اعتماد؛ ابوالفضل فاتح
در نخستین یادداشت درباره انتخابات امریكا كه در اسفندماه گذشته منتشر شد، موضوع سلامت فیزیكی و آمادگی ذهنی «بایدن» برای شكست رقیبی چون ترامپ، به عنوان مهمترین نگرانی حزب دموكرات از نامزدی مجدد او بیان شد.
او با مناظره زودهنگام و طراحی شده «سیانان»، تحت فشار و انفعال حداكثری قرار گرفت، و با واگذاری نامزدی حزب دموكرات به خانم كامالا هریس، «پلی به نسل جدید» شد و از رقابتها كنار رفت. اقدامی كه طبق نظرسنجیها مورد استقبال بیش از ۸۰ درصد از طرفداران حزب دموكرات واقع شد، اما ترامپ از آن به عنوان یك كودتا علیه بایدن نام برد.
نامزدی كامالا هریس، جان تازهای به كمپین دموكراتهای گرفتار در كلاف سالخوردگی بایدن بخشید و دلایل جدیدی برای حضور در انتخابات به ویژه در نسل جوان ایجاد كرد.
نقاط قوت و ضعف هریس
از دیدگاه جامعه امریكا، سوابق «هریس» از او شخصیتی با رویكردهای رفورمیستی در حوزه قضایی معرفی میكند. اصلاح قانون مجازاتها و تخفیف برای جرایم غیر خشن، رویكرد ملایمتر در ارتباط با سقط جنین، مخالفت ولو مشروط با مجازات اعدام در امریكا، مخالفت با حمل سلاح، حمایت از حقوق مهاجران، حمایت از تسهیل خدمات اینترنتی برای طبقات كم درآمد، جرم انگاری تجارت جنسی، حمایت از رایگیری غیر حضوری و ... از این جمله است.
در این حال او یك طرفدار مكتب سرمایهداری محسوب میشود كه نمیتواند با جریانات چپ از این بابت همدلی چندانی برقرار كند، گرچه خود را طرفدار فرصتهای برابر و رسیدگی به طبقه كارگر میداند. با كاهش مالیات شركتهای ثروتمند مخالفت و از كمپانیهای كوچك حمایت میكند.
و در موضوع بهداشت و درمان، با شخصیتهای سوسیالیستی چون «برنی سندرز» همفكری و همراهی داشته و در جریان انتخابات دادستانی كالیفرنیا در سال ۲۰۱۰ مورد حمایت اتحادیههای كارگری بوده است.
در دورانی كه او معاون رییس جمهور بوده، طبیعتا سیاستی مغایر با سیاست خارجی دولت فعلی امریكا از او شنیده نشده است. در این حال از لابهلای مواضع او میتوان دریافت كه در سیاست خارجی به جریان میانه و تا حدودی چپ دموكراتها نزدیكتر است. او درگذشته، انضمام جزایر كریمه به روسیه را محكوم و حمله روسیه به اوكراین را جنایت علیه بشریت دانست.
جنگ تجاری ترامپ با چین را رد، اما نسبت به سیاستهای حقوق بشری چین انتقاد داشت. او از برجام حمایت داشته و منتقد ترور «شهید سلیمانی» بود و خواهان بازنگری اختیارات رییسجمهور در اعلام جنگ بدون دریافت نظر كنگره بوده است.
او گرچه همچون غالب سیاستمداران و حاكمان امریكایی حامی سنتی اسراییل تلقی میشود و ارتباطی قوی و نزدیك با جامعه یهودی امریكا دارد و همسرش نیز یهودی است، در این حال دختر خواندهاش به كمپین حمایت از مردم غزه پیوست و خود هریس نیز اخیرا در موضعی البته دیرهنگام و كم اثر بر ضرورت آتشبس در غزه برای رفع گرسنگی و كاهش آلام بیگناهان تاكید كرد.
