با وجود درگذشت سید ایراهیم رئیسی رییس جمهوری اسلامی ایران که در دوران 3 ساله تصدی مسند ریاست جمهوری در قالب سیاست نگاه به شرق روابط ایران را با قدرت های غیرغربی به ویژه روسیه توسعه داد، اما باید دانست که پویایی روابط ایران و روسیه در نظم ژئوپلتیکی در حال تغییر جهان، وابسته به یک فرد نیست و موضوعی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
به گزارش عصرایران، نشریه "کارنگی پولتیکا" با نگارش مقاله ای به قلم " نیکیتا اسماگین" در این باره نوشت:
عوامل اقتصادی، سیاسی و نظامی زیادی وجود دارد که مسکو و تهران را به هم نزدیک می کند و در این میان افراد نقش تعیین کننده ای ندارند.
مهم نیست که درگذشت غیرمنتظره سید ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط بالگرد چه تاثیری در تغییر سیاست های ایران به دنبال داشته باشد، اما تغییر مسیر سیاست (خارجی) ایران در پی رئیسی بعید به نظر می رسد.
در ساختار قدرت و قانون اساسی ایران رئیسجمهوری دومین فرد در هرم قدرت محسوب می شود و ایران یک کشور مبتنی بر دیکتاتوری شخصی نیست. سیاست داخلی و خارجی ایران هر دو توسط طیف وسیعی از نهادها و افراد توسعه می یابد. ماهیت روابط روسیه و ایران نیز به گونه ای است که حتی برای مقامات ارشد نیز تغییر جهت آن بسیار دشوار است.
درست است که رئیسی و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه - که او نیز در سانحه سقوط بالگرد جان باخت - از حامیان سرسخت بهبود روابط ایران با روسیه بودند و رابطه با روسیه یکی از اولویت های رئیسی از همان ابتدای ریاست جمهوری اش بود و او مسکو را برای یکی از اولین سفرهای خارجی خود در سال 2022 انتخاب کرد. در حالی که این سفر به توافقات چشمگیری منجر نشد اما در نهایت یک پیشرفت تاریخی در روابط دو کشور در دوران ریاست جمهوری رئیسی به شمار می رود.
همکاری های ایران و روسیه شامل قرارداد 40 میلیارد دلاری بین شرکت گازپروم روسیه برای سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران، قرارداد دیگری برای ساخت راه آهن رشت-آستارا از سوی روسیه است که کریدور حمل و نقل شمال-جنوب را که روسیه را به خلیج فارس متصل می کند، تکمیل می کند. دیگری نیز پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا به رهبری روسیه است.
بزرگترین نوآوری اما همکاری نظامی دو کشور بوده است. پس از تهاجم همه جانبه روسیه به اوکراین، ایران برای اولین بار صادرات تسلیحات به روسیه را آغاز کرد، در حالی که مربیان ایرانی سربازان روسی را در جنگ های مدرن آموزش می دادند. ایران در ازای آن هواپیماهای آموزشی نظامی دریافت کرده است و به نظر می رسد به زودی جنگنده های سوخو 35 روسی را نیز دریافت خواهد کرد.
همه اینها اما نتیجه علاقه رئیس جمهوری فقید ایران به روسیه نیست. این حمله روسیه به اوکراین و در پی آن انزوای مسکو از غرب است که نزدیکی ایران و روسیه را تقویت کرده است. به عبارت دیگر، روابط نزدیکتر آنها منعکس کننده واقعیت جدید ژئوپلیتیکی است که هر کسی که رئیس جمهوری جدید ایران شود، بدون تغییر باقی خواهد ماند.
البته هیچ تضمینی وجود ندارد که این روابط تحت ریاست جمهوری جدید قوی تر شود. علیرغم سرفصلهایی که درباره شکوفایی همکاریهای روسیه و ایران منتشر میشود، اما در عالم واقع همکاری های اقتصادی دو کشور هنوز به سطح قابل توجهی نرسیده است.
مشکل اصلی همچنان اقتصادی و بوروکراتیک و لجستیک است. در سال 2022 - سال اول جنگ در اوکراین - گردش تجاری بین ایران و روسیه با 20 درصد افزایش به رکورد 4.9 میلیارد دلار رسید. شاید بتوان انتظار داشت که سال بعد شاهد تداوم این پویایی مثبت باشیم (به ویژه پس از ادعاهایی مبنی بر اینکه دو کشور اکنون یک سیستم پرداخت یکپارچه دارند). اما نتیجه برعکس بود: در سال 2023 حجم تجارت نزدیک به 20 درصد کاهش یافت و به 4 میلیارد دلار رسید.
