جنگ وحشیانه و بیرحمانه است، اما ارائه داستان آن روی پرده نمایش یک چالش سینمایی نیز هست. چگونه می توانید وسعت و شدت دقیق درگیری های سیاسی و نبردهای مسلحانه را در محدوده یک زمان متعارف دو ساعته ثبت کنید؟ خب، برای برخی از فیلمسازان، تنها راه برای رعایت عدالت در مورد ماهیت وسیع و جهان ساز پدیده جنگ این است که اجازه دهند داستان با سرعت نسبتاً آهسته و باشکوهی پیش برود.
نتیجه چیست؟ برخی از طولانی ترین فیلم های جنگی تاریخ سینما. کارگردانان این فیلمهای جنگی ترجیح داده اند اختصار را بگذارند و در عوض به طور کامل در تجربههای وسیع کسانی که در طول تاریخ زندگی کرده و تاریخهای جمعی ما را تعریف کردهاند غوطهور شوند.
به گزارش روزیاتو، این فیلمها بدون اینکه زمان مانعی برای روایت شان شود، میتوانند به شکلی دقیق آشفتگی و گذر روزها، هفتهها یا حتی سالها را در میدان نبرد به نمایش بگذارند. فیلمهای موجود در این فهرست چیزی جز گزارش تصویری مفصلی از یک جنگ نیستند.
در حالی که برخی رویکردی مستند دارند و از فیلمهای آرشیوی استفاده میکنند، برخی دیگر در خط مقدم میمانند و یک جنگ کامل را از ابتدا تا انتها بازسازی می کنند. صرف نظر از سبک، هر فیلم تعریف کننده دورانی است که فیلم در آن ساخته شده است.
بدین ترتیب، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از طولانی ترین فیلم های جنگی تاریخ سینما آشنا خواهیم کرد که اتفاقات و جنگ ها را بدون عجله و در مقیاس وسیع و باشکوهی بازسازی می کنند.
مدت زمان: ۳ ساعت و ۲۰ دقیقه
دکتر ژیواگو بر اساس رمانی به همین نام نوشته بوریس پاسترناک در سال ۱۹۵۷، ساخته شده و یک داستان عاشقانه تاریخی حماسی را به تصویر می کشد که در جریان عواقب سیاسی پر فراز و نشیب انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ اتفاق می افتد.
در این فیلم داستان یوری ژیواگو، پزشک و شاعری را دنبال می کنیم که عاشق زنی جوان به نام لارا می شود، علیرغم این که خود از قبل با زن دیگری ازدواج کرده است. در حالی که جناح های شورشی با نیروهای ضد انقلابی درگیر می شوند، ژیواگو و لارا شاهد به آزمایش گذاشته شدن عشق خود هستند، در شرایطی که ژیواگو به همسر خود وفادار می ماند.
کارگردان فیلم، دیوید لین، به خاطر گرفتن برداشت هایی که سرشار از لحظات شخصی است شناخته شده است. اما با دکتر ژیواگو، او سعی می کند یک رابطه عاشقانه پرشور را در بجبوحه درگیری هایی که کشور ژیواگو و لارا را از هم می پاشد به تصویر بکشد. صحنه های وسیع و باشکوه نبرد و خیزش توده مردم، به این انقلاب تاریخی عمق می بخشد.
جولی کریستی و عمر شریف نقشآفرینیهایی را در این فیلم ارائه میکنند که در قالب سکوت و ژستهای کوچک فریاد می زنند. دکتر ژیواگو با حدود سه ساعت و نیم زمان روایت یکی از نفس گیرترین فیلم های جنگی سینما در تمام دوران ها باقی مانده است.
مدت زمان: ۳ ساعت و ۲۸ دقیقه
فیلم Exodus یا خروج از رمان پرفروشی نوشته لئون اوریس اقتباس شده است. این فیلم داستان مهیج هزاران یهودی – که بسیاری از آنها بازماندگان هولوکاست هستند – را روایت می کند که توسط بریتانیاییها در یک اردوگاه زندانیان نگهداری میشوند.
یک سروان سابق در گردان یهودی در ارتش بریتانیا و مامور هاگانا به نام آری بن کنعان این وظیفه را بر عهده می گیرد که یک سیستم حمل و نقل مخفی ترتیب داده تا یهودیان را از اروپا خارج کرده و به جایی منتقل کند که بتوانند در آن زندگی کنند.
