عصر ایران ؛ علیرضا باغانی / تحلیل گر بازارهای مالی - سرنوشت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین الملل کشور در سال های پیش رو به فینال انتخابات بین پزشکیان و جلیلی وابسته است. دو کاندیدابی که دیدگاههای بسیار متفاوتی در ابعاد مختلف حکمرانی دارند، از مباحث اقتصادی، فرهنگی گرفته تا روابط بین الملل و سیاست خارجی.
بدیهی است اقتصاد کشور نه با شخص پزشکیان یا جلیلی که با تیمهای وابسته به این اشخاص اداره خواهد شد. در سمت پزشکیان کارشناسان خبرهای نظیر حسین عبده تبریزی (دبیرکل اسبق بورس) و علی طیب نیا ( وزیر اقتصاد در سال های درخشان 92 – 96 ) حضور دارند که دیدگاه اقتصادی عقلانی و مثبتی نسبت به بازار بورس و فضای اقتصاد کلان دارند و این امر در کارنامه عملیاتی این اشخاص قابل رویت است.
در سمت دیگر اما افراد تندرویی ایستادهاند که عقایدی مخالف اصول ثابت شده اقتصادی دارند، مثلا دلارزدایی از اقتصاد کشور و یا حذف بورس کالا که حتی تصور تورم و دیگر مشکلات بعد از این رویدادها نیز ترسناک است.
بازگشت به زمانی که تورم تک رقمی بود و دلار ریزشی !
در این سال ها وعده و وعید زیاد شنیدیم و گوشمان از حرفها و شعارهای غیرکارشناسی و بعضا ایدئولوژیک پر شده، مسلما آنچه تعیین کننده است کارنامه عملیاتی اشخاص است.
علی طیب نیا که این روزها به عنوان سکاندار اقتصادی پزشکیان روی کار آمده، کارنامه واقعاً مثبتی در دوران 4 ساله مسئولیت خود به عنوان وزیر اقتصاد از 92 تا 96 برجای گذاشته است. برخی از آمار مهم این کارنامه به شرح زیر است که اکنون به افسانه شبیه است:
- ظرف 4 سال، کیک اقتصادی کشور رشد 14.8% را ثبت کرد.
- حفظ و حتی تقویت قدرت خرید مردم به طوری که ظرف 4 سال، ارزش هر اسکناس دلار فقظ 16% رشد یافت و حتی در 1392 افت 11% را ثبت کرد
- متغیر تورم که این روزها مشکل اصلی اقتصاد خرد و کلان است، در دو سال پایانی طیب نیا تک رقمی بود، به ترتیب 6.8% و 8.5%.
- مدیریت تورم در سایه کنترل موفق دو فاکتور پایه پولی و نقدینگی تحقق یافته بود که به ترتیب هر یک سالانه 19% و 28.7% رشد می کردند.
بر خلاف تیم رقیب که به اقتصاد دستوری و کنترل تمامی امور توسط دولت معتقد است، بررسی مصاحبه ها و کارنامه عملیاتی طیب نیا، مشاور اقتصادی پزشکیان، گویای آن است که او به مکانیزم بازار آزاد گرایش داشته و مخالف سرسخت مواردی همچون:
- افزایش نرخ سود بانکی و انحراف منابع مالی از تولید به سمت بانکها که گرانشدن تامین مالی و سرمایهگذاری شرکتها را به دنبال دارد،
- قیمتگذاری دستوری برای محصولات مهمی نظیر فولاد، مس، پتروشیمی و... و در نتیجه محدودسازی سود شرکتها،
- تصمیمات غیرکارشناسی همانند تعیین نرخ خوراک برای پتروشیمیها و یا مثلا افزایش بهره مالکانه معادن و کاهش حاشیه سود بیزینسها و افزایش ریسک سیستماتیک سرمایه گذاری
- کنترل دستوری ارز و اجبار صادرکنندگان به فروش ارز با نرخ کمتر از بازار آزاد و در نتیجه کاهش انگیزه صادرات و منفی شدن تراز تجاری (BOT
- تعیین سقف برای معافیت های درآمدهای صادراتی و ... است.
بازار دیگر توان شنیدن شعارهای غیرکارشناسی و بدیعی نظیر دلارزدایی،حذف بورس کالا ، معاملات خارجی با اصل باستانی تهاتر و کالا به کالا و ... و تحمل تصمیمات نابخردانه نظیر فروش سنگین اوراق با نرخ 40%، افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و … ندارد. مسلما با روی کار آمدن افرادی که دیدگاه های منطقی و معقولی نسبت به اقتصاد دارند، نه تنها مشکلات فعلی حل خواهند شد، بلکه درهای اقتصاد جهانی نیز بیشتر از قبل به روی شرکتها و در نهایت مردم باز خواهد شد. به ویژه آن که پزشکیان از هم اکنون بر مذاکره و داد و ستد سیاسی با غرب برای رفع تحریم ها تاکید دارد و جلیلی می گوید ما طلبکار غرب هستیم و باید بدون این که چیزی بدهیم، امتیاز بگیریم و این در عالم دیپلماسی بدان معناست که تحریم ها باقی خواهند ماند.
اقتصاد ایران، اکنون در "دو راهی تحریم و گشایش" و در "دو راهی تخصص محوری و شعارگرایی" است و همه می دانند که انتهای هر کدام از این دو، به کجا می رسد. اینجاست که یک ملت، باید انتخاب تاریخی داشته باشد.