اگر به ساختار صادرات روسیه به ایران که تحت سلطه غلات است (80 درصد از کل) نگاهی بیندازیم. کاهش سال 2023 نشان دهنده کاهش میزان خرید غلات روسیه از سوی ایران بود.
حتی با وجود روابط نزدیک بین دو کشور، کالاها و خدمات جدید روسیه به سختی وارد بازار ایران می شود. مسائلی که کسب و کار روسیه را متوقف می کند مواردی آشنا هستند: فقدان سازوکار موثر برای تسویه پرداخت ها و تدارکات. سیستم های بانکی ایران و روسیه ممکن است روی کاغذ یکپارچه شده باشند، اما هنوز سیستم پرداخت قابل استفاده مناسبی وجود ندارد و گزینه های موجود، کارمزدهای بسیار بالایی دریافت می کنند و مشکلات مربوط به لجستیک نیز به کندی در حال حل شدن هستند.
وقتی صحبت از صادرات ایران به روسیه می شود، وضعیت کمی بهتر است: در سال 2023، ارزش صادرات با 16 درصد افزایش به 1.29 میلیارد دلار رسید. ساختار صادرات ایران نیز در حال تغییر است: نسبت کالاهای کشاورزی در حال کاهش است، در حالی که تقریبا نیمی از آنها اکنون کالاهای صنعتی (مواد شیمیایی، مصالح ساختمانی و قطعات یدکی) هستند. به عبارت دیگر، کالاهای جدید ایرانی در حال ورود به بازار روسیه هستند و با افزایش صادرات ایران، تراز تجاری عادلانه تر می شود.
در حالی که توافقات بین دولتی عمده بین روسیه و ایران اغلب با هیاهوی زیادی همراه است، اما در عمل از اهمیت کمتری برخوردارند. به عنوان مثال، سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری گازپروم در ایران، هنوز هیچ پیشرفت قابل توجهی در صحنه نداشته است. به همین ترتیب، کار ساخت راه آهن رشت - آستارا هنوز آغاز نشده است.
تنها مورد استثنا بخش دفاعی است. ایران تعداد زیادی پهپاد و تجهیزات دیگر از جمله گلوله، توپ و سلاح های ضد تانک به روسیه می فروشد. روسیه حتی تاسیساتی برای بومی سازی تولید پهپادهای ایرانی راه اندازی کرده است. درست است که حجم دقیق تسلیحات و تجهیزات خریداری شده توسط مسکو مشخص نیست، زیرا اطلاعات تجاری منتشر شده توسط هر دو کشور شامل کالاهای نظامی نمی شود، اما می تواند حدود چند میلیارد باشد.
ایران همچنین نقش مهم دیگری را برای مسکو ایفا می کند: کشوری که به روسیه مشروعیت و موقعیت اعطا می کند. قبل از جنگ اوکراین، کنفرانس های بین المللی و رویدادهای مشابه در روسیه با حضور مهمانانی از سراسر جهان برگزار می شد. از آنجایی که پس از جنگ اوکراین فهرست حاضران در این کنفرانس ها به مراتب کمتر شده است، ایرانیان حالا مهمان افتخاری بسیاری از این کنفرانس ها شده اند. دانشگاه های روسیه در حال امضای قرارداد با همتایان ایرانی خود هستند، در حالی که هیات هایی از مقامات و بازرگانان روسی به طور منظم به تهران می روند. در کنار چین، مقامات روسی از ایران به عنوان مدرکی استفاده می کنند که نشان دهند آنها در صحنه جهانی منزوی نیستند.
هر کسی که جایگزین رئیسی شود، بعید است که سیاست ضد غربی تهران به این زودی ها تغییر کند و این بدان معناست که روسیه و ایران همچنان در کنار هم قرار خواهند گرفت.
در عین حال، مشکلات بیشماری مانند فرهنگ بوروکراتیک دو کشور و محدودیتهای عینی اقتصادی و مجموعه ای از جزئیات کوچک دیگر، توسعه روابط ایران و روسیه را کند می کند.
اما گرم ماندن روابط روسیه و ایران مبتنی بر واقعیات عینی است. این دو کشور همزمان با ناامیدی از غرب و به عنوان دولت های تجدیدنظرطلب که بر پایه های تمدنی خود تکیه می کنند، به هم نزدیک شده اند. همکاری آنها اجتناب ناپذیر است. حتی درگذشت غیرمنتظره رئیس جمهوری ایران در یک سانحه نیز برای فرار از این سرنوشت کافی نیست.