او طرفدار كنار كشیدن امریكا از ائتلاف عربستان در حمله به یمن و منتقد «بن سلمان» در جریان كشته شدن «جمال خاشقچی» بوده و بازنگری بنیادی رابطه با عربستان را ضروری میدانست، گرچه بعدا چیزی از او شنیده نشد. در ارتباط با سوریه نیز از اسد به عنوان جنایتكار جنگی و دیكتاتور یاد كرده است.
برخی منتقدان هریس، عملكرد او در دوران معاونت ریاستجمهوری را عملكردی كم تاثیر، و شخصیت و توان كار اداری او را ضعیف دانستهاند. آنها معتقدند او در شرایط غیر قابل پیش بینی قدرت تصمیمگیریهای قوی ندارد و نمیتواند بین عملگرایی با حفظ اصول تناسب برقرار كند.
اما مدافعان او بر این باورند كه او به عنوان نخستین زن معاون رییسجمهور، و به عنوان یك سیاهپوست، آسیایی - امریكایی در این سمت، بیش از حد زیر ذرهبین جنسیت زده و نژادزده برخی رسانهها بوده و معاونان پیشین رییس جمهور نیز تمایزی با او نداشتهاند به ویژه كه او مجبور بوده، وقت فراوانی را اختصاص به حضور در سنا برای تساوی شكنی در آراء اختصاص دهد.
بایدن - هریس
هریس در جریان رقابتهای درونحزبی سال ۲۰۱۹، در یك مناظره درون حزبی و انتقاداتی كه به بایدن وارد كرد، درخشید. او آن زمان در جذب كمك برای كمپین خود ناتوان نشان داد و مجبور به كنارهگیری از رقابتها شد. با این حال، بایدن او را به عنوان معاون رییسجمهور معرفی كرد و از یك نماینده سنا به معاونت رییس جمهور ارتقا یافت. این نوع ارتقای سریع برای یك عضو حزب دموكرات، تا حدی فوق تصور انگاشته میشود.
اینك نیز با حمایت بایدن و اوباما و بسیاری دیگر از شخصیتهای مطرح حزب، ناگهان تمام اضلاع حزب دموكرات، پشت سر او قرار گرفتهاند و در صورت پیروزی در انتخابات، میتواند پس از پیروزی اوباما كه اینك پدرخوانده و نماد هویت دموكراتها محسوب میشود، یك تحول بزرگ جدید هویتی برای حزب دموكرات باشد.
هریس - جاش شاپیرو؟
«جاش شاپیرو» به عنوان یكی از گزینههای احتمالی معاونت هریس مطرح شده است. حمایت «جاش شاپیرو» از دو جهت برای هریس اهمیت دارد. او كه خود میتواند كاندیدای ریاستجمهوری دموكراتها درآینده باشد، از قدرت بیان و نفوذ در حزب دموكرات برخوردار است.
نكته دیگر آن است كه ایالت پنسیلوانیا كه او فرماندار آن است، از ایالتهای چرخشی امریكا در انتخابات است و تضمین رای آن برای دموكراتها بسیار مهم تلقی میشود.
اما، از سوی دیگر او یك «یهودی» است كه خود را علنا یك صهیونیست میداند. او نسبت به اعتراضات دانشگاهها در جریان جنایات اسراییل موضع مناسبی نداشته و از حامیان برخورد گارد ملی با اعتراضات دانشجویان بوده است. رویكردهای او نه حمایت از یهودیت كه ضدیت با فلسطینیان ارزیابی شده و این مواضع، نگرانی گروههای حامی فلسطین را برانگیخته است. از این روی درباره احتمال معاونت او برای هریس چالشهایی درگرفته است.
