جنگ سرد دورانی غیرعادی برای مردمانی بود که در این دوره زندگی می کردند، دورانی که کودکان قایم شدن و پناه گرفتن و همچنین اطلاعات مربوط به سلاح های هسته ای را در مدارس یاد میگرفتند.
به گزارش روزیاتو، در طول ۴۵ سال جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در توسعه فناوری های مختلف نظامی و علمی با یکدیگر رقابت داشته و هر بار یکی بر دیگری برتری می یافت. در حالی که مسابقه فضایی احتمالاً شناختهشدهترین نمونه در این زمینه است، رقابت ایالات متحده و ایالات متحده به طراحی سلاح های کوچک و گلوله نیز می رسید.
فناوری های زیادی بین گلوله ها و موشک های قاره پیمای بالستیک هسته ای وجود دارد و یکی از زمینه هایی که هر دو کشور در آن به اوج مهارت و دانش رسیدند، توسعه جت های جنگنده بود. در طول جنگ سرد، ایالات متحده F-14 Tomcat، F-15 Eagle، F/A-18 Hornet، AV-8B Harrier و بسیاری جنگنده های دیگر را توسعه داد.
البته، مهندسان شوروی نیز بیکار ننشستند تا نظاره گر ساخت ماشین های کشتار پرنده ی سریع تر و کارآمدتر ایالات متحده باشند. آنها تعداد زیادی پرنده نظامی خاص خود را ساختند، و بسیاری از آنها تهدیدات مهمی برای منافع آمریکا در سرتاسر جهان به حساب می آمدند.
در این دوران، قدرت فناوری شوروی به طور قابل توجهی افزایش یافت که به این کشور کمک کرد تا جت های جنگنده ای بسازد که به لطف فروش تسلیحات، بر آسمان اروپا و سایر نقاط جهان تسلط یافتند.
شما می توانید بسیاری از هواپیماهای شوروی دوران جنگ سرد را در کشورهایی در سراسر کره زمین بیابید، و دلایل متعددی برای حضور آنها در این همه جا وجود دارد، از جمله قیمت نسبتاً پایین، سهولت نگهداری و تطبیق پذیری هواپیماهای جنگنده ساخت شوروی در دوران جنگ سرد، که بسیاری از آنها در طول این دوران، خلبانان آمریکایی را دچار وحشت کرده بودند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را ۵ جت جنگنده ساخت شوروی آشنا کنیم که در دوران جنگ سرد باعث وحشت آمریکایی ها شده بودند.
جت جنگنده MiG-15 یکی از قدیمی ترین و موفق ترین هواپیماهای تولید شده توسط اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد است. MiG-15 برای اولین بار بالهای شیب دار و متغیر را برای اتحاد جماهیر شوروی معرفی کرد که به نسخه MiG-15bis این امکان را میدهد تا به سرعت تراصوتی ۹۷۷ کیلومتر بر ساعت دست یابد.
این جنگنده برای اولین بار در سال ۱۹۴۷ به پرواز درآمد و در سال ۱۹۵۰، با خلبانان آمریکایی که در طول جنگ کره از F-80C Shooting Stars و B-29 Superfortress استفاده می کردند، درگیر شدند.
آن جنگ شاهد نبردهای تن به تن متعددی بود که توسط MiG-15 ها در منطقهای نزدیک مرز رودخانه یالو معروف به “کوچه میگ ها” انجام شد. در حالی که بسیاری از خلبانان این میگ ها اهل کره شمالی بودند، آمریکایی ها و سایر کشورهای عضو سازمان ملل متحد با خلبانان اهل شوروی نیز درگیر شدند، اگرچه دخالت شوروی در این جنگ به شدت سری مانده بود. صرف نظر از این موضوع، میگ ۱۵ عملکرد قابل توجهی داشت و قدرت مانور برتر خود را نسبت به جنگنده های آمریکایی مورد استفاده در اوایل جنگ نشان داد.
میگ ۱۵ هواپیمای بسیار قابل توجهی بود، اما ژوزف استالین، رهبر شوروی، می خواست اطمینان حاصل کند که خلبانانش دستگیر نشوند، بنابراین درگیری آنها در این جنگ را محدود کرد. این رویکرد باعث شد که خلبانان اهل کره شمالی بار اصلی جنگ را به دوش کشیده و آنها به اندازه همرزمان روس خود در جنگ هوایی خبره و کارآمد نبودند.
در نتیجه، در حالی که MiG-15 در طول جنگ کره و در “کوچه میگ ها” سهم خود از آسیب را وارد کرد، در نهایت نشان داد که نسبت به F-86 Sabre آمریکایی که در نهایت نسبت کشتار حدود ۸:۱ را علیه میگ های روسی حفظ کرده بود، ضعیف تر است.
