چند روزی در توییتر نبودم. ظاهراً محشری بپا کردهاند در باره سازوکار انتخاب وزرای پزشکیان. پس بهتر است خاطره تاسفبار یک معاون وزیر را برایتان بنویسم تا ببینیم رییسجمهوری که از چند ماه پیش انتخابش معلوم بود چگونه وزیر انتخاب کرده؟ حالا معترضاند که چرا در این فرصت کوتاه این گونه وزیر انتخاب میکنید؟
کوچه امام، پلاک ۱۶
تجربه ای از فرآیند انتخاب وزرا در دولت سیزدهم.
در کوران سلطه کرونا و در گیرودار تعیین وزرای کابینه دولت سیزدهم ساعت ۲۳ شب تلفن به صدا درآمد. در حالت خواب و بیداری، شک داشتم پاسخ دهم اما وقتی زنگ ادامه یافت به بناچار پاسخ دادم. صدایی قوی با ادبیات رسمی اسم کاملم را برد و سپس خود را معرفی کرد. ایشان مرحوم آقای عادل آذر، ریئس سابق دیوان محاسبات کشور بود.
بسرعت دست و پا را جمع کرده و با حال ناخوش سلام کرده از علت تماس سئوال کردم ایشان در توضیح خواستند مطلب فعلا محرمانه تلقی شده و علنی نگردد؟ سپس با عذر خواهی از زمان نامناسب تماس تلفنی، به فرآیند انتخاب کابینه رئیس جمهور منتخب اشاره کرده و اعلام کرد که نام شما جهت مصاحبه پس از بررسی اولیه در لیست ۳-۵ نفره آمده و با نظر حاج آقا (مرحوم رئیسی) لازم است در کمتر از دوازده ساعت جهت مصاحبه به آدرس کوچه امام پلاک ۱۶ مجاور ساختمان مجلس سابق با پنج نسخه رزومه کتبی همراه با برنامه تحول وزارت... با خود مراجعه کنید.
در شرایط بهتآور پرسیدم چه کسی و در چه فرآیندی مرا نامزد کرده و چرا با این ضرب الاجل؟ در توضیح به کوتاهی زمان و اهمیت موضوع و تراکم کار خودشان که تا نیمه شب ادامه دارد اشاره کرده و خواستند که حتما شرکت کنم.
از تهیه برنامه و رزومه در این فرصت کوتاه عذر خواهی کردم و صبح روز بعد به احترام ایشان و پس از تشریفات امنیتی به اطاق انتظار و پذیرایی هدایت شدم و بعد از دقایقی مرحوم عادل آذر به اتاق انتظار آمده و مرا به محل جلسه مصاحبه همراهی کردند.
حول و حوش میز عریض تنها سه نفر شامل دکتر فرهاد رهبر و اقای میرکاظمی و مرحومعادل آذر نشسته بودند( بدون حضور دکتر مخبر) معلوم بود تازه از مصاحبه با نفر قبل خلاص شده بودند و فرم و جدول تک صفحهای مصاحبه وی را تکمیل میکردند.
پس از سلام و علیک رسمی و یک چاق سلامتی کوتاه، دکتر رهبر از رزومه سئوال کردند که دکتر عادل آذر نسخه چاپی که از اینترنت دانلود کرده بودند را در دسترس اعضا قرار دادند و سپس از برنامه تحول وزارت سئوال کردند که مؤدبانه اعلام کردم من بی تقصیرم نه تمایلی به این مسئولیت دارم و نه از نیمه شب گذشته تا الان فرصتی فراهم بوده که برنامهای تهیه کنم، اما بعنوان فرد مطلع چالشها و چاره های اصلی بخش را بیان خواهمکرد.
محیط اتاق و نوشته های پراکنده روی وایت برد را مرور کرده و متوجه شدم هر سه نفر با شتاب کار خود را پیگیری میکنند. در همین بین دکتر رهبر با موبایل خود صحبت میکرد و میرکاظمی در حال تکمیل فرم نفر قبلی بود و مرحوم عادل آذر مشغول نوشتن و امضإ صورتجلسه مصاحبه بود. چالشهای اصلی بخش .... را از نگاه خودم مطرح کردم و به پائین بودن بهرهوری این بخش از جنبه بهرهوری سرمایه، نیروی انسانی و فناوری نامتناسب بیان و اصول بهبود وضع .... را در سه سطح حکمرانی، مدیریت و فن آوری بیان کردم.
مرحوم عادل آذر از بحث تحلیل مشکلات بهرهوری بخش به یکباره از عوامل فساد در وزارت سئوال کرد که در پاسخ به تمرکز مدیریتی، نبود برنامه و عدم شفافیت اشاره کردم. از موضوع رانت و سوبسید در بخش سئوال کردند و کانونهای فساد در بخش... و دلایل آنرا جویا شدند.
جو جلسه مصاحبه به بازجویی و ارشاد نزدیک میشد. که آقای میرکاظمی به نقش ارز ۴۲۰۰ تومانی در بخش اشاره کرد و آنرا منشا فساد اعلام کرده و سئوال کرد؛ اگر آنرا قطع و یارانه دهیم چه اشکالی دارد؟ دکتر رهبر سئوال کرد بنظرتان اگر کل وزارت را ببندیم چه مشکلی برای بخش پیش خواهد آمد؟!
وی در ادامه جو جلسه را خودمانی کرد و صریح سئوال کرد در بین وزرایی که از ابتدا در وزارت بوده اند کدامیک را موفق میدانم؟ میدانستم که با این سئوال حساس عملا بدنبال قضاوت ساده و خط سیاسی در مورد مدیران قبلی هستند. در پایان این بخش که به بازجویی شباهت بیشتری داشت اشاره کردم که با دیدگاه شما شاید بهترین انتخاب برای کابینه آقای ساداتنژاد باشد.
محتوای سئوالات، روش مصاحبه و شتابزدگی در فرآیند این جلسه کوتاه نه تنها محدودیت دیدگاهها را نشان میداد بلکه نشانگر دغدغه اصلی هیئت سه نفره (بعلاوه دونفر غائب)، که مصاحبه و انتخاب کلیه وزرا در دولت سیزدهم را برعهده دارند چیست؟
در مسیر بازگشت مات ومبهوت از این سیستم و روححاکم بر جلسه مصاحبه و فرآیند انتخاب یادم به جمله معروفی از فرانسوا ولتر افتاد؛ "از پرسشهای افراد بهتر میشود آنها را شناخت تا از پاسخهای آنان"!