در حالی که ممکن است طول روایت فیلم Exodus بسیار مهم به نظر برسد، در مقایسه با داستان واقعی چند دهه ای که روایت می کند، چیزی نیست. این فیلم به کارگردانی اتو پرمینگر، یک تولید سینمایی بزرگ و باشکوه به معنای واقعی کلمه بوده و تلاش شخصیت های آن برای ساختن خانه ای برای خود بسیار قابل توجه است.
ستارگان مشهوری مانند پل نیومن، اوا ماری سنت، رالف ریچاردسون، پیتر لافورد، و بسیاری دیگر، نقش های شخصیتهای نجیب و پیچیده دیگر را بازی می کنند که این شاهکار سینمایی را به یک فیلم جنگی فراموش نشدنی تبیدل می کنند.
مدت زمان: ۳ ساعت و ۴۷ دقیقه
این یکی شما را به بیابان های خاورمیانه در دوران جنگ جهانی اول می برد. در مرکز داستان فیلم لورنس عربستان شخصیتی به نام تی ای لارنس وجود دارد، یک افسر بریتانیایی که با فرهنگ عرب منطقه خو گرفته و با آن آشنایی کامل پیدا کرده است.
هنگامی که او قرار است به قبایل عرب در شورش علیه ترک ها کمک کند و به عنوان رابط بین اعراب و انگلیسی ها عمل نماید، لارنس تجربه ای ماجراجویانه و همه جانبه را پشت سر می گذارد، تجربه ای که شامل سفری جسورانه با شتر در میان صحرای سوزان می شود.
حتی اگر لورنس عربستان از نظر فنی طولانیترین فیلم جنگی موجود نباشد، قطعاً باشکوه ترین و پرماجراترین حماسه جنگ تاریخی سینماست. با فیلمبرداری بسیار خیرهکننده و وسیع که به شدت خیرهکننده و مسحور کننده است، این فیلم حتی امروز هم مخاطبان جدیدش را حیرت زده می کند.
دیوید لین در مرحله تدوین، مدت زمان آن را نزدیک به چهار ساعت تنظیم میکند و اجازه میدهد عظمت طبیعی داستان، تماشاگران را تحت تأثیر قرار دهد، در حالی که طراحی صدای پیچیده و بازی جذاب پیتر اوتول به همان اندازه بدون تاریخ مصرف به نظر میرسند. این فیلم برنده هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد.
مدت زمان: ۳ ساعت و ۵۳ دقیقه
فیلم برباد رفته به کارگردانی ویکتور فلمینگ یکی از اولین فیلم های جنگی است که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شده است. این فیلم در دوران جنگ داخلی آمریکا و دوران بازسازی پس از آن روایت می شود و داستان اسکارلت اوهارا، زنی با اراده ای قوی را دنبال می کند که خود را شیفته اشلی ویلکس، مردی جنوبی که در شرف ازدواج با دختر عمویش ملانی است، می بیند. اما اشلی حرکات عاشقانه گاه و بیگاه اسکارلت را نادیده می گیرد. این فیلم ناآرامی های مدنی، رکود اقتصادی، و مبارزات شخصی که جنگ داخلی آمریکا باعث شده بود را مستند می کند.
فیلم برباد رفته که اوایل به دلیل تصویر نامتعارفش از بخش های خاص جامعه مورد انتقاد قرار گرفت، سرانجام به یک پدیده جهانی تبدیل شد که توسط منتقدان به عنوان «محبوب ترین سرگرمی واحد تولید شده تاکنون» شناخته شده است.
وقتی پای خلق صحنههای مجلل و استفاده از جلوههای ویژه واقع گرایانه برای انتقال بینندگان به جورجیای قبل از جنگ داخلی و تجربه تراژدی آن دوره از دید اسکارلت، بازمانده نهایی و زنی با استقامت زیاد، با بازی ویوین لی در میان است، یان فلمینگ در بهترین و کارآمدترین شکل کارگردانی خود قرار دارد.
مدت زمان: ۴ ساعت و ۱۴ دقیقه
فیلم گتیزبورگ با زمان بیش از چهار ساعت برای نسخه سینمایی خود و تقریباً ۴.۵ ساعت برای نسخه تدوین کارگردانش، شاید یکی از جذابترین فیلمهای جنگی تمام دوران باشد.
