حال افزایش بود.
اندازه غیرمعمولاً بزرگ آن مورد توجه مصرفکنندگان قرار گرفت و در دسته جدیدی از دستگاههای همراه بزرگتر به نام فبلت (تلفیقی از کلمات «فون» و «تبلت») جای گرفت.
فروش نوت خوب بود و برای مدتی در میان پرفروشترین محصولات قرار داشت تا اینکه در حدود سال ۲۰۱۶ گزارشهای گستردهای از منابع مختلف مبنی بر آتش گرفتن گوشیهای گلکسی نوت ٧ منتشر شد. این اتفاق تلخی بود که سر و صدای زیادی به پا کرد و شکست بزرگی براب گوشیساز بزرگ کرهای محسوب میشد.
سامسونگ تمام آنها را از سراسر جهان فراخواند و پول زیادی را از دست داد، اما دیگر کار از کار گذشته بود و حالا نوت ۷ برای همیشه بهعنوان یک گوشی هوشمند شکست خورده شناخته میشود.
فیسبوک بهعنوان یکی از محبوبترین وبسایتهای جهان، در سال ۲۰۱۳ میلادی جایگاه خود را تثبیت کرد و اپلیکیشن آن روی میلیونها دستگاه در سراسر دنیا نصب شده بود. در آن زمان، شرکتهایی که از دیرباز در وب حضور داشتند، وبسایتهای بهینهسازیشده برای موبایل را توسعه میدادند و بعدها برنامههای کاربردی کاملی را برای اجرا روی دستگاههای iOS یا اندروید ایجاد کردند.
اما به نظر میرسد کسی در دفاتر فیسبوک تصور میکرد کاربران خواهان تجربهای فراگیرتر از فیسبوک به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته هستند. دلیل و چگونگی شکلگیری این ایده چندان مشخص نیست. آنها یک رابط کاربری صفحه اصلی اختصاصی برای این شبکه اجتماعی توسعه دادند و اچتیسی آن را در گوشی HTC First که به اصطلاح «فیسبوکفون» نامیده میشد، ادغام کرد.
این اولین تلاش برای یکپارچهسازی عمیقتر فیسبوک با یک گوشی نبود؛ زیرا پیش از آن گوشیهایی مانند ChaCha با دکمه اختصاصی دسترسی به فیسبوک و Salsa با قابلیت مشابه وجود داشتند. با نگاهی فراتر از یکپارچهسازی فیسبوک هوم، به این نتیجه میرسیم که ضعفهای گوشی اچتیسی فرست در سختافزار متوسط و رقابت سنگین آن نهفته بود.
ممکن است این گوشی در زمان نامناسبی معرفی شده باشد و توسعه نیافته باقی مانده باشد، اما با وجود محبوبیت بالای فیسبوک، هیچکس نمیخواست این شبکه اجتماعی اینقدر عمیق در تمام کارهایش دخیل باشد. به همین دلیل منطقی است که دیگر شاهد تلاشی از سوی فیسبوک برای سلطه بر دستگاههای ما نبودهایم.
نخستین تلاش آمازون برای ورود به بازار تلفن همراه با گوشی Fire Phone که تنها یک سال دوام آورد، با شکست سختی مواجه شد. این اتفاق همچنین درسهای گرانبهایی در مورد چگونگی ورود ناموفق به بازار و اینکه آیا شرکتها اساسا باید چنین ریسکی را بپذیرند، به همراه داشت.
آمازون با محصولات موفق کتابخوانهای الکترونیکی و تبلتهای ارزانقیمت خود، به دستاوردهای بزرگی رسیده بود. این شرکت با تکیه بر این موفقیتها، تصمیم گرفت وارد عرصه گوشیهای هوشمند شود.
Fire Phone در سال ۲۰۱۴ با سیستمعامل Fire OS، که نسخهای اختصاصی از اندروید برای محصولات آمازون بود، معرفی شد. در آن زمان، قیمتگذاری این گوشی را بهعنوان یک مشکل بالقوه میدیدیم و شاید همین عامل باعث شکست آن شد، اما تنها قیمت بالا نمیتوانست باعث نابودیاش شود.
Fire Phone مبلغ ۱۹۹ دلار قیمت داشت که همراستا با قیمت گوشیهای دیگر در آن زمان بود. با این حال، این قیمتگذاری با استراتژی همیشگی آمازون در تبلتهای Fire که با قیمت پایین و حتی ضررده به بازار عرضه میشدند، در تضاد بود.
