منبع: نیویورکتایمز
تاریخ انتشار: 9 مه 2024
نویسنده: دیوید بروکس
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده:
«دیوید بروکس»، مفسر سیاسی و فرهنگیِ محافظهکار آمریکایی است که برای نیویورکتایمز مطلب مینویسد.
شایان ذکر است که مقالات ترجمهشده در این بخش، صرفاً بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: جو بایدن در سال 2020 با شعار «نجات روح آمریکا» پا به میدان رقابت گذاشت و وقتی رئیسجمهور شد، کوشید تا صدها میلیارد دلار به «قانون بازسازیِ زیرساختها» و «قانون چیپس و علم» (برای تقویت تحقیقات داخلی و تولید نیمه هادیها در ایالات متحده) اختصاص دهد. آنزمان امیدوار بودم این برنامهها اشتغالزا باشند، حس امنیت مالی را در مردم برانگیزند و ادای احترامی باشند به گذشتۀ پرفرازونشیبی که از سر گذراندهایم.
هرچند این سیاستها از نظر اقتصادی موفقیتآمیز بودند و موجی از سرمایهگذاریهای اطمینانبخش و افزایش دستمزدهای واقعی را در پی داشتند، اما چنین به نظر میرسد که پیشرفت اقتصادی به پیشرفت اجتماعی یا معنوی، حس بیگانگی کمتر و اعتماد اجتماعی بیشتر نیانجامیده است.
جامعۀ آمریکا هنوز گرفتار عداوت، بیاعتمادی، انزوا، سوءبرداشتهای عامدانه، بیرحمی و فرومایگیهای آشکار است. در حوزههایی که از سیاستهای اقتصادی برخوردار شدهاند، مشکلات اجتماعی ناگوارتر است و این پرسش به ذهن متبادر میشود که چگونه میتوان جامعهای بنا کرد که از کرامت و شایستگی اخلاقیِ بیشتری برخوردار باشد؟
برای پاسخ به این پرسش، به کتاب ارزشمند "هاوارد تورمن" به نام «عیسی و محرومان» (1949) مراجعه کردم. تورمن، الهیدانی سیاهپوست و همعصر "مارتینلوترکینگ" (رهبر جنبش مدنی سیاهان) بود.
تورمن در کتابش مجموعهای از پرسشهای اخلاقی را مطرح میکند. مثلاً میگوید: «چطور ممکن است محرومان و ستمدیدگان بدون ازدستدادن انسانیتشان در چنین شرایطی به سر ببرند؟» و با نگاهی بسیطتر میپرسد: «چگونه میتوان بنیان معنوی و اجتماعی جامعه را تقویت کرد تا مردم در کشاکشهای عادی زندگی، کرامت یکدیگر را به رسمیت بشناسند؟» پرسش اصلی همین است. وقتی بسیاری از مردم، فارغ از هر گرایش این تلقی را داشته باشند که جامعه آنها را در مضیقه گذاشته، کرامت افراد به چالش کشیده میشود و لاجرم همین پرسشهای اخلاقی به ذهن متبادر میشود.
تورمن تأکید میکند: عیسی، یهودی تنگدستی بود که تحت ستم حاکمان روم زندگی میکرد، اما در چنین وضعیت مشقتباری، توجه خود را به «کانون معنوی» حیات هر فرد معطوف ساخته بود.
مشی او نشان میدهد که نمیتوان صرفاً به شرایط اقتصادی یا سیاسیِ افراد نگریست. معیار تعیینکننده در حیات فرد، اخلاقیات معنوی است و تقدیسشدن یا تحقیرشدن افراد در حیات اخلاقیشان اثرگذار است.
تورمن به ما یادآوری میکند وقتی شبکههای روابط اجتماعی، گسسته و ناعادلانه شود، تحول اجتماعی بهناچار تابع تحولات فردی میشود.
او درآغاز بر این موضوع تمرکز میکند که چه شرایطی انسان را به ذلت میکشاند یا رفعت میبخشد.
تورمن با بینشی خارقالعاده، روانشناسیِ سلطهجویان و محرومان را تبیین و خاطرنشان میکند که سلطهجویان غالباً در هراس به سر میبرند و میدانند که اگر به سلطهگری ادامه ندهند، قدرتشان پایمال خواهد شد. بههمینمنوال محرومان نیز با فشارهای روحی عظیمی مواجهاند، زیرا «گمان میکنند ذلتبارتر از حس درونیشان نمیتوان یافت.»
تورمن در بخشی که ظهور دونالد ترامپ را پیشبینی میکند، به قدرت مهیبِ عوامفریبی او اشاره کرده است. ترامپ به جوانان ازخودبیگانه میگوید: «هیچکس شما را دوست ندارد، ولی من شما را دوست خواهم داشت. هیچکس به شما کار نمیدهد ولی من شما را به کار خواهم گماشت. هیچکس شما را نمیخواهد ولی من خواهان شما هستم و به یاریتان خواهم آمد.» و در بخش دیگری که ناظر بر مصایب کنونی غزه است، میگوید: «عذاب کودکان، عظیمترین تراژدیِ برجایمانده است.»
