۲۴ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۷۰۵۱۰
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۰ - ۱۰-۰۳-۱۴۰۳
کد ۹۷۰۵۱۰
انتشار: ۰۱:۳۰ - ۱۰-۰۳-۱۴۰۳

پدر شهرسازی ایران کیست؟

پدر شهرسازی ایران کیست؟
بسیاری از پروژه‌های شهری، تربیت چند نسل از اساتید دانشگاهی، طراحی ساختار‌های اجرایی حوزه مدیریت شهری و نگارش کتب مرجع، وامدار سال‌ها تلاش محسن حبیبی در نشر و تبیین مبانی دانشی است که امروزه از آن به علم شهرسازی یاد می‌شود.

 «محسن حبیبی» معمار و شهرساز بزرگ و پژوهشگر تاریخ معماری ایران است. از دکتر محسن حبیبی به‌عنوان پدر شهرسازی مدرن در ایران یاد می‌شود. 

بسیاری از پروژه‌های شهری، تربیت چند نسل از اساتید دانشگاهی، طراحی ساختار‌های اجرایی حوزه مدیریت شهری و نگارش کتب مرجع، وامدار سال‌ها تلاش او در نشر و تبیین مبانی دانشی است که امروزه از آن به علم شهرسازی یاد می‌شود.

بیوگرافی محسن حبیبی

به گزارش اقتصاد24، استاد محسن حبیبی در سال ۱۳۲۶ در کرمانشاه متولد شد و پس از گرفتن دیپلم متوسطه در سال ۱۳۴۴ در این شهر، وارد دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران شد و در دو رشته معماری و شهرسازی درجه کارشناسی ارشد خود را گرفت.

به گزارش اقتصاد۲۴ او در سال ۱۳۶۰ از رساله دکتری خود با عنوان «ترکیب شهری از شهر سنتی به شهر نوین» در دانشگاه پاریس دفاع کرد. حبیبی سال‌ها استاد شهرسازی دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران بود و در سال ۱۳۸۱ از وی به عنوان استاد نمونه دانشگاه تهران تجلیل شد.

سیدمحسن حبیبی علاوه بر تدریس در دانشگاه و مدیریت گروه و ریاست دانشکده و پردیس هنر‌های زیبا، در سمت‌های اجرایی و مشورتی متعددی خدمت کرد.

تحصیلات محسن حبیبی

•    دکتری شهرسازی، پاریس

•    دیپلمای تخصصی شهرسازی، پاریس

•    کارشناسی ارشد شهرسازی، دانشگاه تهران

•    کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه تهران

مسئولیت‌های دانشگاهی محسن حبیبی

•    مدیر گروه شهرسازی دانشگاه تهران ۱۳۶۸–۱۳۶۴

•    سرپرست تحصیلات تکمیلی دانشکده هنر‌های زیبا ۱۳۸۰–۱۳۷۶

•    معاون آموزشی دانشکده هنر‌های زیبا از تیر ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳

•    رئیس دانشکده هنر‌های زیبا از خرداد ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸

سایر فعالیت‌های محسن حبیبی

•    حضور در شورای راهبردی و هدایت طرح توسعه شهری (جامع) تهران 

•    شورای تخصصی شهر تهران 

•    مشاور معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران 

•    معاون تحقیقات مسکن، مرکز تحقیقات ساختمان مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی ۱۳۶۰–۱۳۶۲

•    مشاور رئیس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن۱۳۶۸–۱۳۷۳

•    شورای علمی مرکز مطالعات معماری و شهرسازی، وزارت مسکن و شهرسازی ۱۳۷۴–۱۳۷۶

•    شورای اجتماعی اقتصادی وزارت مسکن و شهرسازی ۱۳۷۶–۱۳۷۳

•    هیئت علمی سمینار‌های توسعه مسکن وزارت مسکن و شهرسازی ۱۳۷۶–۱۳۷۲

•    مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور ۱۳۸۲– ۱۳۷۶ 

•    رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳–۱۳۶۸ 

 

آثار مکتوب محسن حبیبی

«مسکن حداقل» (۱۳۶۷)

«الگوی ساخت مسکن در شهر‌های خوزستان» (۱۳۷۱)