این یعنی آمازون با قیمتگذاری Fire Phone بهدنبال قشر متفاوتی از مشتریان بود که به دنبال ویژگیهای خاص و نه صرفاً قیمت پایین بودند. همچنین، به گزارش مجله تایم، سیستم عامل Fire OS با سرویسهای گوگل ادغام نشده بود و کاربران را مجبور به استفاده از فروشگاه Appstore آمازون میکرد. این فروشگاه در مقایسه با رقبا، برنامههای بسیار کمتری ارائه میداد و یکی از دلایل اصلی شکست این گوشی به شمار میرفت.
فایر فون ثابت کرد که تلاش برای اجبار کاربران به پذیرش یک تجربه جدید در کنار قیمت بالا، میتوانست حتی یک گوشی بالقوه خوب را به محصولی شکستخورده تبدیل کند.
بلکبری، زمانی رهبر بلامنازع بازار گوشیهای هوشمند بود و با محصولات نوآورانهاش، همواره در صدر جدول فروش قرار میگرفت. اما هر شرکتی ممکن است غافلگیر شود و این اتفاقی بود که برای سازنده گوشیهای بلکبری (که Research In Motion نام داش) رخ داد.
محبوبیت بلکبری به ویژه در میان کاربران حرفهای آنچنان بالا بود که هنگام روی کار آمدن باراک اوباما، کنار گذاشتن بلکبری شخصی وی بهخاطر مسائل امنیتی، به تیتر یک اخبار تبدیل شد! با این حال، چند سال پیش از مراسم تحلیف چهل و چهارمین رئیسجمهور آمریکا، انقلابی به نام آیفون رخ داد و این کمپانی را به تکاپو انداخت.
پاسخ بلک بری به این طوفان، عرضه بلکبری استورم (Blackberry Storm)، اولین گوشی بلکبری با صفحهنمایش لمسی بود. معرفی اولیه استورم در سال ۲۰۰۸ صورت گرفت. بلکبری تنها دو سال فرصت داشت تا سختافزار و نرمافزار خود را از یک سیستم مبتنی بر کیبورد به یک سیستم تمام لمسی، تغییر دهد. از دید ناظران، این بازه زمانی برای توسعه چنین محصولی بسیار کوتاه بود و ایرادات کار، با ورود استورم به بازار، آشکار شدند.
اگرچه کمپانی کیوسرا (Kyocera) هیچوقت جزو بازیگران اصلی بازار گوشیهای هوشمند نبوده است، اما سابقهای بیشتر از دو دهه در تولید این نوع محصولات دارد. آنها در طول این سالها، با تکیه بر طراحیهای منحصربهفرد و ویژگیهای خاص، سعی در متمایز کردن گوشیهای خود از رقبا داشتهاند. یکی از این تلاشها برای عرضه محصولی نوآورانه در دسته خودش، گوشی کیوسرا اکو (Kyocera Echo) بود؛ گوشی هوشمندی با دو صفحه نمایش که در سال ۲۰۱۱ عرضه شد.
در بررسیهای انجامشده، مهمترین ویژگی برجسته اکو که آن را منحصربهفرد میکرد، بیشک همان نمایشگر دوگانهاش بود. با این حال، سختافزار گوشی در مقایسه با زمان عرضهاش، لزوما در سطح بالایی قرار نمیگرفت.
علاوه بر این، سیستمعامل اندروید هم در آن زمان هنوز بهصورت پیشفرض برای پشتیبانی از دو صفحه نمایش توسعه نیافته بود؛ بنابراین لازم بود تا سیستمعامل و برخی اپلیکیشنها برای اجرا روی این سختافزار، دستخوش تغییراتی شوند. در نتیجه، عملکرد نرمافزار که جای زیادی برای پیشرفت داشت، در حد متوسط باقی ماند.
شاید بتوان گفت که طراحان Kyocera کمی جلوتر از زمان خود حرکت کردند و دستگاهی را به بازار عرضه کردند که هنوز بازار برای آن آماده نبود. تکنولوژی باتری در آن زمان توانایی پشتیبانی از دو صفحه نمایش را بهخوبی نداشت و کسی هم تمایل نداشت خط ضخیمی را در وسط تصویر ببیند، بهویژه زمانی که اپلیکیشنی میتوانست کل تصویر را روی دو صفحه نمایش دهد.
این طراحی نهتنها کاربردی نبود، بلکه به درستی هم اجرا نشده بود و در نهایت، استقبال ناامیدکنندهای از آن شد. میراث کیوسرا اکو فقط بدترین گوشی های هوشمند جهان است.
سامسونگ گلکسی فولد، کاری بهظاهر غیرممکن را انجام داد: تا کردن یک صفحهنمایش از وسط. اما سامسونگ برای دستیابی به این هدف از پلاستیک استفاده کرد، تصمیمی که از همان ابتدا مشکلاتی را به وجود آورد.
