پخش اولین قسمت «زخم کاری ۳» احتمال اینکه این قصه اینبار بیشتر از همیشه بوی خون دهد را افزایش داد.
به گزارش اطلاعات آنلاین؛ بازگشت مالک، درست مثل ببر کینهتوزی که پر است از کاریترین زخمها با آغاز اجرایی کردن نقشههایی که در سر دارد، خلاصه اولین قسمت «زخم کاری ۳» محسوب میشود.
سریالی که مهدویان آن را با اقتباس از داستانهای شکسپیر شکل داده و خشمِ پرانتقام، درونمایه اصلی این ماجرای خلق شده، است.
در اولین قسمت از این فصل تازه که از پسوند آن نیز پیداست، انتقام محوریت تمام ماجرای پیش رو است.
در بخشی از این قسمت مالک با اصرارهای طلوعی برای برگشتنش به هلدینگ، اقرار میکند که دیگر دنبال هیچ چیزی نیست اما از سوی دیگر نزدیک شدن طلوعی به خودش را، قدمی در جهت آغاز فصل انتقام میداند.
او حتی در جواب کیمیا، وکیلی که این روزها دفترش را در اختیار مالک قرار داده، میگوید که «من از گور برگشتهام و دیگر هیچ چیز خوشحالم نمیکند.» در این بین زمانی که کیمیا میپرسد: «حتی انتقام؟» مالک با مکثی کوتاه پاسخ میدهد که «هر آدمی برای نفس کشیدن، به انگیزه نیاز دارد.»
این دیالوگها به وضوح میزان خطر و بوی خونی که به زودی راه میفتد را میرساند چرا که انتقام، آن هم به عنوان انگیزهای برای ادامه زندگی شخصی به نام مالک مالکی، نوید داستانی پر فراز و نشیب با قربانیهای بسیاری را میدهد.
عصیان مالک با نگاه ریزبینی که حاکی از پیشبینی بردش در یک بازی مرگبار است، به طور حتم میتواند روند داستانی این سریال را با جذابیتی هوشمندانه همراه کند، آنقدر که اسم «زخم کاری» را دوباره بر سر زبانها بیندازد.
اینبار مالک همانطور که خودش اقرار کرد، با سراغ گرفتن از سیما(همسر شفاعت) به دنبال راه انداختن لشکری است که بازهم معلوم نیست تا کجا در کنارشان خواهد بود و متحد با آنها پیش خواهد رفت! این مالک با مرد حریص و پر آزی که در فصل یک دیده بودیم، تفاوتهای بسیاری دارد. حالا او همه چیزش را از دست داده و از همه مهمتر خانوادهای که به قول خودش انگیزه این طمع و زیادهخواهی بوده را نیز در این قمار بزرگ باخته است.
با همه هیجان خفته در پس نگاههای محکم و لبخندهای مصمم مالک در آخرین سکانس از این قسمت، باید گفت که «زخم کاری» بعد از افول نسبی که در فصل گذشته شاهدش بودیم، قرار است به نقطه اوجی برگردد که مخاطب را هر هفته با قدرت با خود همراه میکند. هرچند باید دید که شیوه پرداخت به این آتش سوزان خشم و انتقام و انعکاس آن در قالب بازی جواد عزتی، چطور از آب درمیاید؟ اما هر چه که باشد، این قصه اینبار بیشتر از همیشه بوی خون میدهد.