«میشائل هانکه» کارگردان پرافتخار اتریشی با تمجید از عباس کیارستمی او را کارگردانی بیهمتا دانست که دستبابی به سادگی موجود درآثارش بسیار دشوار است.
به گزارش ایسنا، «میشائل هانکه» با ساختن فیلمهای تحسینشده به زبانهای فرانسوی، آلمانی و انگلیسی و فعالیت گسترده در تلویزیون و تئاتر در طول دوران حرفهای خود، بدون شک یکی از برجستهترین چهرههای بینالمللی سینماست.
از زمان ساخت اولین فیلم بلندش در سال ۱۹۸۹ با عنوان «قاره هفتم»، این فیلمساز بهخاطر آثار تزلزل ناپذیر، سازش ناپذیر و اغلب غیرعاطفیاش شناخته شد، که نوری بر واقعیتهای بد شرایط انسانی میتاباند و مرتباً آثارش را با شلاق خشونت بصری و تصاویر آزاردهنده برای تقویت زیرمایه موضوعی ارائه میدهد.
رویکرد تعمدی، جذاب و غوطه ور او به سینما، لایه لایه در اصالت و ابهام، به نشانه زیبایی شناسی او تبدیل شده است، به این معنی که سادگی به ندرت اصطلاحی است که به فیلم های او نسبت داده می شود. با این حال، دقیقاً به همین دلیل است که او عباس کیارستمی را یکی از بزرگان واقعی سینما می داند که پیشگامانه توانست به «سادگی در سینما دست یابد که رسیدن به آن بسیار دشوار است».
چهرهای از «سینما موج نو ایرانی» با سبکی شاعرانه و ویژگیهای متمایز موجب شد که کیارستمی تحسینکنندگان بیشماری داشته باشد و در آثار پربارش تعادل بین کمیت و کیفیت را حفظ کند. از اولین فیلم بلندش در سال ۱۹۷۳ تا آخرین فیلمش در سال ۲۰۱۲، او ده ها فیلم ساخت که واقعیت را با داستان، مستند را با واقعیت و سادگی بیرونی را با پیچیدگی های درونی ترکیب میکرد.
اینها تنها تعداد انگشت شماری از دلایلی است که چرا هانکه برای کیارستمی چنین احترامی قائل است و وقتی از او خواسته شد که نگاهی به چشمانداز سینمای معاصر بیندازد و نام کسی را که کارش را بیش از همه تمجید میکند، تنها یک پاسخ داشت: عباس کیارستمی
هانکه در مورد کیارستمی در مجله «The Other Journal»گفت: «او هنوز هم بی نظیر است. همانطور که برشت می گوید، سادگی سخت ترین چیز برای دستیابی است. همه آرزو دارند کارها را به سادگی انجام دهند و همچنان آنها را با تمام دنیا مرتبط کنند. فقط بهترین ها به این امر می رسند. کیارستمی این ویژگی را دارد و همیمطور روبر برسون»
استفاده از نام «برتولت برشت» نمایشنامه نویس و «روبر برسون» افسانهای در مقام مقایسه نشان میدهد که هانکه چگونه کیارستمی را حضوری یکپارچه در دنیای سینمای مدرن میداند. این دیدگاهی است که توسط بسیاری از جمله «آکیرا کوروساوا» و «مارتین اسکورسیزی» نیز همین برجستگی عنوان شده است و اسکورسیزی نیز خلوص بیهمتاری او را ستوده است.
این سادگی درک شده که هانکه میگوید؛ ایجاد آن چیزی فوقالعاده دشوار است، توسط کیارستمی در تمام دوران حرفهایاش بیدردسر متجلی شد. اگرچه عناصر مینیمالیستی زیادی در مجموعه آثار او وجود داشت، اما فیلمساز به طور کلی نمی پذیرفت که آثارش به طور کلی به این شکل توصیف شود.
کیارستمی اذعان کرده «فیلمهای من به سمت نوعی مینیمالیسم پیش میروند»، اما از دیدگاه او فقط چیزهای زائد را حذف کرده است. «عناصری که میتوان حذف کرد حذف شدهاند، برخی از عناصر برجسته میشوند در حالی که برخی دیگر پنهان شدهاند یا حتی به تاریکی بازگردانده میشوند».
در آثار کیارستمی ثانیهای تلف نشده و او چیزی (سادگی) را که همتایانش برای رسیدن به آن تلاش میکردند، طبیعیترین چیز دنیا ساخت.
«میشائل هانکه» به عنوان یکی از برترین کارگردانان اروپا، تاکنون جوایز فراوانی از جمله بهترین کارگردانی جشنواره کن، پنج جایزه فیلم اروپا برای فیلم «پنهان» (۲۰۰۵)، نخل طلای کن، جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی، دو نامزدی اسکار، نامزدی جایزه بفتا و پنج جایزه سینمایی فیلم اروپا برای «ربان سفید» (۲۰۰۹) و همچنین نخل طلای کن و چهار جایزه فیلم اروپا و اسکار بهترین فیلم خارجی را برای فیلم «عشق» در سال ۲۰۱۲ به دست آورده است.
«بازیهای مسخره»، «کد مجهول»، «معلم پیانو»، «زمانه گرگ» و «پنهان» از جمله دیگر آثار بلند سینمایی هانکه هستند.