عصر ایران ؛ حسن ظهوری ــ وقتی پزشکیان از او پرسید تا آخر میمانید، گفت میمانم و نمیگذارم شما رئیس جمهور شوید. او مردم را فریب داد و همه کسانی که در مناظره شرکت کرده بودند این را میدانستند اما به غیر از مسعود پزشکیان کسی به او اعتراضی نکرد. حتی سعید جلیلی که مدعی مبارزه با فساد و دروغ بود.
گزارش را اینجا ببینید
نگفتن حقیقت به مردم فقط به ماندن در انتخابات ختم نشده بود. زاکانی و همه آنهایی که هم پیمان او در مناظره بودند هم میدانستند تمام وعدههایی که میدهد خیال بافیاست و او حتی اگر رئیس جمهور هم میشد نمیتوانست گوشت و مرغ را به در خانه مردم ببرد و یا بستههای طلایی بدهد و مشکلات فقر مطلق را دو ماهه و سه ماهه حل کند. همانطور که ابراهیم رئیسی نتوانست.
زاکانی دادن وعدههای دو ماهه و سه ماهه را از دوران مدیریتش در شهرداری تهران یاد گرفتهاست. شاید برای آنکه تصور میکند مردم تهران فراموش میکنند و به خاطر نمیسپارند. مثلا وعده داده بود که هر ماه یا هر دو ماه یک ایستگاه مترو اضافه شود. نه تنها این اتفاق نیافتاد که تعداد ایستگاههای افتتاح شده در زمان زاکانی کمترین در تمام دوران ساخت مترو در تهران است.
دوران شهرداری زاکانی، بیثبات ترین دوران مدیریت مترو تهران هم هست. از زمانی که زاکانی روی کار آمده، مدیر شرکت بهرهبرداری مترو تهران چندینبار تغییر کرده و حتی یکبار جوانی تازه به دوران رسیده و نابلد که هیچ سابقه درخشان مدیریتی کلان نداشته، سکاندار مترو تهران بودهاست. وقتی برکنار شد، بسیاری از پرسنل مترو تهران ناراضی بودند. هرچند این نارضایتیها برای شهردار تهران چندان مهم نبود و بدتر از آن جان مردم هم برای او مهم نیست. چرا که هنوز نتوانسته، یک ثبات مدیریتی درستی در شلوغترین و پر ازدحامترین محل حمل و نقل کشور، ایجاد کند
زاکانی گفته بود معتادان متجاهر را ظرف دو ماه از سطح شهر تهران جمعآوری میکند. اما نگفته بود که برعکس آنچه گفته بود اتفاق میافتد و تعدادشان چند برابر میشود.
از سال ۱۴۰۰ تا کنون قصد دارد مشکل مسکن در تهران را حل کند. از وقتی او شهردار تهران شده، وضعیت مسکن به مراتب بدتر شده و قیمت اجاره بهای مسکن هم چندبرابر اضافه شدهاست. به نظر میرسد هرچه او وعده کرده بود در تهران حل میشود، چندبرابر بدتر شدهاست.
مثلا میخواست کمر ترافیک را بشکند، کمر رانندههای را شکست و ترافیک در تهران بدتر شد. حالا در ساعات پرترافیک تهران، رانندههای بیشتر از قبل مجبورند، کلاچ و ترمز بگیرند و حتی ساعت بیشتری در ترافیک بمانند.
وعده داده بود ۲۰ هزار تاکسی و ون برقی در تهران راهاندزای میشود. در مناظرهها گفته بود هزار دستگاه آماده بهرهبرداری است که هنوز چشم هیچ تهرانی به آن هزارتا هم نیافتاده، چه برسد به ۲۰ هزارتا.
درباره اتوبوسها هم وعده داده بود که ناوگان اتوبوسرانی تهران را به ۵۵۰۰ دستگاه اتوبوس میرساند. سه سال گذشته و هنوز به ۲۵۰۰ تا هم نرسیده. شاید او تصور میکند، مادامالعمر شهردار تهران است. همانطور که تصور میکرد قدرت انتخاب رئیس جمهور را هم دارد.
میخواست بزرگترین پارک شهر بازی را در لویزان تهران بسازد. وعدهای که هیچ کار کارشناسی درباره آن نکرده بود و همینطوری وعدهاش را به تهرانیها داده بود. سازمان منابع طبیعی به داد تهرانیها رسید و جلویش را گرفت تا بیشتر از این محیط زیست تهران نابود نشود.
زاکانی وعده کرده بود که صندوق قرضالحسنه در محلهها راهاندازی میکند. بعید میدانم تهرانیها در محلهشان چنین چیزی دیده باشند. یا حتی گفته بود کیف پول شهروندی میدهد مثلا آن را ۲۰۰ هزار تومان هر ماه شارژ میکند. این کار را که نکرد هیچ میخواست اگر رئیس جمهور شود، طلا بدهد.
وعدههای هوشمند شدن تهران هم که واقعا خیالی بیش نبود. عجیب هم هست! در شهری که هنوز برای معلولان آمادهسازی نشده، حرف زدن از شهر الکترونیک شبیه به شوخی است. راستی برای معلولان و آسایش و آرامش آنها هم در شهر تهران خدمات چندانی ارائه ندادهاست.
اما از همه بدتر اینکه از وقتی زاکانی شهردار تهران شده، مرگ هم گران شدهاست. حالا یک قبر معمولی در قطعات جدید بهشتزهرا حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان است و آنقدر گران شده که شورای شهر تهران گفته که پرداختش را برای خانوادهها قسطی میکند. یعنی اگر از قشر ضعیف و فقیر تهران هستید، بهتر است فکر مرگ را از سرتان بیرون کنید که خانوادهتان بدبخت میشود.
اینها تنها بخشی از وعدههای کسی بود که نه تنها شهر تهران را از مشکلاتی که دربارهاش حرف میزد نجات نداد که بدتر هم کرد. حالا آماده بود و در مناظرههایش ادعا میکرد برای نجات مردم ایران به میدان آمدهاست. همان کسی که از بدو ورود او را پوششی میخواندند و معلوم شد که پوششی هم بود. برای که، برای سعید جلیلی که حالا ستادهای انتخابیش قصد دارند تا مرحله دوم انتخابات برای او تبلیغ کنند.
سعید جلیلی همان کسی است که میدانست زاکانی وعدههای پوچ زیادی به تهرانیها داده و خیلیها را عملی نکردهاست. جلیلی میدانست که او در مقابل دوربین صدا و سیما به مردم حقیقت را نمیگوید و ادعای او برای ماندن تا پایان انتخابات، فریبی بیش نیست. جلیلی میدانست و در مقابل فریبی که چند میز آنطرفتر اتفاق میافتاد سکوت کرد و هیچ نگفت. هرچند حالا هم نمیگوید که زاکانی و قاضیزاده هاشمی با آن انصراف پیشبینی پذیری که کردند، میلیاردها تومان از بیتالمال را از بین بردند. همانطور که وقت مردم را هدر دادند.
اما حالا تهرانیها حق دارند بخواهند کسی که هرگز با آنها روراست نبوده شهردار تهران باقی بماند یا نه. خواستهای که بهتر است شورای شهر تهران، پیش از آنکه زاکانی همه حقیقت را از آنها هم پنهان کند، که شاید تا همین حالا هم کرده باشد، دربارهاش تصمیمی بگیرند.