در بررسیهای اولیهای که روی این گوشی انجام گرفته، شاهد مشکلات بسیاری بودیم. برخی متوجه شدند لایهای که به نظر محافظ صفحه نمایش بود، در واقع بخشی از خود صفحه بوده و جدا میشد! موارد دیگری از برآمدگیهای عجیب در امتداد لولا و خطوط سیاه ضخیمی که از یک لولا به لولای دیگر امتداد داشتند، گزارش شد.
خراب شدن گوشیهای ارسالی برای بررسی پیش از عرضه، برای سامسونگ اصلا خوشایند نیست. بخش بالایی پلاستیکی صفحه نمایش تا حدی سفت و سخت است، اما در نهایت همچنان پلاستیک است و به راحتی خط میافتد، خراشیده میشود یا بریده میشود. بستن گوشی با وجود یک شیء کوچک و نامناسب میتواند بهراحتی این صفحه نمایش حساس را سوراخ کند!
مزایای گوشی تاشو قابل توجه است، اما نیاز به مراقبت بیش از حد و قیمت بسیار بالای آن (حدود ۲۰۰۰ دلار) باعث میشود ارزش خرید نداشته باشد. به نظر میرسد عرضه گلکسی فولد عجلهای بوده و زمان کافی برای کشف ایرادات آن وجود نداشته است. با وجود گوشیهای بادوام و باکیفیت فراوان با قیمت مناسبتر در بازار، به نظر نمیرسد خرید گلکسی فولد ارزش ریسک کردن را داشته باشد.
برخی شرکتها با کاربردهای جدید برای فناوریهای موجود، محصولات مهیج و جذابی خلق میکنند. اما گاهی اوقات، شرکتی با همین رویکرد شکست بزرگی میخورد و محصولی تولید میکند که نه تنها کسی آن را نمیخواهد، بلکه کارایی ندارد و قیمتی گزاف هم دارد. داستان RED Hydrogen One، گوشی هوشمندی که برای تقاضای موجود (که اصلاً وجود نداشت) با استفاده از تکنولوژی ناکارآمد ساخته شد، نمونه بارز این شکست است.
کمپانی RED بهعنوان تولیدکننده پیشرو دوربینهای دیجیتال شناخته میشد. پس اهالی فن انتظار بالایی از اولین گوشی هوشمند این شرکت داشتند. اما RED بهجای تکیه بر شهرت درخشان خود در حوزه دوربین، تلفن هوشمندی با یک نمایشگر هولوگرافیک سهبعدی عجیب و غریب معرفی کرد. بررسیها نشان میداد که این تکنولوژی لرزان و ناپایدار است و حتی در مواقعی که کار میکند، میتواند باعث تهوع کاربر شود!
علاوه بر این، تکنولوژی بهاصطلاح “4V” فقط با چند اپلیکیشن اختصاصی برای این گوشی کار میکرد. وزن زیاد و دکمههای کناری که بهراحتی تصادفی فشار داده میشدند در مقابل آنها مشکلات خیلی بزرگی به شمار نمیرفتند. در نهایت، این گوشی محصولی بود که هیچکس نمیخواست و قابلیتهایی داشت که کسی اصلاً به آنها اهمیت نمیداد.
همه این نواقص با عملکرد ضعیف و قیمت بسیار بالا (حدود 1600 دلار) همراه شد. تا آنکه RED در نهایت تصمیم گرفت به تولید دوربینهای فوق حرفهای خود بچسبد و بازار گوشیهای هوشمند را رها کند؛ تصمیمی که کاملاً درست بود.
اپل با معرفی اولین آیفون، انقلابی در دنیای تکنولوژی ایجاد کرد و شهرتی را بهعنوان سازنده محصولات باکیفیت و خلاقانه به دست آورد. به همین دلیل است که هر اشتباهی از آنها بسیار ناامیدکنندهتر میشود!
گزارشهای متعددی مبنی بر خم شدن گوشی آیفون ۶ در جیب یا تحت فشار کم منتشر شد. این موضوع با ویدیویی که توسط Unbox Therapy ساخته شده بود و در آن مقاومت گوشی در برابر خم شدن بهطور ویژه تست میشد، بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
نتایج این تستها ناامیدکننده بودند – در حالی که همیشه منجر به شکستن گوشی نمیشد، فشار کم میتوانست باعث ایجاد خمیدگی دائمی در قسمت میانی فریم، اطراف دکمههای ولوم صدا شود.
