واشنگتن خواهان مهار پکن در تهران است، اما کارشناسان می گویند این موضوع به این سادگی ها هم نیست.
به گزارش خبرآنلاین نشریه فارن پالیسی در مقاله ای با عنوان "چین واقعاً چقدر بر ایران اهرم دارد؟" نوشت: حتی قبل از اینکه ایران صدها هواپیما بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران برای مهار اقدامات تحریکآمیز خود و گروههای مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند.
حمله انتقام جویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به خاک اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. چین مدتهاست که بزرگترین شریک تجاری ایران است و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیس جمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواستهاند تا به کنترل تهران کمک کند، به ویژه در حالی که ماهها حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط ایران تشویق میشوند، حمل و نقل جهانی را مختل کرده است. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی گفت: « حدود یک سوم از کل تجارت ایران با چین شکل میگیرد و این کشور به یک محافظ مهم برای منافع ایران در شورای امنیت تبدیل شده است. به نظر من چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای نفوذ بر ایران دارد، اگر بخواهد.»
با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکا فشار را بیشتر میکنند. در تازهترین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قریب به اتفاق قانون تحریمهای انرژی ایران و چین را تصویب کرد. این قانون برای هدف قرار دادن شرکتهای چینی که نفت خام ایران را خریداری میکنند و در نتیجه پول را به اقتصاد ایران پمپاژ میکنند، طراحی شده است. این لایحه برای تصویب نهایی به سنا منتقل شده است.
جاش گوتهایمر، نماینده دموکرات کنگره گفت: «در حالی که ما اینجا هستیم، ایران از تجارت نفتی خود با چین برای آوردن درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری در روز استفاده میکند. چین با واردات میلیونها بشکه نفت در روز، ایران را در تجارت نگه میدارد و بودجههای مهمی را برای برنامه هایی چون توسعه موشکی و تسلیحات هستهای فراهم میکند.
اگرچه ایالات متحده به طور فزاینده ای به دنبال چین برای تحت تأثیر قرار دادن ایران است، برخی کارشناسان هشدار می دهند که این موضوع به این سادگی ها نیست.
کمتر کشوری به اندازه چین با ایران روابط اقتصادی قابل توجهی دارد. چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است، یک رابطه طولانی مدت که عمدتا حول محور تجارت نفت بوده است. بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکتهای چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردند و فروش را به بالاترین حد در ۱۰ سال اخیر رساندند.
اما روابط اقتصادی آنها به لحاظ نفوذ نابرابر است. به عنوان مثال، سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین بوده است. با این حال، چین تامینکنندگان بسیار دیگری فراتر از ایران دارد و عرضه تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را تشکیل میدهد.
پاتریشیا کیم، یکی از همکاران موسسه بروکینگز، به فارین پالیسی گفت: پکن بهعنوان بزرگترین شریک تجاری و حامی قدرت بزرگ ایران، از کانالهای ارتباطی ممتاز با تهران برخوردار است و بدون شک نفوذ بیشتری بر این کشور نسبت به ایالات متحده یا متحدانش دارد.
او افزود: «اگر رهبران چین تصمیم بگیرند رویکرد مداخله جویانه تری اتخاذ کنند، سخت است بگوییم که پکن چقدر می تواند تهران را مهار کند.»
ویلیام فیگوروآ، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، گفت: در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت دارای اهرمی است، استفاده از این اهرم هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالش برانگیز است.
به عنوان مثال، پالایشگاه های خصوصی چین که در بازار سیاه فعالیت می کنند، به طور غیرقانونی بیشتر نفت ایران را خریداری می کنند، نه پالایشگاه های دولتی. او گفت که این پالایشگاههای خصوصی «بهشدت دشوار است که کنترل شوند» و کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین را برای پکن چالشبرانگیز میکند.
مقیاس سرمایه گذاری چینی ها در ایران که عمدتاً توسط شرکت های خصوصی هدایت می شود، همچنان یک موضوع آزاردهنده در روابط بین دو کشور است. فیگوئروا گفت که چین به طور مزمن در ایران سرمایه گذاری ناکافی کرده است، که شکایت هایی را از سوی تهران برانگیخته و بر تمایل آنها برای تن دادن به فشار چین تأثیر می گذارد.
*ترجمه: ابوالفضل خدائی