رقابت با ترامپ
ترامپ شخصیتی شناخته شده با طیفی از مواضع رادیكال در حوزه سیاست خارجی و داخلی است. ادبیات تهاجمی، شخصیت جنجالی و درگیرانه با تصمیمات ناگهانی و ضد ساختاری ویژگی اوست. تجربه ۴ساله ریاستجمهوری، شكست در انتخابات پیشین، مناظره موفق با بایدن و ترور او را به بزرگترین شانس جمهوریخواهان و بزرگترین نگرانی حزب دموكرات تبدیل ساخته و رقابت با او را بیش از هر زمان دشوار ساخته است.
ابعاد منفی شخصیت او به ویژه موضوع روابط با پورن استارها و ... نیز قبلا مطرح شده و در رقابت انتخاباتی واجد نكته تازهای تلقی نمیشود. پروندههای قضایی او نیز تقریبا همه یا به مصونیت او انجامیده یا تا پایان انتخابات كنار گذاشته شده است.
مهمترین شعار كمپین ترامپ « عظمت را دوباره به امریكا بر میگردانیم» و مهمترین محورهای كمپین ترامپ در سیاست خارجی و اقتصاد جهانی همان اولویت دادن به امریكا (اول امریكا) است. او مدعی شده اگر به قدرت برسد، در ۲۴ ساعت جنگ روسیه و اوكراین را به انتها خواهد رساند و از پرداخت بیلیونها دلار به اوكراین انتقاد دارد.
او قائل به انقلاب در «ناتو» با كاستن از سهم مالی امریكا و افزایش سهم اروپا است. در اقتصاد جهانی از دامن زدن به جنگهای اقتصادی بیمی ندارد و گفته است در صورت پیروزی ، همه واردات به امریكا مستلزم پرداخت ۱۰درصد مالیات خواهند بود. همه این موارد مورد علاقه جمهوریخواهان و مردمی است كه منافع خود را مقدم بر معیارهای دیگر میدانند.
اما در سیاست داخلی او قدری سیاستهای رادیكال گذشته خود را تعدیل كرده است. از جمله در موضوع سقط جنین، بهداشت و درمان، و حقوق اقلیتها. همه این موارد در سیاست خارجی و داخلی كار رقیب ترامپ را دشوارتر میسازد.
در این حال برنامه او در حوزه آموزش بسیار رادیكال است و میتواند پاشنه آشیل كمپین او باشد. او مدعی است، نظام دانشگاهی توسط ماركسیستها اشغال شده و باید اصلاح شود و در حالی كه باید پایگاه تبلیغ تمدن غرب باشد، پایگاه تنوع و تكثر شده است. او خواهان تحول اساسی در شیوه انتخاب مدیران مدارس و در اندیشه لغو استخدام دایمی معلمان است. او از حمل سلاح توسط معلمان و گماردن گارد مسلح برای مدارس دفاع میكند. این رویكردها میتواند همچنان بخش عظیمی از جامعه دانشگاهی و جوانان را علیه او نگران ساخته و بشوراند.
در حوزه محیط زیست نیز، او بهشدت حامی استفاده از سوختهای فسیلی است و سابقه طولانی و مستمری در دروغ دانستن نقش انسان در بحرانهای آب و هوایی دارد، و سیاست روشنی در حوزه كنترل بحرانهای زیست محیطی داخلی و جهانی ندارد.
جامعه دو قطبی - آونگی امریكا؛ چند هزار سرنوشت ساز
چنان كه مخاطبان محترم مستحضرند، نظام انتخاباتی امریكا، نظامی الكترال است كه رای ملی ملاك تعیین رییسجمهور نیست و تعداد رای «الكترال» ملاك عمل است و كسی پیروز است كه بتواند حداقل ۲۱۶ رای الكترال را كسب كند. یعنی ممكن است نظیر انتخابات ۲۰۱۶، رای ملی كاندیدای شكست خورده (هیلاری كلینتون) از رای كاندیدای پیروز (ترامپ) بیشتر باشد.
