«فضای سبز کمربند شهر تهران تا سال ۱۴۰۴ از میزان ۵۰ هزار هکتار عبور خواهد کرد.»؛ این وعدهای است که معاون شهرداری تهران فروردینماه امسال، در هیاهوی خبرهای ساخت مسجد در پارک قیطریه تهران داد و گفت که در پایان سال ۱۴۰۲ مساحت فضای سبز کمربند پایتخت از ۴۷هزار هکتار عبور کرد و سرانه فضای سبز تهران در حد استاندارد است.
این آمارها در شرایطی اعلام میشود که بررسیهای هممیهن از بودجه شهرداری تهران نشان میدهد از ابتدای کار دوره فعلی مدیریت شهری تهران، درآمد حاصل از قطع درختان به هزار و ۶۰۳ میلیارد تومان رسیده و نسبت به دوره پنجم ۳۵ درصد افزایش داشته است.
به گزارش هم میهن، حالا درست در روزهایی که شهرداری تلاش میکند بر اقدامات خود در حوزه افزایش فضای سبز تاکید کند، خبرهایی از یک طرح تازه برای ساختوساز در پارکهای تهران شنیده میشود؛ طرحهایی که جزئیاتشان مشخص نیست، اما حصارکشیها نشان میدهد در گوشهای از پارکها پروژهای در حال آغاز است. بعد از طرح ساخت مسجد در پارک قیطریه نوبت به ساخت یک فضای جدید در پارک لاله رسید و بعد از آن هم خبرهایی از طرح ساخت یکمسجد در بوستان خوارزمی منطقه ۳ شنیده شد.
بررسی دادههای مربوط به فضای سبز شهر تهران، حکایت دیگری است؛ آمارنامه شهرداری تا پایان سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که تعداد کل بوستانهای شهر تا پایان این سال دو هزار و ۳۶۶ مورد بود و درمجموع مساحت کل بوستانها به شش هزار و ۵۴۹ مترمربع میرسید.
سرانه فضای سبز پیراشهری هم ۲۵ هزار و ۹۴ مترمربع و سرانه فضای سبز شهری هم ۱۶/۷۸ مترمربع گزارش شده است. علاوه بر این سرانه بوستانها و تفرجگاههای شهری هم ۷/۲۴ مترمربع و سرانه فضای سبز معابر هم ۹/۵۴ مترمربع به دست آمده است.
در این گزارش فضای سبز عمومی بهعنوان عرصه پارک شهری، محلی، انهار، ریفیوژها و میادین و کمربند سبز تهران در نظر تعریف شده و مجموع مساحت بوستانها و فضاهای سبز عمومی شهر تهران در همان سال ۶۱۴ هزار و ۱۲۲ مترمربع اعلام شد. یکسال قبل از انتشار این آمار، سرانه فضای سبز تهران ازطرف رئیس سازمان بوستانهای این شهر همان رقم ۱۶/۴۲متر مربع اعلام شده بود.
این ارقام موافقان و مخالفان زیادی دارد؛ برخی از اعضای شورای شهر تهران میگویند شهرداری عملکرد موفقی داشته و سرانه فضای سبز شهری را افزایش داده و در مقابل تعدادی از کارشناسان اقتصاد شهری از درآمدهای ناشی از قطع درخت میگویند.
بهروز شیخرودی، معاون پیشین محاسبات و پایش عملکرد شورای شهر تهران، جزو دسته دوم است که میگوید، درآمدی که شهرداری در دوره مدیریت شهری ششم از قطع درخت تا پایان بهمنماه ۱۴۰۲ به دست آورده، نسبتی با اعتبارات کاشت درخت و جنگلکاری آن ندارد: «درآمد شهرداری تهران از ابتدای دوره ششم تا پایان بهمنماه ۱۴۰۲ از محل جریمه قطع درختان در شهر تهران هزار و۶۰۳ میلیارد تومان است که نسبت به دوره پنجم ۱۳۵ درصد رشد داشته است. آقای زاکانی و چمران باید بگویند که مجوز ساختوساز در چند باغ و قطع چند درخت داده شده که این میزان درآمد را به دست آوردهاند؟ شورای ششم به ریاست آقای چمران جریمه قطع درخت را به اندازه تورم گران نکرد و این جریمه حداکثر ۲۰ درصد گران شده است؛ یعنی قطع درخت برای بسازبفروشها صرفه اقتصادی دارد. وقتی درآمد حاصل از قطع درخت افزایش پیدا کرده، یعنی تعداد درخت بیشتری هم قطع شده است.»