MiG-21 Fishbed در سال ۱۹۶۰ وارد خدمت شده و جایگزین MiG-17 و MiG-19 قدیمی تر گردید. جنگنده MiG-21 سریعتر از دو نسخه قبلی بوده و قادر به دستیابی به سرعت ۲.۰۵ ماخ (۲,۵۱۵ کیلومتر در ساعت) بود. این جنگنده دارای بالهای مایل به عقب، ورودی هوا در دماغه و طراحی سادهتر نسبت به مدلهای قدیمی بود.
سرعت MiG-21 آن را به یک هواپیمای موفق در نبرد تبدیل کرد و بیشترین استفاده را در طول جنگ ویتنام داشت، جایی که معمولاً با اف-۴ فانتوم های آمریکایی روبرو می شد، همانجایی که از موشک های هوا به هوای با قابلیت هدفگیری مادون قرمز AA-2 ATOLL خود با تاثیری ویرانگر استفاده می کرد.
اتحاد جماهیر شوروی میگ ۲۱ های خود را در اختیار نیروی هوایی خلق ویتنام (VPAF) قرار داد که به سرعت مورد استفاده قرار گرفته و علیه آمریکایی ها و ویتنامی های جنوبی جنگیدند. در بسیاری از درگیری ها، میگ-۲۱ ارزش خود را ثابت کرد و در پایان درگیری، ۱۳ خلبان ویتنام شمالی با سرنگونی حداقل پنج هواپیمای دشمن در حین نبرد، ستاره پیروزی خود را به دست آوردند. خلبانان دیگر با استفاده از MiG-17 شکارهای موفقی داشتند، اما مدل جدیدتر پیروزی های بیشتری به دست آوردند.
در حالی که MiG-21 در ویتنام موفق بود، این هواپیما از شهرت بسیار خوبی برخوردار نیست. به دلیل سابقه ترسناکش در سقوط از آسمان، در میان خلبانان به «تابوت پرنده» معروف است. حتی امروزه نیز این مشکل هنوز وجود دارد.
در جولای ۲۰۲۲، نیروی هوایی هند دو خلبانی که از میگ-۲۱ برای آموزش استفاده می کردند را در اثر سانحه از دست داد. با وجود این مشکلات، MiG-21 در طول جنگ سرد یک هواپیمای مرگبار و توانا بود.
بلافاصله پس از توسعه F-16 Fighting Falcon و F/A-18 Hornet توسط ایالات متحده، طراحان روسی در دفتر طراحی میکویان، MiG-29 Fulcrum را برای مقابله با این تهدید توسعه دادند. MiG-29 یک جنگنده برتری هوایی است که دارای بسیاری از پیشرفت های مشابه با همتای غربی خود است.
طراحی این هواپیما باعث می شد که بتوان از آن در قالب یک هواپیمای چند منظوره استفاده کرد، بنابراین استفاده از آن به رهگیری یا بمباران محدود نمی شود – این هواپیما قادر به درگیری های هوا به هوا و هوا به سطح است و می تواند انواع مهمات را حمل کند.
MiG-29 به سرعت ۲.۲۵ ماخ (۲,۷۶۱ کیلومتر بر ساعت) می رسد، اما سرعت آن تنها یکی از عوامل مرگبار بودن این جنگنده روسی است. قابلیت های نبرد تن به تن هوایی این هواپیما در طول دوران جنگ سرد آن را به یک جنگنده خطرناک تبدیل کرده بود.
یکی از جنبه های MiG-29 که آن را مرگبارتر از پیشینیان خود کرد، گنجاندن ابزار هدف گیری روی کلاه ایمنی Shchel-3UM-1 بود. این پیشرفت امکانی را برای خلبانان فراهم کرد تا برای قفل کرد روی هدف تنها به نگاه کردن به آن اکتفا کند. پیش از این، هواپیماهای شوروی مجبور بودند قبل از اینکه سنسورهای موشک بتوانند هدف یا تهدید را شناسایی کنند، با آن روبرو شوند.
میگ ۲۹ هنوز هم به پرواز برای کشورهای مختلف ادامه می دهد که بسیاری از آنها قبلاً عضو اتحاد جماهیر شوروی بودند. اوکراین و روسیه در طول تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به وفور از MiG-29 استفاده کردند، اگرچه عملکرد آنها چندان قابل توجه نبوده است.
هواپیماهای متعددی از این نوع توسط هر دو طرف درگیری سرنگون شده یا روی زمین نابود شده اند، در شرایطی که هر یک از طرفین از این جنگنده برای ماموریت های برتری هوایی علیه دیگری استفاده کرده اند. به ادعای وبسایت Oryx، دستکم ۲۵ فروند میگ-۲۹ در طول تهاجم اولیه روسیه به اوکراین منهدم شدند.