تورمن میگوید: «طبیعی است که محرومان نسبت به ستمگران آکنده از ترس و نفرت باشند. طبیعی است که بخواهید به کسانی که بر شما مسلط هستند دروغ بگویید تا از خودتان محافظت کنید. اما این واکنشها همیشه خودویرانگرند.»
او مینویسد: «عیسی نفرت را کنار زد، زیرا دریافت که نفرت به معنای مرگ ذهن، مرگ روح و قطع ارتباط با خداوند است. هنگامی که سعی میکنید دیگری را حتی برای محافظت از خودتان بفریبید، بهتدریج ذاتتان فریبکار میشود و درنهایت قوۀ تشخیص درست و نادرست را از دست خواهید داد.»
به باور تورمن اولین گام برای تحقق آشتیِ جمعی آن است که معادلات قدرت را بازتعریف کنیم. وقتی گروهبندیها تثبیت میشوند، افراد در دستهبندیهای صعب اجتماعی بهعنوان دشمن با یکدیگر مواجه میشوند. میتوانید با مطرحکردن پرسشهای اخلاقی، این دستهبندیها را برهم بزنید. این پرسوجوها آدمها را از نو با هویت اجتماعیشان مواجه میکنند و مسیری برای بهاشتراکگذاشتنِ ارزش و فهمِ ارزش متقابل آغاز میشود.
این جملات کتاب تورمن را بسیار دوست دارم: «نمیتوان بر این نکته اصرار ورزید که با حوزه، روش و تکنیکی واحد مواجهیم. بحث بر سر اندیشهای شورمندانه و خواستهای فروتنانه است.»
شهروند نیکاندیش، باید از صداقت و صمیمیت برخوردار باشد و لازم است از مهارتها، روشها و تکنیکهایی برای حیات مسالمتآمیز و شرافتمندانه برخوردار باشد. باید یاد بگیرد شنوندۀ خوبی باشد، بهدرستی طلب کند و بهآسانی ببخشد. باید از گفتۀ واضح دیگران دچار سوءتعبیر نشود. باید بداند چگونه با دیگران صحبت کند که شایستۀ احترام باشد. جامعهای که مملو از تنهایی، بیاعتمادی و گسستهای اجتماعی و اخلاقی باشد، شکستخورده است.
برای ایجاد تحول اجتماعی به خیرخواهی و فنونِ کنش اجتماعی نیاز داریم. سازمانهای حقوق مدنی در دهههای 1950 و 1960 زمان زیادی را صرف تأمل در همین حوزه کردند و به این پرداختند که کدام روشها جواب میدهند و کدامیک نتیجۀ معکوس دارند. تأکید تورمن بر دقت و تکنیک روششناختی، بر اصول درخشان و مقاومت مسالمتآمیز مارتینلوترکینگ نیز مؤثر بود. چارچوب کنش اجتماعی کینگ اصول مشخصی دارد و شهروند نیکسرشت بهزعم او از چنین خصایلی برخوردار است:
1 . هرگز بزدل و کنارهجو نیست. سخن از مقاومتِ فعال و غیرخشونتآمیز دربرابر شر است.
2. در پی شکست یا ذلت حریف نیست، بلکه بهدنبال جلب دوستی و تفاهم برای ساختنِ جامعۀ مطلوب است.
3. علیه نیروهای پلید اجتماعی مبارزه میکند نه اشخاصی که به هر علت شرارت میکنند.
4. در پی انتقام و تلافیجویی نیست. ضربههای حریف را میپذیرد و میداند که در پس هر دشواری، حکمتی قابلتأمل است.
5. از انواع خشونت و کینهورزی امتناع میکند.
6. مقاومت غیرخشونتآمیز میکند و به آیندۀ روشن و دورنمای عادلانه ایمان دارد.
بدیهی است که گاهی اتخاذ استراتژی غیرخشونتآمیز، نامناسب است و مثلاً در شرایط هرجومرج یا وضعیت جنگی و زمانی که موجودیت مردم در معرض تهدید قرار دارد، باید از روشهای دیگری استفاده کرد؛ اما این تکنیکها در خیلی از جوامع مثل بیرمنگام، سِلمای آلاباما، شیکاگو و فراتر از آن جواب دادهاند. نگاه تورمن ژرفاندیش است، بداخلاقیهای رقیب را تحمل میکند و آگاهی و معنویت ملی را تقویت میکند. عمیقاً بر این باورم که شخصیت سیاسیِ اخلاقمند و روح دموکراسی از هر چیز دیگر مهمتر است. روشهای مدنیِ مسالمتآمیز معنویت مردم را ارتقا میدهند، آگاهی محرومان را افزایش میدهند، قدرت سلطهگران را تضعیف میکنند و کمک میکنند تا جامعۀ ارزشمندتری بنا شود.
۱ایده چیپستها از یوتیوب من بود در ازای چیزی دریافت نکردم
مرسی که یادآوری کردی
ولی این به معنای تایید رییس جمهور بایدن نبود
ممنونم که تیشان پای ثابت کلاسهای درس من بودند
تندرست و موفق باشید.