عصرایران ؛ دکتر جلیل بیات - سعید جلیلی در نخستین مناظره با مسعود پزشکیان در دور دوم انتخابات باز هم همان ایده ها و آرزوهایی را مطرح کرد که تمام عمر آن را دنبال کرده و در زمان مسئولیت مذاکرات هسته ای باعث صدور قطعنامه های مختلف علیه ایران در شورای امنیت شد.
او به صراحت گفت که در برجام و FATF به دنبال مطالبه گری است و ایران تعهدات خود را انجام داده و حالا طرف مقابل «باید» تعهدات خود را انجام دهد و وقتی با این سوال روبرو شد که اگر انجام نداد چه خواهید کرد، پاسخ شفافی نداشت که بدهد.
مشکل اصلی آقای جلیلی این است که روابط بین الملل و مناسبات آن را نمی شناسد. او نگاهی «حقوقی» و «اخلاقی» به روابط بین الملل دارد، در حالی که اساسا آنچه منافع و جایگاه کشورها را در عرصه بین المللی مشخص می کند، «قدرت» است.
روزی که برجام توافق شد در یادداشتی تاکید کردم که برجام نتیجه تمام توان، قدرت و مقدورات ایران است و اینطور نبوده که آمریکا بخواهد امتیازات بیشتری بدهد، اما تیم مذاکره کننده ایرانی آن را نخواسته باشد یا برای کسب امتیازات بیشتر تلاش نکرده باشد.
آقای جلیلی امروز در حالی از مطالبه گری صحبت می کند که بیش از یک دهه پیش نیز در مذاکرات هسته ای با 1+5 از لزوم حضور ایران در «مدیریت جهانی» می گفت. اگر آن روز مواضع جلیلی باعث صدور تحریم های فلج کننده و قطعنامه های پشت سر هم علیه ایران شد، مطالبه گری امروز هم نتیجه ای غیر از آن نخواهد داشت.
جلیلی در مناظره دوشنبه شب گفت که تحریم، ابزار آمریکا است و ما «باید» آمریکا را از اعمال تحریم علیه ایران پشیمان کنیم. به عبارت دیگر همچون گذشته ایشان بر «باید» تاکید دارد و نمی گوید خب «چگونه» می خواهید این کار را انجام دهید.
در واقع مواضع ایشان به لحاظ شعاری قشنگ است و حتی ممکن است غیرت و غرور برخی ها را تحریک کند که بله ما نباید در مقابل زور کوتاه بیاییم و باید دشمن را پشیمان کنیم و ... اما در واقعیت این مواضع جز بدبختی، فشار و فلاکت چیزی به ارمغان نخواهد آورد.
آقای جلیلی می گوید می توانیم 11 میلیارد دلار صیفی جات به روسیه صادر کنیم. اینکه آیا ایران ظرفیت تولید این مقدار صیفی جات (افزون بر نیاز داخلی) دارد یا خیر به کنار، ایشان باید توضیح دهد پول آن را چگونه می خواهید بگیرید؟ به روبل یا می خواهید با اجناس روسی تهاتر کنید؟
ایشان یا نمی داند و یا نمی خواهد بداند که امروز حدود 70 درصد معاملات جهانی به دلار و بیش از 20 درصد با یورو انجام می گیرد و اگر آمریکا اجازه ندهد، هیچگونه تراکنش و انتقال مالی به دلار میان دو کشور انجام نخواهد گرفت. به همین دلیل است که حتی عراق که این همه ادعای نفوذ و دوستی با آن کشور داریم تا آمریکا اجازه ندهد نمی تواند پول برقی که از ایران خریده را بدهد یا چین مطالبات ایران را تسویه کند.
قاعدتا در این شرایط دوستان آقای جلیلی باید سراغ راهکارهایی مانند انتقال چمدانی دلار، تهاتر کالا، معامله با ارزهای بومی و راههایی از این قبیل بروند و همانطور که پزشکیان گفت شاید با این کارها بتوان زندگی بخور و نمیری داشت اما قطعا هیچگاه به توسعه نمی توانیم دست یابیم.
در واقع این آقای جلیلی است که «تشخیص» درستی از روابط بین الملل ندارد و گمان می کند اگر بگوید حق ما را بدهید، آمریکا هم آن را در سینی گذاشته و تقدیم می کند و به همین دلیل هم ایشان به «تجویزهای» نادرستی رهنمون می شود.
آقای جلیلی می گوید سیاست خارجی عرصه واقعیت هاست اما این واقعیت اصلی و مهم را درک نمی کند که در سیاست خارجی بر اساس میزان قدرت (به معنای عام نه فقط نظامی) می توان مانور داد و کنشگری کرد. لذا کاملا واضح است که برای آقای جلیلی و دوستان ایشان ایدئولوژی بر منافع تقدم دارد و ایدئولوژی حتی بر واقعیت هم تقدم دارد وگرنه هیچ آدم عاقلی نمی گوید تحریم نعمت است.
نگارنده پیشتر در یادداشتی تاکید کرده بود یکی از موضوعاتی که می تواند به منافع ملی آسیب وارد کند اشتباه محاسباتی مسئولین رده بالا نسبت به میزان قدرت و جایگاه واقعی کشور در عرصه بینالملل است. به عبارت دیگر همانقدر که کمتر تصور کردن قدرت کشور نسبت به میزان واقعی آن می تواند منجر به از دست رفتن منافع و فرصت های بسیار شود، بیشتر تصور کردن آن نیز آسیب زا و اشتباه است.
آن یادداشت در واکنش به صحبت مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه دولت رئیسی که امروز مشاور سیاست خارجی آقای جلیلی است نگاشته شده بود. او گفته بود که ایران مقدار کمی با «ابرقدرتی» فاصله دارد. قاعدتا وجود چنین دیدگاههایی باعث می شود که آقای جلیلی به جای حل مسائل اصلی و توجه به توسعه کشور به دنبال مدیریت جهان باشد.