اتحاد جماهیر شوروی جنگنده Su-27 Flanker را در سال ۱۹۸۵ برای مقابله با جنگنده های نسل چهارم ایالات متحده مانند F-15 Eagle معرفی کرد. طراحی این هواپیما تا حدودی شبیه رقبای غربی آن است و استفاده از آن شامل تمام عملیات های جنگ هوایی می شود، زیرا سو-۲۷ فلنکر یک جنگنده چند منظوره به شمار می آید، اگرچه در ابتدا برای برتری هوایی طراحی شده بود.
Su-27 در انواع مختلفی برای نقش های مختلف، از جمله Su-30، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۷ و Su-37 عرضه شده است. Su-27 می تواند به سرعت ۲.۳۵ ماخ (۲,۸۸۵ کیلومتر بر ساعت) برسد و در برد کروز ۲,۵۹۲ کیلومتر بر ساعت پرواز نماید.
این هواپیما شباهت زیادی به F-15 آمریکایی دارد، که تصادفی نیست، زیرا طراحان آن در سوخوی، هنگام طراحی سو-۲۷ این هواپیمای آمریکایی را در ذهن داشتند. این هواپیمای روسی می تواند تا ۸ موشک هوا به هوا یا انواع بمب و انواع دیگر موشک ها را حمل کند.
از آنجایی که این هواپیما شبیه F-15 بوده و بسیاری از قابلیت های آن را دارد، Su-27 تهدیدی برای غرب به شمار می رفت. از بخت خوش غربی ها، در طول جنگ سرد، سو-۲۷ هرگز فرصتی برای درگیری با همتایان غربی پیدا نکرد.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر به فروش Su-27 به کشورهای زیادی شد. چین نوع خاص خود از این جنگنده، Shenyang J-11 را تحت لیسانس روسیه تولید می کند و سایر کشورها به استفاده از Su-27 برای نقش های مختلف ادامه می دهند.
در حالی که Su-27 یک هواپیمای برتری هوایی است، درگیری های رزمی محدود آن باعث شده فرصت زیادی برای پر کردن این نقش برایش فراهم نکرده اند. این جنگنده در طول جنگ روسیه و اوکراین از جانب هر دو طرف به پرواز درآمده است، جایی که چندین سوخو-۲۷ اوکراینی در نبردهای هوا به هوا ساقط شدند.
MiG-25 Foxbat یکی از سریع ترین جنگنده های توسعه یافته در طول جنگ سرد است. این هواپیما می توانست به سرعت ۲.۸۳ ماخ (۳,۴۷۳ کیلومتر بر ساعت) برسد و به همین خاطر نگرانی قابل توجهی برای غرب ایجاد کرده بود.
این هواپیما پس از معرفی در سال ۱۹۷۰ تا سال ها برای غرب یک معما باقی ماند و البته بیشتر نگرانی کشورهای غربی حول محور سرعت باورنکردنی آن بود. نمونه های دیده شده MiG-25 می توانستند در عرض چهار دقیقه به ارتفاع ۹۸,۴۲۵ فوتی و در کل به سقف ارتفاع پروازی ۱۲۳,۵۲۰ فوتی برسند که آن را تا حدودی با SR-71 Blackbird قابل مقایسه می کند.
این امر سیاستمداران و نظامیان در غرب را به وحشت انداخت و در حالی که میگ-۲۵ هواپیمای برتری بود، از بخت خوش غربی ها، فرار یک خلبان روسی با یک فروند از آن باعث شد ترس ها نسبت به آن کاهش یابد. در سال ۱۹۷۶، یک خلبان اهل شوروی به نام ویکتور بلنکو از اتحاد جماهیر شوروی بریده و میگ-۲۵ خود را در ژاپن فرود آورد.
در آن زمان، جورج اچ. دبلیو بوش به عنوان رییس سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) مشغول به کار بود، و او این فرار را فرصتی اعلام کرد که «ثروت بادآورده اطلاعاتی» مرتبط با قابلیتهای هواپیمایی شوروی را برای ایالات متحده و متحدانش به همراه داشت.
پس از بررسی این هواپیما، مهندسان غربی توانایی های آن را کمتر از پیش بینی های قبلی دریافتند. در حالی که میگ-۲۵ خود را به عنوان یک جنگنده توانمند ثابت کرده بود، بلنکو بدون هیچ موشکی با هواپیمایش به ژاپن فرار کرد، موشک هایی که غرب می خواست آن ها را بررسی کند.
در نهایت، این فرار برخی از اطلاعات، اما نه همه آنها، در مورد MiG-25 را در اختیار غربی ها قرار داد. با این حال، این دومین هواپیمای سرنشین دار سریع تولید شده به صورت انبوه پس از SR-71 است، بنابراین یک شاهکار مهم در مهندسی هوافضا به شمار می آید.