در این كشور، عموما ۳۸ تا ۴۰ ایالت بهطور سنتی بین دو قطب جمهوریخواهان و دموكراتها، تقسیم میشوند و ۹ تا ۱۰ ایالت به عنوان ایالتهای چرخشی شناخته میشوند، كه سرنوشت انتخابات به این ایالتها وابسته است.
در این ایالتها نیز بخش اعظم جامعه سیاسی بین دو قطب دموكرات و جمهوریخواه تقسیم میشوند و صرفا چندین هزار رای در هر ایالت سرنوشت آراء الكترال در آن ایالت را روشن میسازد و در حقیقت اینكه عقربه یا آونگ این چند هزار تن به كدام سو میل كند یا بایستد، سرنوشت رییسجمهور امریكا را تعیین خواهد ساخت. ایالتهای ویسكانسین، پنسیلوانیا، آریزونا، جورجیا، ویرجینیا، فلوریدا، میشیگان، نوادا، كلرادو و كارولینای شمالی از جمله رقابتیترین ایالتها هستند.
در دورههای اخیر، جنبشهای «چپ»، «پروگرسیو» و جنبشهایی نظیر « وُوْك » متشكل از مهاجران، رنگین پوستان، طرفداران حقوق زنان، اقلیتها، مسلمانان، حاشیه نشینان شهرها و كارگران سهم عمدهای در تعیین وضعیت آونگ ایالتهای رقابتی و در حقیقت در تعیین وضعیت انتخابات ریاستجمهوری پیدا كردهاند.
نظرسنجیها
با این مقدمه، نظرسنجی مهمی كه میتواند، گویای نتیجه انتخابات آتی امریكا باشد، نظر سنجی در ایالتهای چرخشی است و نظر سنجیهای ملی را نمیتوان ملاك قطعی دانست، اما میتوانند تا حدی به عنوان یك شاخص مد نظر قرار گیرند.
در نظرسنجی مهمی كه بلومبرگ در ۳۱ جولای منتشر كرده، در چهار ایالت آریزونا، میشیگان، نوادا و ویسكانسین از ایالتهای چرخشی كه نقشی تعیینكننده دارند، خانم هریس از ترامپ پیش افتاده و در دو ایالت كارولینای شمالی و جورجیا، ترامپ پیشتاز است و پنسیلوانیا وضعیت متغیری دارد.
در این حال میدانیم تعداد آراء الكترال ایالتهای چرخشی یكسان نیست و مثلا ایالتی نظیر فلوریدا ۳۰ رای و پنسیلوانیا ۱۹ رای اما ایالت آریزونا ۱۱ رای و ایالت ویسكانسین تنها ۱۰ رای الكترال دارند.
در سطح ملی نیز در چهار نظرسنجی از پنج نظرسنجی مهم از جمله نظرسنجیهای «اكونومیست»، «رویترز / اپسوس»، «مورنینگ كانسولت» و نظرسنجی «ردفیلد»، مجموعا خانم هریس از آقای ترامپ حدود یك و نیم درصد پیش افتاده است. اما چنان كه مشاهده میكنیم فاصلهها بسیار نزدیك و در محدوده خطای نظرسنجیهاست.
از این رو در جمعبندی مجموع نظرسنجیها، از دیدگاه فایننشال تایمز اگر امروز (یكشنبه سوم آگوست) انتخابات برگزار شود، ترامپ نسبت به هریس از مجموع آراء الكترال ۲۱۹ به ۲۱۵ از خانم هریس پیش است و بقیه ایالتها هنوز رای قطعی ندارد.
موضوع مهم رضایت و عدم رضایت
در میان نظرسنجیهای ملی، تجربه نگارنده، میزان رضایت و عدم رضایت مردم از عملكرد كاندیداها را از ملاكهای مهم در تحلیل روند انتخابات امریكا میداند. تازهترین نظرسنجی از میزان رضایت مردم امریكا از كامالا هریس نشان میدهد كه در محدوده ۲۱ جولای (روز كنارهگیری بایدن)، حدود ۳۸ درصد مردم امریكا از عملكرد او رضایت داشته و حدود ۵۲ و نیم درصد نیز ناراضی بودهاند. این میزان برای ترامپ در همان روز حدود ۴۳ درصد رضایت و حدود ۵۲ و نیم درصد عدم رضایت بوده است.