شیخرودی آذرماه سال گذشته اعلام کرده بود که در مدیریت شهری ششم رقمی بیش از هزار و ۱۳۴ میلیارد تومان درآمد از قطع درختان به دست آمده؛ این عدد نسبت به عملکرد مدیریت شهری دوره پنجم ۹۵ درصد رشد پیدا کرده است.
او درباره آمارهای شهرداری درباره ایجاد ۶۲۶ هکتار فضای سبز در دوره ششم میگوید که بیشتر این آمار مربوط به کمربند سبز پیرامونی شهر تهران است: «باید حساب کرد که برای ایجاد این میزان فضای سبز چقدر هزینه شده است؟ ما ردیف بودجهای به نام جنگلکاری پیرامون شهر تهران داریم. از ابتدای روی کار آمدن دوره ششم تا پایان ۱۴۰۲، ۱۰۹میلیارد تومان بودجه برای این کار تصویب و هزینه شده است. اگر این آمار صحت داشته باشد، یعنی ۶۲۶ هکتار فضای سبز با ۱۰۹ میلیارد تومان ایجاد و برای هر هکتار جنگلکاری و فضای سبز، پنج میلیارد و ۷۴۳ میلیون تومان هزینه شده است. این هزینه فقط برای کاشت درخت نیست و صرف نگهداری آن هم باید بشود. قاعدتاً با این بودجه نمیتوان ۶۲۶ هکتار درختکاری انجام داد و فضای سبز جدید ایجاد کرد. در بهترین حالت میتوان گفت رقم عملکرد دورههای گذشته را هم بهعنوان عملکرد دوره ششم حساب کردهاند. ممکن است ۶۲۶ هکتار فضای سبز در اطراف و خارج شهر ایجاد کرد، ولی کسی آن را نبیند؟»
شیخرودی ادامه میدهد: «در کنار این موضوع که گفته میشود رکورد دورههای گذشته مدیریت شهری از نظر میزان ایجاد فضای سبز زده شده، زاکانی اگر مدعی شفافیت است، بگوید چند برابر دوره قبل از محل قطع درختان درآمد داشته و این درآمد بابت قطع چند درخت و با بن چندساله در شهرتهران به دست آمده است؟»
به گفته او غیر از بودجه جنگلکاری، بودجه دیگری هم برای فضای سبز وجود دارد که بخش زیادی از آن برای نگهداری از فضای سبز و حقوق و دستمزد کارکنان و کارگران میشود: «وقتی از قطع درخت این میزان درآمد دارید، از نظر قانونی و منطقی باید به ازای تعداد درخت قطع شده، درخت بکارید، اما در مقابل شاهد این هستیم که در برابر هزار و ۶۰۳ میلیارد تومان درآمد از قطع درختان تنها ۱۰۹ میلیارد تومان از این پول صرف درختکاری در قالب برنامه جنگلکاری در اطراف تهران شده است. براساس مصوبه شورای پنجم، شهرداری باید از محل جریمه قطع درختان نسبت به تملک باغات شهر تهران اقدام و این باغات را به بوستان تبدیل میکرد.»
معاون پیشین محاسبات و پایش عملکرد شورای شهر تهران از بودجه فضای سبز شهرداری در سال گذشته میگوید: «وقتی جریمه قطع درخت را دریافت میکنیم، باید آن را با میزان درختکاری انجامشده مقایسه کرد که دراینزمینه عملکرد شهرداری برخلاف تبلیغاتش که از «زندهباد درخت» حرف میزند، در مسیر زندهباد قطع درخت است! بههرحال در مقایسه با درآمد هزار و ۶۰۳ میلیاردی از قطع درختان و هزینه تنها ۱۰۹ میلیارد تومان برای کاشت درخت در قالب جنگلکاری در پایتخت، هرکسی متوجه میشود که زندهباد درخت یک شعار تبلیغاتی بیش نیست!»
آرش میلانی، عضو شورای شهر پنجم نیز منتقد آمارهای شهرداری درباره توسعه فضای سبز در دوره فعلی است. او به هممیهن توضیح میدهد: «فضای سبز برخلاف پروژههای عمرانی برای رسیدن به بهرهبرداری کامل نیاز به زمان دارد و کاشت نهالهای پنجساله از نظر ارزش اکولوژیک قابل مقایسه با یک درخت ۵۰ ساله نیست. این اقدام که تعدادی از درختان کهنسال را در بافت مرکزی حذف و بعد در محدوده حاشیه شهر چندبرابر آن در یک پارک جنگلی نهالکاری کنیم قابلقبول نیست.»