«مسکن و معلولین» (۱۳۷۱)

«اصول و ضوابط طراحی منطقه» (۱۳۷۲)

«استخوان‌بندی شهر تهران» (۱۳۷۶)

«سرانه کاربری‌های شهری» (۱۳۷۸)

«مرمت شهری» (۱۳۸۱)

«اطلس کلانشهر تهران» (۱۳۸۴)

«قصه شهر، تهران، نماد شهر نوپرداز ایرانی ۱۲۹۹–۱۳۳۲» (۱۳۸۹)

«شرح جریان‌های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر» (۱۳۸۹)

«از شار تا شهر (تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن، تفکر و تأثر)» (۱۳۹۰)

«مکتب اصفهان، زبان طراحی شهری در شهر‌های کهن» (۱۳۹۱)

«قصه شهر» (۱۳۹۲)

«خاطره شهر» (۱۳۹۴)

«میدان بهارستان، تجربه نووارگی در فضای شهری ایرانی» (۱۳۹۴)

«منطقه چیست؟» (ترجمه ۱۳۶۵)

«معماری بازسازی در فرانسه» (ترجمه ۱۳۶۶)

«فضای شهری و معلولین» (ترجمه ۱۳۶۷)

«شهرسازی:واقعیات و تخیلات» (ترجمه ۱۳۷۵) 

«فناوری گنبد میراث فرهنگی» (ترجمه ۱۳۸۰) 

آنچه که اندیشه و اقدامات استاد حبیبی را متمایز می‌کند و از او فردی برجسته در زمینه اندیشه شهرسازی ساخته است بدون شک آثار تأثیرگذار وی است. شاید همگان در نگاه اول وی را با کتاب از شار تا شهر بشناسند کتابی که بار‌ها تجدید چاپ شده و یکی از کتاب‌های تأثیر گذار در اندیشه شهرسازی است.

کاربرد لغات مفهومی و عمیق و ترسیم‌های متفاوت با متن روان و تأثیرگذار که در عین حال که همچون نثر مسجع و شاعرانه‌ای به دل می‌نشیند و به این مناسبت بی جهت نیست ایشان را شاعر شهرسازی نیز بنامیم. اما از چارچوب یک متن علمی نیز خارج نشده است.

آنچه که توانسته این کتاب را با سایر کتب تاریخ شهرسازی متمایز کند همزمانی متن و نقل و قول با امر تحلیل و محتوا است که در گفتمان اندیشه‌ورز حبیبی این موضوع بسیار مشهود بود و تحلیل مکاتب شهرسازی و تجمیع آن در یک کتاب که پیش از این در حد اشارات و یا بیان موجز مطرح شده بود [از شار تا شهر].

او در مسیر بیان تاریخ همچون فوکو در شهرسازی گفتمان اندیشه خود را از بیان واقعیت تا تحلیل وضع موجود بسط و اشاعه داده است. در مقاله صور خیال مکتب شهرسازی اصفهان در نگاره‌ها (۱۳۸۷) و مکتب اصفهان در شهرسازی (۱۳۷۷) ایشان به تبیین مکتب شهرسازی در ابعاد مختلف می‌پردازند و مکتب شهرسازی را برای تحقق امر تعاون و توازن در شهرسازی می‌نامند که پیش از این مفهوم اول در این حوزه کاملاً ناآشنا بود و در کتاب مکتب اصفهان، زبان طراحی شهری در شهر‌های کهن (۱۳۹۱) ضمن بیان مختصات و ویژگی‌های این مکتب در طراحی شهری، لایه‌های قدیمی آن را کشف می‌کند تا سنت و مدرن را به یکدیگر مرتبط کند؛ امری که در تحلیل گفتمان اندیشه او پیش از این بدان اشاره شد و در روش تحقیق بی شباهات به کتب فوکو در متن و تحلیل نیست.

در بیان دیگری و با توجه به سیر تطور در اندیشه‌های این استاد عالی مقام به این نکته می‌رسیم که او با تاکید بر مفاهیم سعی بر توسعه آن در بیان کلی داشت امری که پیش از این نیاز به تحقیق در منابع مختلف بود. کتاب مرمت شهری (۱۳۸۱) بدون شک یک نمونه عالی در این زمینه است.