اگر به وضعیت این نمودار در ابتدای سال جاری میلادی رجوع كنیم در مییابیم وضعیت ترامپ از نظر رضایت و عدم رضایت مردم امریكا در هفت ماه گذشته تفاوت عمدهای نداشته است و تقریبا وضعیت ثابتی را تاكنون طی نموده است و داستان ترور ترامپ نیز در افكار عمومی امریكا تفاوت خاصی ایجاد نكرده است.
اما نمودار رضایت و عدم رضایت از خانم كامالا هریس تغییرات مهمی را نشان میدهد. رضایت از او در روز اول آگوست (دو روز پیش) سه واحد بهبود یافته و به ۴۲ درصد رسیده است كه البته هنوز نزدیك به یك و نیم درصد كمتر از ترامپ است.
در این حال عدم رضایت از او در ژانویه حدود ۵۵ درصد بوده است كه در شرایط فعلی به ۴۹ و نیم درصد رسیده است. این بهبود معنیدار در عدم رضایت نكته بسیار مهمی است كه میتواند نشاندهنده كاهش جدی در رای منفی او باشد. خواننده هوشمند میداند كه در رقابتهای سنگین، كمتر بودن رای منفی میتواند، نقشی تاثیرگذار در نتیجه نهایی داشته باشد.
از سوی دیگر پایین بودن رضایت مردم از هر دو كاندیدا و نزدیك بودن عدد آن به یكدیگر، نشاندهنده آن است كه مردم هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفتهاند و ۹۰ روز پیش روی بسیار مهم است و برنامهها و عملكرد هر یك از كاندیداها میتواند در تصمیم مردم نقشی تعیینكننده داشته باشد.
چالشهای هریس
در انتخابات سال ۲۰۲۰، حزب دموكرات با شرایط مناسبتری روبهرو بود. مردم امریكا در معرض انتخاب نامزدی كه چهارسال در قدرت بود (ترامپ) و دیگری كه میتوانست صرفا انتقاد كند (بایدن) قرار گرفته بودند. اما در این انتخابات، شرایط متفاوت است. حالا در ۲۰۲۴ ترامپ ادبیات انتقادی دارد و حزب دموكرات باید از عملكرد چهارساله گذشته خود دفاع كند.
عملكردی كه چندان هم درخشان نبوده است و بخشی از وعدهها را عملیاتی نكرده است و «كامالا هریس» نیز نمیتواند به آسانی از پذیرش كاستیها شانه خالی كند چرا كه بخشی از سیستم بوده است.
كامالا هریس جایی اظهار داشته حتی اگر نتواند كنگره را قانع كند، در موضوع سلاح، مهاجرت، سقط جنین، بهداشت و درمان، كنگره را «بای پس» خواهد كرد. این مواضع میتواند تاثیر مثبتی در آراء مهاجران، رنگین پوستان، مسلمانان، طرفداران حقوق زنان و روشنفكران داشته باشد.
اما تنها دو ماه به انتخابات ریاستجمهوری متقاعد كردن مردم برای مشاركت حداكثری كه برای دموكراتها مناسبتر است و جدا كردن حساب هریس از كاستیها و وعدههای عملی نشده چندان ساده نیست.
مردم امریكا تاكنون هرگز به یك زن آن هم رنگین پوست برای ریاستجمهوری، اعتماد نكردهاند و این میتواند هم به نفع كامالا هریس و هم به زیان او باشد. طبق یك نظرسنجی كه در نشریه «فوربس» منتشر شده، ۳۱ درصد مردم معتقدند زن بودن هریس به نفع او در انتخابات است، ۳۳ درصد آن را واجد پیامدهای منفی میدانند و ۳۴ درصد معتقدند جنسیت او تاثیری بر نتیجه انتخابات ندارد.
