عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با معرفی حمام بزرگ ایرانی در زنگبار (تانزانیا) گفت: با وجود اعلام آمادگی مقامات این جزیره (در آفریقا) برای مرمت این حمام از سوی مرمتگران ایرانی، اما به دلیل ناهماهنگیهای بیندستگاهی، نهایتا یک بنیاد آمریکایی مسئولیت مرمت آن را به عهده گرفت.
به گزارش ایسنا، مرتضی رضوانفر، پژوهشگر، کتیبهپژوه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری براساس پژوهشهایی که درباره این حمام داشته است، گفت: شیرازیها از اواخر قرن ۱۰ میلادی به مدت ۵۰۰ سال در شرق آفریقا شامل مناطقی از سومالی، کنیا، تانزانیا، موزامبیک و مادگاسکار حکومت کردند تا در ۱۵۰۲ میلادی توسط پرتغالیها شکست خوردند.
او ادامه داد: عمانیها در سال ۱۶۹۸ میلادی با لشگری از بلوچهای ایرانی، پرتغالیها را پس از ۲۰۰ سال شکست دادند و از سال ۱۸۳۲ میلادی پایتخت خود را از مسقط به زنگبار منتقل کردند. در مدت حضور عمانیها در زنگبار، چندین کار عمرانی از جمله ساخت حمام برای مردم انجام شد.
رضوانفر بر اساس بررسیهای میدانی که از این حمام داشته است، گفت: طبق تابلوی معرفی حمام بزرگ، این حمام که روزانه صدها گردشگر خارجی از آن دیدن میکنند، در دوران سلطنت سلطان برغش ۱۸۷۰ـ ۱۸۸۸ میلادی توسط معمار ایرانی «حاج غلامحسین»، ساخته شده است. بعدها روبروی حمام بزرگ، مسجد شوشتریها ساخته شد که اکنون محل تجمع ایرانیها در مناسبتهای مختلف است.
این پژوهشگر اضافه کرد: جدا از حمام بزرگ، چند حمام دیگر به درخواست حاکمان و به دست معماران ایرانی ساخته شد، مانند حمام شهرزاد، حمام قصر و حمام گیزیمبانی.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به وضعیت حمام ایرانی در زنگبار اشاره کرد و گفت: زمانی که در زنگبار بودم با وزیر فرهنگ زنگبار و شهردار شهر سنگی (که ثبت جهانی است) جلسهای داشتم، درخواست داشتند این حمام از سوی مرمتگران ایرانی با تقبل هزینهها از سوی دولت زنگبار، مرمت شود، چون سقف حمام آسیب دیده بود و میگفتند متخصص برای مرمت این حمام ندارند، اما به علت ناهماهنگی بین دستگاهها عملا این کار صورت نگرفت و نهایتا یک بنیاد فرهنگی آمریکایی مشغول به مرمت این حمام ایرانی در زنگبار شد.
رضوانفر اظهار کرد: با توجه به اینکه کارشناسان میراث فرهنگی ایران در خارج از کشور حضور ندارند، نیاز است این اطلاعات از طریق نمایندگان دستگاهها در خارج از کشور منتقل شود و هماهنگی و همکاری بین دستگاهها برقرار باشد، که ضرورت آن، یک برنامهریزی بیندستگاهی است.
ما آثار زیادی در خارج از کشور داریم که اطلاعاتی دقیق و حتی آدرسی از آنها نداریم و برای آثاری که از آنها اطلاعات داریم، متاسفانه به علت ناهماهنگی بین دستگاهها و نبود همکاری لازم با میراث، نمیتوانیم کاری برایشان انجام دهیم و در سکوت و بیخبری ناچاریم از کنارشان عبور کنیم.