تقی هاشمی دولابی، از اهالی قدیم دولاب، در این باره میگوید: «گویش دولابی خیلی زود تحت تأثیر مجاورت و همسایگی با تهران تغییر کرد، اما در گذشتههای دور پدربزرگ و مادربزرگها در صحبتها و محاورات روزمره، کلمات و حروف را کوتاه و مختصر تلفظ میکردند.
به گزارش همشهری، قدیمیهای دولاب در بعضی مواقع با تغییر اعراب حروف و کلمات سعی میکردند به جای پرگویی، سریعتر حق مطلب را ادا کنند.» به گفته این ریشسفید دولابی، این روزها اما دیگر اثری از این زبان و گویش نیست و بسیاری از قدیمیها هم حتی این مدل صحبت کردن را به یاد ندارند.
اهالی دولاب به محله آبا و اجدادیشان عرق دارند و برای حفظ نام و اعتبار آن همیشه سعی میکنند از همه ابزارهایی که در دست دارند استفاده کنند.نمونهاش سرودن شعرهای زیبا برای محلهشان است با ذکر ویژگیهای آن از زمانی که روستا بود تا امروز که تبدیل به محلهای در دل تهران بزرگ شده. شعر زیر که «نصرتالله بیکی در باغی»، از اهالی قدیمی، در وصف دولاب سروده را ببینید.
چون چلچراغی در شب تار است دولاب / کانون علم و عشق و ایثار است دولاب
این خاک از نور ولایت تابناک است / بیتالولای چهارده معصوم پاک است
اینجا ره و رسم شهیدان زنده باشد / اندیشه و فرهنگشان پاینده باشد
اینجا سوی ملک با دروازه دارد / اینجا بزرگانی بلندآوازه دارد
نواب از اینجا حملهور سوی ستم شد / از مردم دولاب پشت ظلم خم شد
اینجا مجاهدساز و دانشپرور آمد / زین خطه اسماعیل دولابی برآمد
آن اسوه اندیشه و ایمان و عرفان / شد افتخار ملت و فرهنگ ایران
در خطبه، نام حق پناهش هست بارز / در شعر نام صالحی مرد مبارز
اینجا نوای ربنا تا عرش اعلاست / نذرونیاز و روضه هرروزه برپاست
اینجا دل و جان محبان یاحسین است / فریاد این مردم دمادم یاحسین است
زین جا نغمه تکبیر برزد / برجان ناپاک ستمشاهی شرر زد
دولاب مهد اعتبار و زهد و تقواست / آرامگاه چل تن از اولاد زهراست
در این محله مسجدی بااعتبار است / در هشت قرن این خانه حق برقرار است
دولاب را فیض و فضایل بیشمار است / این مختصر از شعر بیکی یادگار است