در قرن نوزدهم میلادی، گاریهایی که سگها آنها را میکشیدند، یک منظره رایج در بلژیک و هلند بود. این وسایل نقلیه که معمولاً یک یا چند سگ آنها را میکشیدند، در زمان خود روشی کاربردی و کارآمد برای تحویل کالا بودند.
به گزارش فرادید، در اوایل دوران ویکتوریا، بریتانیا نیز شاهد استفاده از چنین گاریهایی بود که عمدتاً نانواییها از آنها استفاده میکردند. با این حال، وقتی از این گاریها در مناطق عابران پیاده استفاده شد، حضور سگها مزاحمت تلقی شد و این امر منجر به ممنوعیت آنها در لندن در سال ۱۸۴۰ شد.
این اقدام تا حدی ناشی از نگرانی در مورد رفاه خود سگها هم بود، چون این باور وجود داشت که استفاده از سگها برای کشیدن این گاریها ظالمانه است، اگرچه همیشه اینطور نبود.
افزون بر این، این نگرانی وجود داشت که این سگهای خسته بیشتر مستعد ابتلا به هاری هستند و این ممنوعیت راهکاری بالقوه برای کنترل این بیماری تلقی میشد. با این حال، مجله پزشکی لانسِت، کاهش موارد هاری را در لندن تا سال ۱۸۴۱ مشاهده کرد و خاطرنشان کرد: «اینکه آیا قانون منع سگ گاریکش ارتباطی با کاهش هاری داشته یا نه، ما نمیدانیم.»
با وجود این ممنوعیت در انگلستان، این سنت در بخشهایی از فرانسه و بلژیک ادامه داشت، جایی که دیدن گاریهای شیری که سگها آنها را از مزارع کوچک تا لبنیات محلی میکشیدند، به یک اتفاق نوستالژیک، هرچند نادر، تبدیل شده بود.
دستفروشان معمولاً از گاریهایی استفاده میکردند که یک سگ آن را میکشید. کارایی این حیوانات به حوزههای نظامی نیز کشیده شد. در طول جنگ جهانی اول، سگها برای کشیدن تفنگهای کوچک صحرایی به گاری بسته شدند و نقش مهمی در تدارکات جنگ ایفا کردند. این استفاده از سگها تا جنگ جهانی دوم ادامه یافت، جایی که ارتش شوروی از آنها برای انتقال سربازان مجروح از طریق گاریهای مجهز به برانکارد استفاده میکرد.
اوایل قرن بیستم، یک مسافر هلندی به نام پیتر ون دِر میر، برخوردهای خود با این صحنهها را در حومه شهرهای بلژیک ثبت کرد:
«شما در حومه شهر هستید. زنان روستایی که اینجا میبینید در راه خانهشان هستند، مزرعهای چند مایل دورتر. صبح زود وقتی آنها خانه را ترک کردند، قوطیهای مسی بزرگ و براق آنها پر از شیر بود. این شیوه انتقال شیر از مزرعه به مشتریان شهری در حال از بین رفتن است. دختران این زن بعید است از این رسم زیبا پیروی کنند.»
سالها و سالها، این سنت در بلژیک وجود داشت و خارجیها همیشه از دیدن این گاریهای کوچک که سگهای بزرگی با موهای پشمالو و زرد و گوشهای گرگمانند آنها را میکشیدند، شگفتزده میشدند.