تبیین مفاهیم و توسعه نظری و بسط علمی اندیشه از مؤلفه (Component) به مفهوم (Concept) و تبیین ویژگی‌ها و فرآیند تحقق که بدون شک در زمینه مرمت شهری ضمن تحلیل بسیاری از مسائل و موضوعات مبهم در این حوزه، توانست از یک کتاب علمی صرف به یک کتاب دایره‌المعارف در این زمینه تبدیل شود که در این حوزه و با ویژگی‌های مطروح شده کتاب‌های "سرانه کاربری‌های شهری" (۱۳۷۸)، "اصول و ضوابط طراحی منطقه"، "روستا و واحد مسکونی" (۱۳۷۲)، "مسکن و معلولین" (۱۳۷۱) و موارد دیگر را می‌توان نام برد.

اما این تنها الگوی نوشتاری پدر علم شهرسازی ایران نبود؛ در عین حالی که استخوان بندی موضوعات او در تبیین مفاهیم شکل می‌یافت و در تدقیق سنت و مدرنیته تجلی پیدا کرده و بود، کتاب استخوان‌بندی شهر تهران (۱۳۷۶)، اطلس کلانشهر تهران (۱۳۸۴) و مقاله چگونگی الگوپذیری و تجدید سازمان استخوان بندی محله (۱۳۸۲) شهر بیش از بیش تبیین می‌شود و همانند گفتمان اسبق که در کتاب مرمت شهر استفاده شده و نظری بر سیر رجوع از مؤلفه به مفهوم بود در این کتب نیز بر این روش تحقیق تاکید شده بود و تبیین بسیار زیبایی در مفاهیم در مقیاس برنامه ریزی شهری و طراحی شهری انجام شده بود.

روشی که در شهرسازی شاید برای اهل فن در این حوزه یادآور عملکرد کوین لینچ است در عین حال گسست نظری و التقاط مفاهیم در آن به شدت اندیشه‌های لینچ نیست و تا جایی پیش می‌رود که اندیشه حاکم را مسلم از فطرت انسانی برداشت می‌کند و باور‌های انسانی را در تجلی کالبد مؤثر بیان می‌کند نظری که از نظر بیان با روح تفکرات کریستوفر الکساندر بسیار نزدیک شده و گاهی در خرد شرق مجسم می‌شود.

مسلماً تدوین کتاب شرح جریان‌های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر (۱۳۸۹) که بیش از این مرسوم نبوده است موجی از سوالات و ابهام‌ها برای همگان ایجاد کرد بالاخص دانشجویان این رشته که با توجه به آنکه این رشته وارداتی از لحاظ علوم تبیینی در دانشگاه‌ها است و اندیشه‌های متفکران این حوزه در دانشگاه‌ها بسیار تأثیر پذیر از اندیشمندان خارجی است، آیا شرح مکاتب در ایران درست و به جا بوده است؟ 

در واقع تدوین این کتاب بالاتر از متن آن یک تابو شکنی اساسی در خصوص تبیین اندیشه‌های جاری در شهرسازی ایران است که پیش از آن کسی جرأت تدوین آن را بدون شک نداشت و ایشان توانست این تابو را بشکند و با یک تجمع نظری از مباحث اساتید مختلف به نوعی یک ترسیم عقاید را ایجاد کرد و دانشجویان را به این زمینه سوق داد که اساتید و اندیشمندانی هستند که دارای طرز فکر متمایز و یا در ادامه اندیشه‌های غرب هستند که هر کدام در حوزه نظری خاص صاحب نظر هستند. 

با این حال حبیبی با نوشتن کتاب‌های قصه شهر (۱۳۹۲) و خاطره شهر (۱۳۹۴) روح نوشتار ادبی و شاعرانه را مجدد وارد کرد و ارادت خود به ساحت ادب و شعر پارسی را نشان داد. کتاب‌هایی با نثر زیبا و بیان آرام و در عین حال پر از لغات علمی و کلامی زیبا که می‌تواند اندیشه ورزی را در سیر سلوک معنوی نشان دهد.