این فیلم نبرد گتیزبورگ در جنگ داخلی آمریکا را مستند می کند، که به مدت سه روز پرتلاطم در ژوئیه ۱۸۶۳ ادامه یافت و شاهد درگیری ارتش های اتحادیه و کنفدراسیون در یک نبرد بسیار خونین بود. این رویداد نه تنها نقطه عطفی در تاریخ بود، بلکه به تصمیم گیری نهایی در مورد آینده کشور نیز منجر شد.
گتیزبورگ از هیچ تلاشی برای به تصویر کشیدن هر جنبه ای از این رویدادها دریغ نکرد، از استراتژی میدان جنگ و تنش های داخلی هر جبهه گرفته تا یونیفرم های سربازان، فیلم صحنه های حماسی نبرد و واقعیت های وحشتناک جنگ را از دریچه گذشته نگرانه کارگردان رونالد اف. ماکسول به نمایش می گذارد.
این فیلم با بودجه ۲۰ میلیون دلاری ساخته شده است و با توجه به جزئیات و دقت تاریخی، می توان گفت که تولید آن از تک تک دلارهای بودجه اش به خوبی استفاده کرده است. علاوه بر این، گتیزبورگ به خاطر بازی جف دنیلز نیز مورد تحسین قرار گرفت.
مدت زمان: ۴ ساعت و ۱۹ دقیقه
غم و همدردی یک مستند فرانسوی است که از طریق مصاحبه با بسیاری از شهروندان به بررسی دوران اشغال فرانسه توسط آلمان در طول جنگ جهانی دوم می پردازد. ظاهراً در حالی که دولت ویشی فرانسه بر این باور بود که نقش مهمی در مقاومت در برابر حکومت نازی ها ایفا کرده است، این مستند نشان می دهد که در شهر کوچک کلرمون فران، افراد عالی رتبه این دولت از ترس و یهودی ستیزی آشکار با دشمن همکاری کرده اند.
این فیلم که به دو بخش تقسیم می شود، با تبلیغات نازی ها در مورد همکاری شورش مآبانه در شهری که در عمل از طریق تلاش های صلح طلبانه تسخیر شد در تضاد است. کارگردان فیلم، مارسل اوفولز که قصد داشت این فیلم چهار ساعت و نیم به آرامی پیش برود، هزاران ساعت مصاحبه انجام داد تا تحلیلی دقیق از فرانسه ی درگیر تنش های سیاسی و موضع مبهم آن در زیر چکمه اشغال آلمان بسازد. این فیلم در زمانی اکران شد که مردم هنوز در آشفتگی به سر میبردند، بنابراین برخی را وحشت زده کرده و برای برخی دیگر روشنگرانه بود.
مدت زمان: ۴ ساعت و ۲۸ دقیقه
این مستند فرانسوی زبان به کارگردانی مارسل اوفولز در مورد مردی است که مسئول مرگ هزاران بیگناه بود. این فیلم جنایت های یک جنایتکار جنگی بدنام نازی، به نام کلاوس باربی را از طریق تحقیقات آرشیوی دقیق به تصویر می کشد، دوران کودکی نسبتاً همراه با معصومیت او، دوران حضورش در گشتاپو در لیون، تا زمان دستگیری و محاکمه قریب الوقوعش در سال ۱۹۸۷، که زخم های قدیمی را دوباره باز کرد در طول فیلم روایت می شود. باربی چندین دهه از چنگال عدالت فرار کرد، در حالی که قتلهای وحشیانه و روشهای شکنجه ای را اجرا میکرد که بسیاری را خرد کرده و شوکه کرده بود.
در مستند هتل ترمینوس: زندگی و زمانه کلاوس باربی، یک بار دیگر، اوفولز یک مستند کاملاً تحقیقی و همه جانبه را در بیش از چهار ساعت به تصویر می کشد، که به انواع مدارک و شواهد، مصاحبه ها و زمینه های تاریخی اجازه می دهد تا اقدامات شیطانی باربی و فرارهایش از عدالت پس از جنگ را بازسازی کند.
هتل ترمینوس: زندگی و زمانه کلاوس باربی هیچ جنبه ای از جنگ جهانی دوم را بازنکرده باقی نمی گذارد. در عوض، تصویری تکان دهنده و غیرقابل بخشش از شرارت های مطلق یک مرد را برای آخرین بار به شیوه ای برنده جایزه ترسیم می کند.
