تا به حال از خود پرسیدهاید که بزرگترین گنج گمشده ایران کدام گنج است و به چه دورهای تعلق دارد؟
بزرگترین گنج ایران چیست؟ جواب این سوال بستگی به این دارد که شما چگونه بخواهید به چنین پرسشی پاسخ دهید. آیا دنبال بزرگترین جواهر ایران هستید یا بزرگترین اثر باستانی کشف شده؟ نگاهی به بزرگترین مجموعه گنج کشف شده دارید یا دنبال گنجهای تک هستید؟ هر طور که بخواهید به این سوال پاسخ دهید یک جواب میگیرید.
به گزارش برنا، اگر دنبال بزرگترین مجموعه گنج تاریخ ایران باشید به عناوین مختلفی میرسید، اما بیتردید یکی از راز آلودترین جوابها گنج گمشده داریوش است، گنج گمشده در دل تاریخ.
گنج داریوش سوم هخامنشی – اگر هنوز وجود داشته باشد- بی تردید میتواند یکی از مهمترین و با ارزشترین گنجهای ایران باشد. قسمتی از این گنج اسکندر مقدونی چپاول کرد آن هم درست هنگامی که پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های شوش، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی)، دمشق و تخت جمشید را به غارت برد.
داریوش سو یا دارا آخرین شاهنشاه هخامنشی در میانه ۳۳۶ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بود. او فرزند آرشام و سیسیگامبیس بود. او آخرین شاه رسمی هخامنشیان بود.
هنگامی که اردشیر سوم بر تخت نشست و بر آن شد تا شاهزادگان دیگر را از میان بردارد؛ نام داریوش در میان آنان نبود و همین نشان دهنده آن است که او عنوان ممتازی در آن دوران نداشتهاست. اما در نهایت داریوش در جنگ با کادوسیان چنان رشادتی از خود نشان داد که اردشیر او را «دلیرترین پارسیان» نامید و او را ساتراپ ارمنستان کرد.
باگواس، وزیر بزرگ دربار اردشیر سوم، پس از مسموم کردن اردشیر سوم، پسر او ارشک را بر تخت نشاند اما چیزی نگذشت که وی ارشک را هم مسموم کرد. باگواس سپس ساتراپی ارمنستان یعنی داریوش سوم را به تخت پادشاهی نشاند تا بازیچه دست خود باشد، چنین نشد و داریوش در نهایت وزیر خائن را کشت.
در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، در هگمتانه داریوش قصد داشت با سامان دهی دوباره نیروها به جنگ اسکندر برود، اما چون اسکندر به سوی ماد لشکر کشید در این کار ناکام ماند و به همراه برادرزادهاش بسوس و جمعی از بزرگان از راه ری به سمت غرب رفت.
در حوالی دامغان، بسوس شاه را از ترس نزدیک شدن لشکر اسکندر و طمع جانشینی زخمی کرد و خود به باختر رفته و عنوان اردشیر پنجم را بر خود نهاد. هنگامی که اسکندر بر بالین شاه رسید، او مرده بود. پس اسکندر برای مشروعیت بخشیدن به فتوحات خود، ابتدا او را با احترام دفن کرد و سپس به تعقیب اردشیر پنجم رفته و او را مجازات کرد.
اسکندر مقدونی در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که تنها غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند.
مورخ مشهور یونانی دیودور نوشته که اسکندر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد.
داریوش سوم با کاروان کوچکی از گنجینهها به پایتخت تابستانی یعنی هگمتانه رفت. بر اساس برخی روایتهای تاریخی داریوش هخامنشی پیش از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی این شهر پنهان کنند. اسکندر پس از فتح هگمتانه اثری از هیچ گنجی پیدا نکرد.
این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل میشد.
در تمام سالهای بعد تلاشها برای یافتن گنج داریوش هخامنشی بینتیجه ماند و هیچ کس نتوانست سرنخی از این گنج پیدا کند.