او به پروژههای برنامهریزیشده برای ساختوساز در پارکهای لاله و قیطریه اشاره میکند و ادامه میدهد: «در ارتباط با آمار عملکرد توسعه فضای سبز جایگزین، بعضی از این آمارها مربوط به کمربندهای جنگلی است که هنوز تبدیل به پارک نشده و قابل دسترس برای شهروندان نیست؛ بنابراین ایجاد تناسب بین آنچه در کمربند جنگلی کاشته و آنچه در پارک لاله و قیطریه قطع میشود نادرست است و هرکدام را باید متناسب با خودش مقایسه کرد. پارکهای مرکزی مانند لاله نسبت به فضای سبز کمربندی، محل رجوع تعداد بیشتری از مردم است. این پارکها از نظر میراث معنوی شهر ارزش بسیار بالایی نسبت به یک کمربند جنگلی تازهتاسیس دارد. آن خاطره جمعی که پنچدرخت کهنسال در پارک لاله دارد، بالاتر از دهها نهالی است که در ۵۰ کیلومتری آن کاشته میشود.»
میلانی اضافه میکند: «هر سانتیمتر از پارکهای ما بسیار ارزشمند است و کاهش سرانه در یک پارک مرکزی مانند لاله بهبهانه ایجاد پارک و فضای سبز در یک منطقه دیگر خطاست. در پارک لاله فضاهای کاربری زیادی مانند کانون پرورش فکری، کتابخانه، موزه و آتشنشانی و... ازقبل جانمایی شده و فضای سبز آنجا ظرفیتی ندارد که عرصه جدیدی از آن کاسته شود.»
میلانی درباره آمارهای شهرداری درخصوص رکوردزنی ایجاد فضای سبز درونشهری در دوره فعلی نسبت به عملکرد یکدهه گذشته، میگوید: «شاید فضای سبز کنار خیابانها هم در طبقهبندی آماری پارکهای در دسترس شهروندان، وارد شده است. در این تبلیغ ادعا کردهاند که ۶۲۶ هکتار توسعه فضای سبز مربوط به پارکهای درونشهری است. در آمارنامه سال ۱۴۰۱ شهرداری نوشته شده که فضای سبز جدید درونشهری و قابل دسترس برای شهروندان ۵۲۵ هکتار است.
اگر به آمار گزارش عملکرد سازمان بوستانها در همان سال مراجعه کنیم، لیست پارکهایی که بهعنوان خروجی پارکهای جدید دیده میشود قابل مشاهده است، اما مساحت این پارکها با عدد آمارنامه تناسب ندارد و سرجمع آن به این عدد نمیرسد. حتی اگر آمار بهسازی پارکهای موجود مانند پروژه مادر و کودک را هم به مساحت این پارکها اضافه کنیم - هرچند این تجمیع آماری هم بهلحاظ اصولی نادرست است- باز هم سرجمع آن به ۵۲۵ هکتار نمیرسد؛ بنابراین بهنظر میرسد آمار مذکور یک ترفند تبلیغاتی است تا نشان دهند که به فضای سبز توجه داشتهاند و از نظر آماری شبهه جدی به آن وارد است.»
او میگوید، دوهزار هکتار کمربند سبز شهری ایجاد شده توسط شهرداری فراتر از این ۶۷۶ هکتار است: «چون این آمار مربوط به پارکهای جنگلی خارج از مناطق شهرداری تهران است و معمولاً بخشی از آنها باید به بوستان و فضای سبز قابل دسترس تبدیل شود، در این صورت مساحت آنها را میتوان به آمار پارکهای قابل استفاده شهروندان اضافه کرد. بههمیندلیل باید بهصورت شفاف توضیح داده شود که چه میزان از کمربند سبز تهران تحت عنوان بوستانهای حاشیهای به این آمار اضافه شده است؟ منظور از فضای سبز درونشهری، پارکهایی است که داخل بافت موجود شهری برای شهروندان قابل دسترس است بخشی از محدودههای اطراف شهر تهران قبلاً به پارک جنگلی تبدیل شده و درحالحاضر کمربند سبز در شعاع دورتری از شهر در حال احداث است و هنوز راه زیادی برای قابل دسترسشدن آنها وجود دارد.»