مدت زمان: ۵ ساعت و ۳۳ دقیقه
با زمان نمایش بیش از ۵ ساعت، ناپلئون مانند یک درس تاریخ است، اما درسی آموزنده و به یاد ماندنی. این فیلم صامت حماسی بزرگ به کارگردانی آبل گانس، زندگی سال های جوانی حاکم فرانسوی، ناپلئون بناپارت را به تصویر میکشد.
این فیلم که از جوانی و به قدرت رسیدن او شروع میشود و با یک لشکرکشی موفق در ایتالیا و پیروزی سرنوشتساز در برابر روسهای متحد خاتمه مییابد، به عنوان یک تصویرسازی مستند از چندین لحظه باشکوه در زندگی شخصیت اصلی داستان عمل میکند.
گانس با ناپلئون مرزهای آنچه را که در فیلمسازی ممکن بود جابجا کرد. او نه تنها از تکنیک ها و ابزارهای بیانی استفاده کرد که در دهه ۱۹۲۰ چندان در سطح اول سینما رایج نبودند، بلکه اطمینان حاصل کردتا انسانیت ناپلئون را نیز به صفحه نمایش بیاورد. ناپلئون که یکی از اولین بلاک باسترها لقب گرفت، قرار بود به سریالی ادامه دار تبدیل شود. اما با وجود اینکه این پروژه هرگز محقق نشد، فیلم، به گفته منتقدان، “یک جشن غنی از تصاویر و احساسات” بود.
مدت زمان: ۷ ساعت و ۲ دقیقه
جنگ و صلح، یک محصول برنده اسکار ساخت شوروی، رمان حماسی لئو تولستوی را زنده می کند. ظاهراً، این پروژه تلاش شوروی برای تحت الشعاع قرار دادن تمام اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی این کتاب بود که قبل از آن ساخته شده بودند.
این فیلم در چهار قسمت در طول دو سال منتشر شد و پنج خانواده اشرافی را در طول تهاجم فاجعه بار ناپلئون به روسیه در سال ۱۸۱۲ از نگاه شخصیت هایی مانند پیر بزوخوف، شاهزاده آندری بولکونسکی و ناتاشا روستوا دنبال می کند.
جنگ و صلح اثر سرگئی بوندارچوک با بررسی مضامین میهنپرستی، عاشقانه و اختیار و اراده، تنها فیلمی است که تلاش کرده است شاهکار تولستوی را به شکلی واقعی بازآفرینی کند.
فیلمی پرفروش و بلاک باستر که بیش از هفت ساعت طول دارد، نیازمند نبردهایی بود که به دقت بازسازی شده بودند (که ظاهراً نمایشهایی طولانی و خونین اما واقعاً پیشگامانه و جدید بودند) و تصاویری کابوس وار از بشریت در تاریکترین دورانش.
مدت زمان: ۹ ساعت و ۳۹ دقیقه
The Human Condition یا وضع بشر به نویسندگی و کارگردانی ماساکی کوبایاشی و بر اساس رمانی به همین نام اثر جونپی گومیکاوا، یک سه گانه سینمایی ژاپنی است که تقلاهای یک مرد را قبل، در طول و بعد از جنگ جهانی دوم مستند می کند.
به عنوان یک صلحطلب و سوسیالیست، وقتی کاجی به خدمت سربازی فراخوانده میشود، عقایدش با دنیای بیرحم و ظالم جنگ در تضاد قرار می گیرد و تحمل فجایع و قساوت های جنگ روز به روز برایش سختتر میشود. در نهایت، سیاست نظامی کشورش او را به شکلی هشدار دهنده تغییر می دهد.
سه فیلم گنجانده شده در این سه گانه با نام های فرعی عشق بزرگتری نیست، جادهی ابدیت و دعای سرباز ساخته شدند، و با وجود اینکه پروژه های جداگانه ای به نظر می رسند، وقتی در ژاپن اکران شدند، سینماها آن ها را پشت سر هم و در طول یک شب به نمایش گذاشتند.
بنابراین، این بررسی ۱۰ ساعته از شفقت و تعهد یک مرد به صلح به عنوان یکی از بزرگترین مراقبه ها در مورد انسانیت جمعی و ذاتی ما برجسته می شود. تاتسویا ناکادای در نقش کاجی بازی فوقالعادهای را ارائه میکند و وضع بشر در کلیت آن، ژاپنِ پس از جنگ را از طریق دریچهای وسیع به روی پرده سینماها می آورد.