عصر ایران ؛ صادق آبسالان (جامعه شناس) - ۱. شاید بتوان چهره متفاوت مناظره نخست را آقای پورمحمدی دانست. بیان سلیس، فن بلاغت (رتوریک)، موضع گفتمانی مناسب، اعتماد به نفس بالا و تسلط بر فضای روانی مناظره از وی چهره ای قابل قبول ساخته بود. البته ورود ایشان به دایره رقبای اصلی، با توجه به نداشتن پایگاه رای جناحی/گفتمانی و سوابق قضایی/امنیتی، کاری سخت و تقریبا غیرممکن است.
۲. آقایان زاکانی و قاضی زاده هاشمی چیز جدیدی برای عرضه نداشتند. همان نقشی را ایفا می کردند که در انتخابات ۱۴۰۰ به آنها محول شده بود؛ با این تفاوت که غیریت سازی گفتمانی آنها حول دولت روحانی دیگر کار ساز نبود. عدم انتساب هیچ یک از کاندیداها به دولت روحانی به نوعی آنها را از قبل خلع سلاح کرده بود. در این راه، تلاش بیهوده زاکانی برای ایجاد منازعه و شکل دادن فضای دو قطبی با پزشکیان (و تا حدودی پورمحمدی) و جا زدن ایشان به عنوان نماینده دولت روحانی نه تنها افاده نکرد، بلکه با هوشمندی پزشکیان خنثی شد.
۳. آقای جلیلی هم طبق انتظار رفتار کرد. دوری از جنجال مناظره ای و محول کردن آن به کاندیداهای پوششی، تاکید بر داشتن برنامه و ترسیم رویاها و آرزوهای بزرگ در کنار ویژگی های بلاغي یکنواخت و فاقد خلاقیت، از وی چهره ای تکراری به ذهن متبادر می کرد. تنها نکته غیرمنتظره از جلیلی، عدم انتساب خود، به طور شفاف و صریح، به دولت کنونی بود؛ کاری که زاکانی و قاضی زاده انجام دادند.
شاید هواداران این کاندیدا انتظار داشتند وی ضمن تایید عملکرد دولت کنونی، بر تداوم آن تاکید کند، اما جلیلی با زیرکی خاصی مسئولیت عملکرد دولت کنونی را نپذیرفت. اگرچه بر کسی پوشیده نیست در صورت پیروزی جلیلی شاهد تداوم نگاه و گفتمان دولت کنونی باشیم. در مجموع نوع و کیفیت مناظره ها روی پایگاه رای جلیلی که آرایی ایدئولوژیک، تشکیلاتی و تقریبا ثابت است، تاثیر چندانی ندارد. به نظر سرنوشت این کاندیدا (به مانند قالیباف) در بیرون از صحنه رقابت انتخابات و در تصمیم گیری ریش سفیدان جبهه انقلاب رقم می خورد.
۴. آقای قالیباف چهره کم فروغ و تقریبا خنثی مناظره نخست بود. این کم فروغی از جایگاه و موضع گفتمانی وی نشات می گیرد. قالیباف نه می تواند داعیه دار و نماینده گفتمان دولت کنونی باشد و نه جایگاه پزشکیان و پورمحمدی را در طرح گفتمان رفع تحریم و آزادی های اجتماعی/فرهنگی داشته باشد. از طرفی چشم داشت وی برای کسب آرائ متنوع که یک سر آن آرائ ایدئولوژیک و تشکیلاتی اصولگرایان و سر دیگر آن رای سرگردان و غیر سیاسی بخش محدودی از طبقه متوسط شهری است؛ کار را برای وی در طرح گفتمانی شفاف مشکل کرده است.
برگ برنده قالیباف در این مناظره تاکید بر سوابق اجرایی خود بود که آن هم در نبود موضع گفتمانی شفاف و صریح، چندان راهگشا نیست. رویای رئیس جمهور شدن قالیباف در یک صورت رنگ تحقق می بیند و آن انصراف جلیلی از کاندیداتوری است؛ امری که دور از ذهن نیست.
۵- آقای پزشکیان اگرچه عملکرد نسبتا رضایت بخشی در مناظره نخست داشت، اما به نظر این سطح و کیفیت از مناظره نمی تواند قدرت ترغیب کنندگی بالایی داشته باشد؛ به طوری که ورق انتخاب به نفع وی برگرداند. موضع گفتمانی شفاف، پرهیز از جنجال، اخلاق محوری و هوشمندی در قبال تله گذاری رقبا از ویژگی های برجسته مناظره وی بود. ایشان با زیرکی نقشه کاندیداهای پوششی را با بی تفاوتی نسبت به مواضع آنها خنثی کرد و تلاش داشت از خود چهره ای ملی و فراجناحی برای رفع تنگناها و چالش های کنونی جامعه ایران نشان دهد.
در مجموع، سرنوشت پزشکیان در این کارزار بیش از آن که در ارتباط با رقبای انتخاباتی اش تعریف شود، به میزان مشارکت مردم گره خورده است؛ از این رو صحنه مناظره ها، بیشتر از سایر رقبا، در تعیین سرنوشت پزشکیان موثر است. همان طور که اشاره شد، رقبای اصلی پزشکیان (جلیلی یا قالیباف) پایگاه رای ثابت دارند و آمدن هواداران آنها پای صندوق امری تکلیفی است تا اقناعی.
آن کسی که باید از طریق مناظره ها به طور مستدل، مبین و قاطع بخش مهمی از جامعه را برای مشارکت اقناع کند آقای پزشکیان است. از این رو، جادوی کلام و صلابت و قاطعیت در گفتار و سخن ضرورتی انکارپذیر برای تأثیرپذیری جامعه هدف وی است. این موضوع مسئولیت مشاوران و ستاد وی را دو چندان می کند.