میلانی ادامه میدهد: «سرانه ۱۶/۷ مترمربعی که بهعنوان سرانه فضای سبز شهری اعلام میشود، با احتساب تمام فضای سبز یعنی کمربند سبز، فضای سبز معابر و بوستانهاست؛ درحالیکه اگر بهصورت خالص به این موضوع نگاه کنید آنچه برای شهروندان قابل دسترس است پارکها و بوستانهای درونشهری است و در این صورت این سرانه حدود ۷/۲۴ مترمربع تا پایان سال ۱۴۰۱ است. با این حساب در زمینه سرانه بوستانهای شهری هنوز با استاندارد ملی که ۱۰ مترمربع است، فاصله داریم.»
عضو شورای شهر پنجم میگوید که در سالهای گذشته بیشتر پهنههای خالی و در دسترس داخل شهر قبلاً به پارک تبدیل شده است: «درحالحاضر برای اینکه یک محدوده را به فضای سبز تبدیل کنید، باید باغهای موجود و بافت فرسوده و مسکونی را خریده و تبدیل به پارک کنید؛ بنابراین بسیار پرهزینه است که ۵۲۵ هکتار زمین در داخل بافت شهری برای ایجاد بوستان تملک کنید.»
براساس گزارشهای سازمان بوستانها و اظهارنظر شورای شهر در سال گذشته میزان باغات تملکشده و تبدیل به پارک شده عملکرد ۵۰۰ هکتاری نداشت و حدودِ سالهای گذشته بود. در دورههای پیشین مدیریت شهری، نرخ ایجاد فضای سبز از محل تملک باغات ۲۰ تا ۴۰ هکتار در سال بود. در دوره پنجم یکی از مشکلات پیداکردن عرصههای خالی در داخل بافت شهری برای تبدیل به پارک بود امیدوارم سازمان بوستانها بهصورت شفاف اعلام کند که بهصورت خالص میزان پارکهای درونشهری چقدر افزایش پیدا کرده است؟»
در مقابل موافقان عملکرد شهرداری درباره ایجاد فضای سبز چه میگویند؟ آنها معتقدند که سرانههای فضای سبز در دوره زاکانی افزایش پیدا کرده و حتی از استانداردهای ملی هم عبور کرده است؛ گروهی که معتقدند قطع درخت نباید مانع اجراییشدن پروژههایی شود که بهنفع مردم است. مهدی بابایی، عضو شورای شهر تهران و از مدافعان عملکرد شهرداری در این حوزه است.
او میگوید که شهرداری تهران وظیفه دارد طبق طرح جامع و قانون هوای پاک، سرانه فضای سبز را تامین کند: «طرح جامع میگوید سرانه فضای سبز شهری جدا از جنگلکاری ۱۰ متر است. این سرانه در قانون هوای پاک ۱۵ متر تعیین شده است، اما درحالحاضر سرانه فضای سبز تهران به ۱۶/۵ مترمربع رسیده است. شهرداری سالیانه چندهزار هکتار جنگلکاری میکند. در همین دوره ۱۰ باغ را به پارک تبدیل کردهایم، اما نباید قداستی برای درخت قائل شویم که امکان اجرای پروژهها سلب و بخشی از آنها دچار اختلال شود.»
بابایی درباره موضوع ساختوساز در پارک لاله هم میگوید که فعلاً مصوبهای درباره این موضوع در شورا نداریم: «باتوجه به این شرایط، شهرداری نمیتواند چنین ساختوسازی انجام دهد و فعلاً هم مجوزی برای جابهجایی درخت از کمیسیون ماده ۷ نداشتهاند، البته هنوز هم شهرداری شروع به پروژه عملیاتی نداشته و عدهای میخواهند قصاص قبل از جنایت کنند. ما درکمیسیون ماده ۷ بررسی میکنیم که برای اجرای یکطرح چقدر درخت باید جابهجا شود و آن طرح ارزش این کار را دارد یا خیر؟»
او ادامه میدهد: «اگر شهرداری پروژهای برای ساخت در بوستانها دارد، باید حتماً مصوبه شورا داشته باشد، البته بهاستثنای موردی که در قیطریه رخ داد؛ چون خود شهرداری منابع مالی را از طریق خیر تامین کرده و صرفاً برای ساخت باید در کمیسیون ماده ۷ برای جابهجایی درخت مراجعه کند. این کمیسیون هم اجازه جابهجایی سه درخت را گرفت که باتوجه به واکنشها، درنهایت تصمیم گرفته شد که این سه درخت داخل حیاط مسجد بیفتد و جابهجا نشوند. در دورههای قبلی شورا مصوب شد که ساختوساز در پارک بهاستثنای نمازخانه و مسجد ممنوع است؛ ساخت این دو فضا نیازی به مصوبه کمیسیون ماده پنج نیز ندارد.»