عصر ایران؛ علیرضا سلطانی - جمعه 15 تیرماه 1403 می تواند یک روز تاریخی برای ایران باشد . جمعه ای که ایرانیان با حضور و رای خود تصمیم می گیرند فرمان حرکتی آینده ایران را دست چه تفکر ، جریان و یا تفکر سیاسی بدهد.
فضای انتخابات بر خلاف آمار مشارکت و سبد رای نامزدهای انتخابات در مرحله اول و با توجه به شدت گرفتن رقابت میان دو نامزد حاضر در مرحله دوم ، حسابی بر سر مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات در محافل عمومی ، خانوادگی و دوستانه داغ است. موضوعی که حداقل طرفداران یکی از دو نامزد بیش از آنکه به دنبال تشویق واجدان شرایط به دادن رای به نامزد مورد نظر خود باشند ، بیشتر به دنبال تشویق مردم به مشارکت در انتخابات می باشند. موضوعی که می تواند نتیجه انتخابات را به نفع آنها تمام کند.
افرادی که در مرحله اول انتخابات مشارکت نداشتند، عموما رویکرد فعال از نوع اعتراضی در پیش گرفته و برای این رفتار خود دلیل و برهان ارائه می کردند . ناامیدی از صندوق رای برای امکان تغییر در ساختار و روند حکمرانی در کشور و رفع چالش ها و معضلات کشور از جمله دلایل این گروه است. این گروه معتقدند عدم مشارکت در انتخابات نوعی اعتراض مدتی به حاکمیت برای تغییر روندهاست.
از منظر این گروه، دولت و مجلس نهادهای تاثیرگذار در تغییر روندها و ساختارها به دلیل محدودیت ظرفیت و توانمندی قانونی اختیارات حکمرانی نمی باشند و صرفا در حدود چارجوب های خاص و محدود قدرت مانور دارند. بنابراین هر فردی که ریاست دولت را برعهده گیرد و هر جریانی که در مجلس اکثریت را تشکیل دهد ، تفاوتی در اعمال قدرت و روندها و ساختارها نخواهند داشت. تنها تفاوت در هماهنگی بیشتر یا کمتر با دیگر عناصر قدرت در کشور است.
اما واقعیت این است كه نباید به صندوق رای به عنوان نماد دموكراسی و مردمسالاری پشت كرد و فرصت مشاركت در انتخاباتی كه در آن روزنه یا زمینه محدودی برای تاثیرگذاری ایجابی یا حتی سلبی وجود دارد را از دست داد.
تاثیرگذاری ایجابی از این منظر كه رایدهندگان با تشكیل دولتی، زمینه تغییر در روندها و حتی ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را فراهم كرده و موجبات حركت رو به جلو و پیشرفت كشور را فراهم میسازند و تاثیرگذاری سلبی از این منظر كه حتی اگر نتوانند با روی كار آوردن دولت مطلوب خود حركت رو به جلویی را رقم بزنند حداقل از روی كار آمدن دولتی كه زمینه و موجبات عقب رفتن و تشدید چالشها و مشكلات بنیادین و هویتی كشور در حوزههای جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی، تمدنی و حتی بینالمللی است، جلوگیری میكنند.
ایران امروز با چالشها و بحرانهای زیادی مواجه است. میتوان نسبت به این چالشها و بحرانها بیتفاوت بود و با تشدید و تعمیق آن در مقام و جایگاه نظارهگر همراه شد و با استفاده از حداقل ظرفیتها و فرصتها از تشدید بحرانها و چالشها جلوگیری كرد.
چالشها و بحرانهای كنونی ایران كه دیگر از آن به عنوان ابرچالش و ابربحران یاد میشود، در صورتی كه به مرحله پایانی و غیرقابل حل برسد، امكان جبران آنها وجود نداشته و عملا زمینه فروپاشی ساختار فرهنگی و تمدنی ایران را فراهم میسازد. فرهنگها و تمدنهای بشری چنانكه تاریخ نیز ثابت كرده زمانی كه به شرایط اضمحلال برسند دیگر امكان احیای آنها وجود ندارد.
بنابراین عدم مشاركت در انتخابات به عنوان مهمترین و تنها ابزار اعمال وجود در حراست از فرهنگ و تمدن ایرانی، همراهی و همكاری در تشدید شیب تند فروپاشی تمدنی است. رفتاری كه دیگر قابل جبران نیست. دولت در ساختار حكمرانی سیاسی و مدیریتی كنونی ایران برخلاف تصور از ظرفیت و توانمندی قانونی مناسبی برای جلوگیری از تشدید چالشها و بحرانها و حتی مدیریت و رفع آنها به شرط عقلانیت و بهرهگیری از توان كارشناسی كشور برخوردار است.
لذا فرق است كه كدام جریان و كدام سیاستمدار عنان و فرمان مدیریت اجرایی كشور را در دست گیرد. مشاركت فعال و موثر در انتخابات پیش رو و حركت در مسیر روی كار آوردن دولتی توسعهگرا و پیشرو و جلوگیری از روی كارآمدن دولتی واپسگرا و انزوا طلب، بر آینده ایران و ایرانیان تعیینكننده است .