البته زن بودن او و رنگینپوست بودن او میتواند تا حدی در جذب زنان حاشیه شهر كه معمولا به ترامپ رای میدهند و جذب سیاه پوستان كه در ایالتهای چرخشی رایشان مهم است، نقشآفرینی كند.
اما رای كارگران سفید نكته مهمی است كه با توجه به سیاهپوست بودن او باید مد نظر قرار گیرد. او حمایتهایی از طبقات كارگر در كالیفرنیا داشته است، اما اینكه بتواند طبقات كارگر سفید كه سالهای طولانی است از دموكراتها بریدهاند را به كمپین بازگرداند، نیازمند اعتمادآفرینی و برنامه روشن و عملی است.
در دوران بایدن به زیرساختهای اقتصادی تا حدی توجه شده، اما در زندگی كارگران تغییر محسوسی ایجاد نشده است. برخی رسانههای امریكایی بر این باورند كه در این شرایط، هریس به دشواری میتواند مردم را قانع كند كه واقعا زندگیشان را بهتر خواهد ساخت.
عقبه نژادی هریس از دیگر نكاتی است كه دستآویز چالش با او شده است. مادر او هندی و پدر او جاماییكایی است. در جامعه امریكا مكررا دیده شده است «دیگر پنداری» یا « بیگانه انگاری» رقبا دستمایه رقابتهای انتخاباتی بوده است. در سال ۲۰۰۸ موضوع اصالت امریكایی اوباما و اینكه اساسا در امریكا متولد شده است مدتها مورد بحث بود و تلاش بخشی از كمپین مخالف او این بود كه به مردم امریكا القا كند،
اوباما امریكایی نیست و یك فرد بیگانه با پیشینه و فرهنگ امریكا است. همین چند روز پیش شاهد بودیم كه ترامپ، عقبه نژادی، تبار هندی و حتی رنگ پوست هریس را مورد استهزاء و پرسش قرار داد و تلاش كرد رویكرد «بیگانه انگاری» را نسبت به هریس تقویت كند و بخشی از جامعه امریكا را نگران سازد.
هریس در سخنرانی مكتوب، قوی اما در سخنرانیهای معمولی چندان قوی نبوده است و برخی منتقدانش میگویند او گاهی «ملغمه و سالادی از كلمات» را ارایه میدهد كه دریافت معنیاش دشوار است. با این همه در نخستین سخنرانی پس از كناره گرفتن بایدن، نسبتا قوی ظاهر شد و یك نظر سنجی رویترز / ایپسوس میگوید بیش از ۵۳ درصد پاسخگویان او را دارای ذهنیتی مسلط و موثر در برخورد با چالشها میدانند.
در این حال مناظره با ترامپ كه شخصیتی ماجراجو، جنجالی، تا حدی هتاك و ضد زن دارد، دشواریهای خاص خود را خواهد داشت. و البته این دشواری برای ترامپ معترض به بسیاری از موازین حقوقی نیز هست كه با فردی روبهرو میشود كه ادبیات حقوقی مسلطی دارد.
تاثیر دوگانه «فرهنگی - هویتی»
یا «اقتصادی - نظامی»
در چنین شرایطی به نظر میرسد، نقطه قوت كامالا هریس، در ارایه پیامهای هویتی و حقوقی و اجتماعی است، تا پیامهای اقتصادی و نظامی، آنجا كه نقطه قوت ترامپ است. گرچه او میتواند وعده به ثمر نشستن طرحهای زیربنایی و آثار مثبت تورم كنترل شده را بدهد و به نوعی در طبقات متوسط به پایین اطمینانهایی ایجاد كند و طرحهای حمایتی نظیر بخشش وامهای دانشجویی بایدن یا طرح بیمه درمانی اوباما را توسعه دهد.