نظر محسن حبیبی در کتاب از شار تا شهر

حبیبی همچنین مولف و مترجم ده‌ها کتاب و مقاله ارزشمند در زمینه معماری و شهرسازی است. او در کتاب «از شار تا شهر» آورده است: از توصیفی که سیاحان از ریخت شهر و ساخت کالبدی آن ارائه می‌دهند، می‌توان نتیجه گرفت که در سراسر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، بافت شهر و سازمان فضایی آن تفاوت‌های عمده‌ای (از نظر ساختی و ماهوی) با شهر دوره صفوی (مکتب اصفهان) نشان نمی‌دهد. بازار کماکان لولای اصلی و ستون فقرات شهر است و، چون همیشه علاوه بر نقش اقتصادی - تجاری خود، مکان تظاهرات تمامی اشکال و شکل‌بندی‌های اجتماعی- فرهنگی نیز هست.

دسترسی‌های جدا شده از بازار در مرکز محلات یکدیگر را تلاقی می‌کنند و محلات به‌عنوان مکانی نیمه‌مستقل در دل شهر به حیات خود ادامه می‌دهند. این محلات گو اینکه وابستگی کهن به روستا‌های هم‌کیش، هم‌عقیده، هم‌نژاد... را از دست نداده‌اند، ولی کماکان به‌عنوان جوامعی در خود باقی مانده‌اند.

نتیجه اینکه دگرگونی‌های عمده‌ای در سیمای شهر و سازمان فضایی آن رخ نداده است. به عبارت دیگر، به رغم آنکه سازمان اقتصادی در چنبره سازمان اقتصادی جهانی گرفتار آمده است، ولی سازمان فضایی آن هنوز دگرگونی‌های عمده‌ای نیافته است. 

اگر دولت قاجار را عصر تقابل در نظر بگیریم، می‌توان دولت پهلوی را عصر تضاد‌ها برشمرد؛ تضاد بین فرهنگ ایرانی و فرهنگ غربی، تضاد بین ذهنیت جامعه و عینیت تحمیل شده بر آن، تضاد بین سنتی و جدید، تضاد بین آشنا و بیگانه و در نهایت تضاد بین شهر (که در این دوره به‌عنوان مظهر تمدن شناخته می‌شود) و روستا (به‌عنوان نماد عقب‌ماندگی). 

در حقیقت در حکومت پهلوی ما با «شهر وابسته» روبه‌رو هستیم. «شهر وابسته»، «شهر سوداگر» به سرعت به «شهر تقلید»، «شهر فریب»، «شهرنیرنگ»، و «شهر سراب» تبدیل می‌شود. این شهر در پی تثبیت، تحکیم و تشویق مفاهیم کاملا بیرونی است و نه تنها در پی آشتی آن با مفاهیم درونی نیست، بلکه در پی حذف مفاهیم درونی و تحول و توسعه ناشی از آن‌ها است.

دخالت سنگین در بافت و ساخت شالوده‌های شهری موجود تنها به معنای ایجاد شالوده‌ای جدید پی گرفته نمی‌شود، این دخالت در پی نفی شالوده موجود است. امری که تنها در فرآیندی از ارزش‌ها و بی‌ارزش‌ها قابل تبیین است. «شهر تقلید» و «شهر فریب» این دوران بی‌آنکه از مضامین شهر صنعتی حرکت کند به تقلید شکلی مصادیق آن می‌پردازد.

بی‌آنکه شرایط گذار به «نوگرایی» (مدرنیسم) را طی کرده باشد یا اینکه عناصر و عوامل موثر در آن را در خود داشته باشد یا حتی آن‌ها را وارد، و درونی کرده باشد، و بی‌آنکه مبانی نظریه‌ای این تحول را درک کرده باشد، مظاهر و شکل‌های مطروحه آن را نه تولید، بلکه تقلید می‌کند. فضای شهری عرضه شده در پی چنین تقلید بر باد‌دهنده، چیزی جز فریب و نیرنگ نخواهد بود. عینیتی خالی از ذهنیت، شکلی تهی از محتوا و ذاتی نایافته از هستی‌بخش.

درگذشت محسن حبیبی

در حالی که محسن حبیبی، پدر شهرسازی ایران از بیماری قلبی رنج می‌برد، روز یکشنبه ششم مهر سال ۱۳۹۹ در تهران درگذشت.

برچسب ها: شهر سازی ، محسن حبیبی
ارسال به دوستان