علاوه بر این، مشکلی به نام بیماری تاچ (Touch Disease) که در سال ۲۰۱۶ شدیداً داغ شده بود نیز با مشکل خم شدن گوشی مرتبط بود. این نقص نیز میتواند ناشی از خم شدن جزئی باشد. مشکلی که باعث جدا شدن چیپ و در نتیجه عدم پاسخگویی بخشی از صفحه نمایش به لمس میشود که عملا باعث غیرقابل استفاده شدن گوشی خواهد شد.
اوضاع زمانی وخیمتر میشود که بدانیم طبق اسناد داخلی اپل، این شرکت از آسیبپذیری گوشی در برابر خم شدن آگاه بوده است! همچنین راهحل ترجیحی اپل برای هر دو مشکل، تعویض گوشی بود که با توجه به اتمام گارانتی بسیاری از گوشیها و عدم گارانتی رسمی در بسیاری از کشورها از جمله ایران، راه حلی چندان رضایتبخش به نظر نمیرسید.
هرچند خم شدن آسان گوشی و بیماری تاچ باعث ناراحتی طرفداران سرسخت اپل و عصبانیت برخی از دارندگان آیفون ۶ شد، این شرکت همچنان در جایگاه برتری قرار دارد. اما بدون شک، پرداختن هزینه هنگفت برای محصولی پرچمدار و سپس فهمیدن اینکه سازنده از کیفیت پایین آن آگاه بوده، در آن زمان بسیار ناامیدکننده بود.
مردمان دوره ویکتوریا که مجذوب دنیای بیرون بودند، از طریق نمایشگرهای خاصی بهنام استروسکوپ که با استفاده از تصاویر دوگانه ابتدای یک جلوه سهبعدی را ایجاد میکرد، با دیدن مکانهای دوردست شگفتزده میشدند.
این شیفتگی به دنیای سهبعدی طی دههها با فیلمهای ترسناک سهبعدی و تلویزیونهای سهبعدی (شکستخورده) ادامه پیدا کرد تا در نهایت سر از گوشیهای هوشمند درآورد. در نقطهای که این دو فناوری بههم رسیدند، یک گوشی بهنام اچتیسی EVO 3D متولد شد.
گوشی اچتیسی در دورهای ساخته شد که این شرکت برترین گوشیساز جهان بود. موبایلی که آیندهنگرانه، خلاقانه و البته کاملاً بیمصرف بود. همهچیز از جایی شروع شد که گوشیساز تایوانی متوجه شیفتگی و شوق مردم به محتوای سهبعدی شد و میخواست چیزی را بسازد که واقعاً به آن نیاز دارند. گوشی اوو دارای لنزهای دوقلو بود که از هم جدا میشدند تا بتوانند تصاویری مناسب تبدیل به محتوای سهبعدی را ثبت کنند.
سختافزار آن برای زمان خود برتر از سایر گوشیهای مشابه بود، اما این فاصله چندان هم زیاد نبود. دوربین سهبعدی باعث افت کیفیت عکسهای معمولی در این گوشی شده بود. همچنین شاهد کمبود نرمافزارهای مخصوص محتوای سهبعدی بودیم و تصاویر سهبعدی ثبت شده توسط گوشی هم چندان چشمگیر نبودند.
جلوه سهبعدی شاید برای دنیای موبایل تازگی داشت، اما آنچه در گوشی HTC دیدیم، کاملاً بیمصرف بود!
نام V-Mobile برای اکثر افراد ناآشنا است و دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد. این شرکت در سال ۲۰۱۹ اقدام به فروش گوشیهای هوشمند کرد، اما اینکه آیا خودشان آنها را تولید میکردند یا صرفا برندینگ میکردند، محل بحث است. در هر صورت، به نظر نمیرسد کسی بخواهد مسئولیتی برای کیفیت این گوشیها بر عهده بگیرد و یافتن اطلاعات در مورد آنها نیز بسیار دشوار است.
در مقطعی از سال ۲۰۱۹، یکی از گوشیهای این برند بهنام وی موبایل N8-N راهی بازار شد. ولی هر کسی آن را خریداری کرد، از خریدش پشیمان شد. وقتی نظرات کاربرانی که از سایت آمازون این محصول را خریدند میخوانیم، چیزی جز «افتضاح»، «آشغال بهمعنای واقعی»، «فقط یک ماه کار کرد و یکباره خاموش شد» و… نمیبینیم.
کانال یوتیوبی مشهور Unbox Therapy نیز ویدیویی را از بررسی این گوشی منتشر کرده که نشان میدهد دستگاه تنها پس از ۵ دقیقه استفاده، به یکباره خاموش میشود! در طول چند دقیقه بررسی گوشی، آن باز هم بهصورت تصادفی خاموش میشود. پس ما صدر جدول بدترین گوشی های هوشمند جهان را برای وی موبایل کنار خواهیم گذاشت.