نكته دیگر آن است كه فضای پس از ترور ترامپ تفاوت چندانی با پیش از ترور او در جلب نظر مخالفان ترامپ نداشته و اگر فضا فرهنگی - هویتی بماند و روندهای اقتصادی امریكا رو به بهبود باشد، چه بسا تب فعلی ترامپ فرو افتد و شانس خانم هریس از آنچه هست، بالاتر رود.
البته موضوع جنگ و تحولات خاورمیانه نكته بسیار مهمی است. شرایط و تب جنگی و نظامیگری اگر بالا بگیرد، طبیعتا چرخش فضا از فرهنگی - هویتی به اقتصادی - نظامی چندان به نفع هریس نیست و جنگ طلبان امریكایی كه بیشتر پشت سر جمهوریخواهان هستند، فرصت عرض اندام بیشتری خواهند یافت.
بسیاری بر این باورند از دلایل كش پیدا كردن جنگ غزه و تمایل نتانیاهو به گسترش جنگ در لبنان و طراحی و اجرای ترور بهتآور منجر به شهادت اسماعیل هنیه در تهران، علاوه بر اهداف داخلی از یك سو و تاثیرگذاری بر روند دولت جدید ایران از سوی دیگر، همین تاثیرگذاری بر انتخابات امریكا است كه برای حیات سیاسی نتانیاهو سرنوشت ساز است. خدماتی كه ترامپ به این طیف صهیونیستها ارایه داده كم سابقه است.
نتانیاهو میخواهد با شعلهور نگاه داشتن جنگ حتی در ابعاد منطقهای به استقبال انتخابات امریكا برود و میداند طیفی از جنگ سالاران جمهوریخواه نیز به آن مشتاقند، در حالی كه به نظر میرسد دموكراتها منفعت خود را در آن میبینند كه با آتشبس و فضایی آرامتر، به انتخابات وارد شوند.
این باور در بسیاری از محافل جهانی شكل گرفته است كه ریاستجمهوری ترامپ در شرایط نرمال دشوار است و تضمین ریاستجمهوری او به رخدادی بزرگ در منطقه یا شوكی داخلی یا ضعف مفرط هریس نیازمند است. از این رو، یكی از موثرترین این رخدادها، قرار داشتن ۹۰ روز آینده در بحرانها و شرایط جنگی فراتر از وضع جاری است به گونهای كه «اقتصاد بورسی» و «امنیت امریكا» را با هم تحت تاثیر قرار دهد.
در تحلیل نهایی، كامالا هریس، كه نخستینبار است رقابت با جمهوریخواهان را در این سطح تجربه میكند، به نظر میرسد كاندیدای قابل اتكایی برای انسجام دموكراتهای متشتت و نگران نشان داده و در همین دو هفته، جهش بزرگی داشته است، اما اینكه آیا به اندازه كافی كاندیدایی توانمند برای قانع كردن جامعه امریكا برای عبور از ترامپ و حامیان متعصب او خواهد بود، نیازمند به زمان است. ترامپ او را رقیبی آسانتر از بایدن خوانده بود،
اما روند نظرسنجیها تا امروز چیز دیگری میگوید و جمع بندیها هشدارهای مهمی برای ترامپ صادر كرده و گویای رقابتی دشوار است.
باید پذیرفت هنوز انتخابات امریكا به نقطه تعیینكننده خود نرسیده و هیچ كدام از كاندیداها از مرزهای خطر عبور یا پیروزی قطعی را تضمین نكردهاند و همچنان انتخابات امریكا در سایه فشردگی حداكثری و عدم قطعیت به پیش میرود و تا تعیین تكلیف نهایی، تحولات مهمی در پیش خواهد بود. در این باره بیشتر خواهم نوشت، ان شاءالله.